معرفی و دانلود کتاب دور دنیا در هشتاد روز

معرفی کتاب دور دنیا در هشتاد روز

همه چیز روی یک شرط‌بندی بنا شده است؛ شرافت، ثروت و زندگی‌! آیا جرئت دارید در دنیایی که هیچ هواپیمایی در آن وجود ندارد، تنها با قطار، کشتی و حتی فیل، دور دنیا را در هشتاد روز طی کنید؟ در کتاب دور دنیا در هشتاد روز استاد مسلم داستان‌های ماجراجویی؛ ژول ورن ما را به سفری هیجان‌انگیز می‌برد که در هر صفحه‌ی آن، خطر، تعقیب‌وگریز و لحظات نفس‌گیر موج می‌زند. این کتاب یکی از شناخته‌شده‌ترین داستان‌های جهان است و عنوان پرفروش‌ترین اثر در انجمن نقد کتابِ Arthurian Romance Criticism را نیز کسب کرده است.

درباره‌ی کتاب دور دنیا در هشتاد روز

اگر عاشق داستان‌هایی با ریتم سریع، سفرهای غیرممکن و قهرمانانی باهوش و جسور هستید، این کتاب برای شماست؛ دور دنیا در هشتاد روزِ (Around the World in Eighty Days) ژول ورن (Jules Verne)، داستان فیلئاس فوگ، جنتلمنی انگلیسی ثروتمندی است که از سرخوشی و آرامشی که دارد، دلش هوس دردسر می‌کند و شرط‌بندی بزرگی راه می‌اندازد که می‌تواند طی هشتاد روز کل دنیا را بگردد. همراه او، خدمتکار وفادارش، پاسپارتو، درگیر یک سفر نفس‌گیر می‌شود که در آن از اروپا، مصر، هند، هنگ‌کنگ، ژاپن و آمریکا می‌گذرند. اما چیزی که آنها نمی‌دانند این است که یک کارآگاه سرسخت، فیلئاس فوگ را مظنون به دزدی می‌داند و در سراسر دنیا تعقیبشان می‌کند.

در این سفر، فیلئاس فوگ و همراهانش با ماجراهایی مهیج روبه‌رو می‌شوند؛ از نجات شاهزاده‌ای هندی و شرکت در مراسم قربانی گرفته، تا تعقیب‌وگریز در قطارهای آمریکا و فرار از دست راهزنان... هر لحظه از این سفر، ترکیبی از هیجان، سرعت و تصمیم‌گیری‌های سرنوشت‌ساز است که شما را تا صفحه‌ی آخر کتاب میخکوب نگه می‌دارد.

این کتاب بی‌نظیر از ادبیات کلاسیک فرانسه را با ترجمه‌ی فرزانه مهری از نشر ققنوس بخوانید و لذت ببرید.

اقتباس سینمایی از کتاب دور دنیا در هشتاد روز

این شاهکار ژول ورن تاکنون بارها در قالب فیلم، سریال، انیمیشن و حتی بازی ویدیویی بازآفرینی شده است. از معروف‌ترین آنها می‌توان به فیلم دور دنیا در هشتاد روز محصول 1956 (برنده‌ی 5 جایزه‌ی اسکار) و نسخه‌ی ۲۰۰۴ آن با بازی جکی چان اشاره کرد. همچنین سریال (Around the World in 80 Days) محصول 2021 با بازی دیوید تننت، جان تازه‌ای به این داستان کلاسیک بخشیده است.

کتاب دور دنیا در هشتاد روز برای چه کسانی مناسب است؟

محال است طرف‌دار کتاب‌های علمی تخیلی باشید و اسم کتاب دور دنیا در هشتاد روز ژول رون را نشنیده باشید؛ اگر عاشق ماجراجویی، سفر و داستان‌هایی هستید که هر لحظه چالشی جدید پیش رویتان می‌گذارد، دور دنیا در هشتاد روز کتابی است که نباید از دستش بدهید.

در بخشی از کتاب دور دنیا در هشتاد روز می‌خوانیم

در روزهای اول سفر، خانم آئودا فرصت کرد بیشتر با فیلئاس فوگ آشنا شود. در هر موقعیتی که پیش می‌آمد، نهایت قدردانی خود را ابراز می‌کرد. جنتلمن خوددار، در کمال بی‌تفاوتی، لااقل در ظاهر، به او گوش می‌داد، بدون این‌که لحن صدایش تغییر کند یا حرکتی ناشی از هیجان از خود بروز دهد. مراقب بود زن جوان کمبودی نداشته باشد. به طور مرتب، در ساعات خاصی نزد او می‌رفت تا با او گفتگو کند یا لااقل به حرف‌هایش گوش دهد. نهایت ادب و نزاکت را در قبال او رعایت می‌کرد، البته با حرکات محبت‌آمیز و غیرمنتظره یک آدم‌ماشینی که برای چنین رفتارهایی برنامه‌ریزی شده باشد. خانم آئودا نمی‌دانست چه فکری راجع به آقای فوگ بکند، البته پاسپارتو درباره غیرعادی بودن اربابش کمی برای او توضیح داده بود. برایش گفته بود که یک شرط‌بندی او را به سفر دور دنیا کشانده بود. خانم آئودا لبخند زده بود: هرچه باشد، جانش را مدیون او بود، و از دید قدرشناسانه‌ای که نسبت به او داشت، نمی‌توانست تصور کند که آقای فوگ ببازد.

خانم آئودا داستان متأثرکننده‌ای را که مرد راهنما درباره او تعریف کرده بود، تأیید کرد. در واقع، او به نژادی تعلق داشت که در میان مردمان بومیِ آن‌جا، نژاد برتر محسوب می‌شود. تجار پارسی متعددی در تجارت پنبه در هندوستان ثروتمند شده‌اند. یکی از آنان سِر جیمز جیجیبوی بود که دولت انگلستان عنوان نجیب‌زاده به او داده بود. خانم آئودا هم از خویشاوندان آن مرد ثروتمند بود که در بمبئی زندگی می‌کرد. حالا هم خیال داشت در هنگ‌کنگ، نزد پسرعموی سر جیجیبوی، یعنی جیجیه محترم، برود. آیا به او پناه می‌داد و کمکش می‌کرد؟ مطمئن نبود. آقای فوگ در جواب، با کلمات مخصوص خود، به او می‌گفت که نباید نگران باشد و همه‌چیز «ریاضی‌وار» درست می‌شود!

آیا زن جوان از حرف‌های عجیب جنتلمن چیزی سر درمی‌آورد؟ نمی‌دانیم. درهرحال، چشمان درشتش را به چشمان آقای فوگ می‌دوخت، چشمان درشتی که «به زلالی دریاچه‌های مقدس هیمالایا» بودند! اما به نظر نمی‌آمد که آقای فوگِ خشک و سرد و انعطاف‌ناپذیرتر از همیشه مردی باشد که خود را در آن دریاچه بیندازد.

اولین بخش سفر دریاییِ رانگون در وضعیتی عالی گذشت. هوا رام و مطیع بود. تمام آن قسمت خلیج وسیعی که دریانوردان «بازوهای بنگال» می‌نامند برای عبور کشتی مناسب بود. چیزی نگذشت که رانگون به گراندآندامان، جزیره اصلی مجمع‌الجزایر آندامان، رسید، با کوه بی‌نظیرش به نام سادل‌پیک، به ارتفاع دوهزار و چهارصد پا که از دوردست‌ها دیده می‌شد.

از نزدیکی سواحل آن گذشتند. پاپوآهای وحشی ساکن جزیره خود را نشان نمی‌دادند؛ آن‌ها را جزو پست‌ترین انسان‌ها به‌حساب می‌آوردند، و به‌اشتباه آدم‌خوار می‌دانستند.