معرفی و دانلود کتاب دروغگوی خوب
برای دانلود قانونی کتاب دروغگوی خوب و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب دروغگوی خوب
همه دروغ میگویند، همه پنهان کاری میکنند! کتاب دروغگوی خوب نوشته کاترین مک کنزی رمانی اسرارآمیز درباره زندگی سه زن به نامهای سیسیلی، کیت و فرنی است که اتفاق وحشتناکی باعث میشود سرنوشتشان برای همیشه عوض شود.
درباره کتاب دروغگوی خوب:
زمان داستان دروغگوی خوب (The Good Liar) یک سال پس از انفجار یکی از ساختمانهای شهر شیکاگو است. سیسیلی شخصیت اصلی داستان قرار بود روز حادثه در ساختمان باشد اما در خیابان ایستاد و انفجار و پایین آمدن ساختمان را مشاهده کرد، در حالی که همسر و بهترین دوستش در آن جا بودند. او اکنون از لحاظ روحی آسیب دیده است.
کیت کیلومترها دورتر از شیکاگو و به دور از محل حادثه زندگی میکند. او از این حادثه و عواقبش فرار کرده و دلش میخواهد هرگز گذشته تلخش گریبانگیرش نشود. فرنی زن جوانی است که به دنبال مادر واقعیاش میگشت و قرار بود با او ملاقاتی داشته باشد، اما متوجه میشود مادرش در ساختمان منفجر شده، بوده است.
با وجود این که هر سه زن از این اتفاق به نوعی جان سالم به در بردهاند و در امنیت هستند، عملکرد رسانهها در سالگرد انفجار ساختمان باعث یادآوری خاطرات و فشار روانی زیادی بر آنها میشود. هر سه زن اسرار مهمی دارند که نمیخواهند فاش شود اما فقط تا مدتی میتوانند رازهاشان را مخفی نگه دارند.
با کاترین مک کنزی (Catherine McKenzie) را بیشتر آشنا شویم:
او متولد مونترال کبک است و در رشتههای تاریخ و حقوق تحصیل کرده است. مک کنزی اکنون در زادگاهش به نویسندگی و وکالت مشغول است و در اوقات فراغتش به مطالعه و ورزش میپردازد. هم چنین او به صورت پاره وقت در دانشگاه مک گیل تدریس میکند. کاترین مک کنزی نویسنده آثار پرفروشی چون از یاد رفته، من هرگز نخواهم گفت، در هم شکسته است. کتابهای او به زبانهای مختلف ترجمه شدهاند.
مطالعه کتاب دروغگوی خوب مناسب چه کسانی است؟
این کتاب به کسانی که به خواندن رمان و ادبیات معاصر آمریکا با درونمایهی معمایی و روانشناسانه علاقه دارند، پیشنهاد میشود.
در بخشی از کتاب دروغگوی خوب میخوانیم:
کارهای عادی صبحگاهیاش را سریع انجام داد. مجبور نبود برای کسی لباس رسمی بپوشد. دوقلوها در عرض چند دقیقه هر چیز زیبایی را خراب میکردند. بههرحال این لباسهای راحت و جدید را ترجیح میداد. میخواست ظاهرش عادی باشد. قبلاً وقتی به مادرهایی که لباس یوگا به تن داشتند نگاه میکرد، افکار غیرمنصفانهای نسبت به آنها داشت؛ اما حالا به کاربرد آنها پی میبرد.
گذراندن تمام روز با بچهها نیازمند انعطاف است. پارچهای که با حرکات بدنت کشیده شود.
طبقهٔ بالا در آشپزخانه کیت اطمینان حاصل کرد که دستگاه ساخت اسپرسو، قهوههای آندریا و ریک را جداگانه آنطور که میخواستند درست کند. اگر این شغل را رها میکرد، میتوانست روزی بهعنوان متصدی کافیشاپ مشغول به کار شود. مواد غذایی لازم جهت تهیهٔ معجون صبحانهشان را از فریزر بیرون آورد تا وقتی اولین نفر از خانوادهٔ میلرظاهر شد، آن را داخل همزن بیندازد. سپس ساندویچهای پسرها را درست کرد. بخشی از برنامهٔ روزش بردن بچهها به پارک وستمونت بود. رفتن به خارج از خانه و مقاومت در مقابل وسوسهٔ نگاه کردن به تلویزیون روی دیوار.
نور خورشید از میان پنجرههای بزرگی که رو به حیاط پشتی بود، به داخل میتابید. حالا که برگها از درختها فروافتادهاند، حیاط خلوت و متروکه بهنظر میرسید. باد بادکنک رهاشدهای را به اینسو و آنسو حرکت میداد. لاستیک پهن تابی که در محوطه بازی بود گویی با حرکت پاهای بچهای به عقب و جلو نوسان داشت.
نگاهی به ساعت روی مایکروفر انداخت، نمیدانست میتواند یکی از قهوههای ریک را هم برای خودش درست کند یا نه. هنوز ساعت هفتونیم هم نشده بود و کت خسته بود.
وقتی در شیکاگو بود، مادر بودن بخشی از هویتش بود. روزی نمیگذشت که بچههایش نقشی در آن نداشته باشند. خواستهها و نیازهایشان به هر چیزی تقدم داشت؛ اما حالا مادر نبود، کمک یک مادر بود. یک پرستار بچه. یا آنطور که آندریا میگفت یک کمک. چون فکر میکرد این عنوان کمتر متظاهرانه است و نشان داد برای برطرف کردن نیازهای اولیهٔ فرزندانش کمتر به کیت وابسته است. کمک معمولاً شخصی بیشتر موقتی است. کسی که به خانهات میآید چون باید جای دیگری باشی؛ و فقط کمک نیست. کیت کسی نبود که جز در موارد اضطراری میآیند. او همیشه آن جا بود. هرروز ساعت هفت به طبقهٔ بالا میآمد-گاهی حتی زودتر وقتی سروصدای دوقلوها را در آشپزخانه میشنید. دوازده یا چهارده ساعت بعد یا حتی دیرتر به زیر ملحفههای گرانقیمتش میخزید-البته اگر آندریا و ریک که وکیل بود و اغلب در خانه حضور نداشت، شب بیرون نمیرفتند.
فهرست مطالب کتاب
سیسیلی
بخش اول: یک سال بعد
فصل اول: تصویر نمادین
فصل دوم: ساحلی دورتر
فصل سوم: خانه ما
فصل چهارم: رؤیاها
فصل پنجم: به این عکس نگاه کن
فصل ششم: فریب
فصل هفتم: وارد پیچ تند میشویم
فصل هشتم: اخبار صبحگاهی
فصل نهم: زمینلرزه
فصل دهم: از میان آینه
فصل یازدهم: دوست داشتن بهتر است؟
فصل دوازدهم: غریبه درمکانی غریب
فصل سیزدهم: سالگرد ازدواجت مبارک
فصل چهاردهم: چطور کسی فرار میکند
بخش دوم
سیسیلی
فصل پانزدهم: خاطرات
فصل شانزدهم: تنها در شهر
فصل هفدهم: مزاحم
فصل هجدهم: گره کور
فصل نوزدهم: چه تصویری؟
فصل بیستم: زندگی چون خانه
فصل بیستویکم: آماده باش
فصل بیستودوم: ابتدا، خود را بشناس
فصل بیستوسوم: امیدهای ازدسترفته
فصل بیستوچهارم: عکسی گویای هزاران کلمه
فصل بیستوپنجم: زمان به کجا میرود؟
فصل بیستوششم: زندگی در جهت معکوس
فصل بیستوهفتم: رویهای جدید
فصل بیستوهشتم: باد بهاری
بخش سوم
سیسیلی
فصل بیستونهم: واضح و روشن
فصل سی: کندوکاو
فصل سیویکم: دوست و دشمنم
فصل سیودوم: کشف بزرگ
فصل سیوسوم: نوبت من
فصل سیوچهارم: نقطۀ عطف
فصل سیوپنجم: موسیقی شبانه
فصل سیوششم: چیزی، جایی در این میان
فصل سیوهفتم: شاید، شاید وقتی دیگر
فصل سیوهشتم: با چشمان کوچکم جستوجو میکنم
فصل سیونهم: نتیجه
فصل چهلم: یک پایان
فصل چهلویکم: پایانی دیگر
سخن آخر
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب دروغگوی خوب |
نویسنده | کاترین مک کنزی |
مترجم | ترزا شاهین |
ناشر چاپی | انتشارات کتاب کوله پشتی |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 408 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-461-184-8 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان ترسناک خارجی |
خیلی خیلی خیلی کتاب ناراحت کنندهای بود.
ولی ترجمه و متن و روند داستان رو میپسندیدم