معرفی و دانلود کتاب پاستیلهای بنفش
برای دانلود قانونی کتاب پاستیلهای بنفش و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب پاستیلهای بنفش
وقتی زندگی بدمزه و تلخ میشود، بچهها پاستیلهایشان را از توی جیبهایشان درمیآورند؛ کتاب پاستیلهای بنفش نوشتهی کاترین اپلگیت داستان لطیف و دوستداشتنی پسرکی با دوست خیالیاش است؛ داستانی که یادمان میاندازد گاهی برای عبور از سختترین لحظهها، فقط کافیست چشمهایمان را ببندیم و به دنیای رنگی خیال پناه ببریم... جایی که شاید حتی یک دوست خیالی هم بتواند ناجیمان باشد.
دربارهی کتاب پاستیلهای بنفش
همهی ما روزهای سخت را در زندگیمان تجربه میکنیم. ساعتهایی که دلمان میخواهد زودتر بگذرند یا باید برای دوامآوردن قویترین نسخه از خودمان را ارائه دهیم. سپر دفاعی شما در این مواقع چیست؟ چه راهکاری برای محافظت از خود در طوفانهای سهمگین زندگی توی مشت دارید؟ بچهها در این مواقع یک راهکار جادویی بلدند؛ آنها با قدرتی خارقالعاده از تمام لحظات سخت و تلخ و بیمزهی زندگی، جان سالم به در میبرند، آنها چشمهایشان را میبندند و برای لحظهای هم که شده به دنیای تخیل و قصهها پناه میبرند...
در کتاب پاستیلهای بنفش (Crenshaw)، کاترین اپلگیت (katherine applegate) دنیای پنهان و امنی را به تصویر میکشد که پسربچهی داستان، جکسون، برای تسکین رنجهایش برای خود ساخته؛ دنیایی که در آن یک گربهی عظیمالجثهی خیالی به نام کرنشا، همراه اوست و کمک میکند تا در کنار تمام مشکلات مالی و بدهکاری و احتمال بیخانمانی و نگرانیهای دیگر اعضای خانوادهاش، بتواند تحمل کند و ادامه دهد. کرنشا که دوست خیالی قدیمی جکسون بوده، حالا خودش دوباره برگشته تا جکسون را در این سراشیبی تندِ زندگی تنها نگذارد؛ او آمده تا همه چیز را درست کند و دنیای رنگارنگ و کودکانهی جکسون را بار دیگر به او بازگرداند.
کاترین اپلگیت، داستانی خلق کرده که هم دلمان را گرم میکند و هم اشک به چشمانمان میآورد؛ کرنشا یک گربهی خیالیست، اما حضورش از بسیاری آدمهای واقعی، واقعیتر به نظر میرسد. کتاب پاستیلهای بنفش تصویری انسانی از پیچیدگیهای روان کودک در مواجهه با بحرانهای خانوادگیست. این داستان، نوعی فراخوان برای توجه به کودکان در سکوتهای سنگینشان است؛ سکوتهایی که شاید پشت آنها، فریادی از نیاز، تنهایی و ترس پنهان شده باشد. این کتاب را میتوانید با ترجمهی صالحه ترابی نوا از انتشارات نگاه آشنا بخوانید.
جوایز و افتخارات کتاب پاستیلهای بنفش
- منتخب برای دریافت جایزهی کتاب کالیفرنیا
- دریافت جایزهی یانگ هوژیر
- برگزیدهی گودریدز برای سال 2015
- جایزهی شارلوت هاک NCTE سال 2016
- کتاب توصیه شده توسط Charlotte Huck Foundation سال 2016
- نامزد برای دریافت جایزهی Bluebonnet تگزاس سال 2017
- نامزد برای دریافت جایزهی کتاب Keystone برای نوجوانان سال 2017
- نامزد برای دریافت جایزهی Magnolia سال 2018
- از پرفروشترین کتابهای Publishers Weekly
نکوداشتهای کتاب پاستیلهای بنفش
- پاستیلهای بنفش کتابی است که مرزهای تخیل و واقعیت را به هم پیوند میدهد. (Publishers Weekly)
- این یک اثر هیجانانگیز و صادقانه است که با جسارت به موضوعی دشوار میپردازد. (School Library Journal)
- پاستیلهای بنفش، داستانی مختصر و تأثیرگذار است که مخاطبان را در هر سنی به صداقت و ارزش خانواده و دوستان تشویق میکند. (Booklist)
- با لحنی گرم، صمیمانه و همراه با طنز، کاترین اپلگیت خوانندگانش را مجذوب داستان خود میکند. (The Horn Book)
کتاب پاستیلهای بنفش برای چه کسانی مناسب است؟
کتاب پاستیلهای بنفش پیش از هر چیز یک داستان کودکانهی جذاب است که با شخصیتهای شیرینی که دارد میتواند تا همیشه یکی از خاطرات دوستداشتنی هر بچهای شود که آن را میخواند و در کنار این ابعاد داستانی، همچنین میتواند برای کودکانی که با اضطراب و تغییرات بزرگ در زندگیشان مواجهاند و همچنین بزرگسالانی که میخواهند دنیای درون کودکان را بهتر بفهمند، تجربهای بینظیر و ماندگار باشد.
در بخشی از کتاب پاستیلهای بنفش میخوانیم
هنگامی که مشغول پرتاب برشتوک سبوسدار پدر در کلاه رابین بودیم کرنشا آمد، حداقل به نظر میرسید که آمد. نوبت من بود تا پرتاب کنم و من مستقیم به هدف زدم. وقتی که به سمت کلاه رفتم تا برشتوک را بردارم بهجای برشتوک چهار پاستیل بنفش دیدم.
من عاشق پاستیل بنفش هستم.
مدت طولانی به آنها خیره شدم. سرانجام پرسیدم: «این پاستیلها از کجا اومدن؟» رابین کلاه را قاپید. من شروع به کشیدن کلاه کردم؛ اما بعد نظرم تغییر کرد. رابین کوچکتر است؛ ولی تو که نمیخواهی با او بدرفتاری کنی.
او یکی از پاستیلها را گاز زد.
گفت: «طعمش جادوییه.» و شروع به تقسیم پاستیلها کرد. «یکی من، یکی تو، دو تا من…»
«جدا؟ رابین شوخی نکن. آخه چرا؟»
رابین دو پاستیل را باعجله و ولع بلعید و گفت: «دشت از شرم بلدار.» که البته منظورش این بود. «دست از سرم بردار.»
آریتا سگ بزرگی است که متعلق به لابرادور است. آریتا باعجله به سمت ما آمد تا ببیند اوضاع از چه قرار است. رابین گفت: «هیچ شکلاتی برای تو نداریم. تو یه سگی پس باید غذای سگ بخوری خانم جوان.»
فهرست مطالب کتاب
دربارهی نویسنده
بخش اول: در برای باز کردن است
بخش دوم: پورهی سیبزمینی به همه به اندازهی کافی داده میشود
بخش سوم: در این جهان همیشه چیزی داری که از مسیر خارج نشوی
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب پاستیلهای بنفش |
نویسنده | کاترین اپلگیت |
مترجم | صالحه ترابی نوا |
ناشر چاپی | انتشارات نگاه آشنا |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 112 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-7701-32-6 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان علمی و تخیلی نوجوان |