معرفی و دانلود کتاب مصاحبه با خون آشام
برای دانلود قانونی کتاب مصاحبه با خون آشام و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب مصاحبه با خون آشام
بدون شک شما با خواندن کتاب مصاحبه با خون آشام احساساتی مانند ترس، وحشت و حتی عشق را تجربه میکنید! آن رایس در این کتاب از سرگذشت مردی سخن میگوید که هنگام مصاحبه با یک خبرنگار، داستان زندگی پرفراز و نشیب خود را تعریف میکند، اینکه چطور از این یک انسان عادی تبدیل به فردی خونخوار شده است.
دربارهی کتاب مصاحبه با خون آشام (Interview with the vampire):
این کتاب توسط آن رایس (Anne Rice) پرفروشترین نویسندهی نیویورک تایمز به نگارش درآمده و نامزد جایزه بهترین رمان فانتزی انگلیس در سال 1977 شده است. داستان دربارهی مردی به نام لوئیس دو پوینت دو لاک است که ماجرای زندگی 200 ساله خود را برای خبرنگاری شرح میدهد. لوئیس در سال 1791 به عنوان یک مزرعهدار فعالیت میکرد. او پس از مرگ برادرش افسردگی گرفت و در زمانیکه تصمیم به خودکشی میگیرد با خون آشامی به نام لستات مواجه میشود؛ فردی که آرزو داشت لوئیس را به جمع خون آشامان بیاورد و همین کار را هم انجام میدهد!
لوئیس اصلا دلش نمیخواست در گروه خونآشامان بماند اما دیگر راه برگشتی وجود نداشت. لستات با قتل انسانها از خون آنان تغذیه میکرد اما لوئیس اینکار را عملی غیراخلاقی میدانست و از خون حیوانات تغذیه میکرد تا زنده بماند اما با رخ دادن اتفاقاتی هولناک و دردآور کم کم لوئی در مقابل لستات تسلیم میشود و شروع به خوردن خون انسانها میکند. ماجرای این کتاب با قتل، رنج و خون ادامه مییابد.
کتابی که هماکنون قصد مطالعهی آن را دارید در سال 1994 توسط کارگردانی ماهر به نام نیل جوردن به صورت فیلم سینمایی منتشر شد و طرفداران زیادی پیدا کرد. این فیلم موفق به دریافت جایزههای زیادی شد.
کتاب مصاحبه با خون آشام برای چه کسانی مناسب است؟
تمام علاقهمندان به ادبیات داستانی، به خصوص طرفداران داستانهای ترسناک، از مطالعهی این کتاب لذت خواهند برد.
در بخشی از کتاب مصاحبه با خون آشام میخوانیم:
تمام شب رو عرشه ی کشتی فرانسوی ماریانا وایسادم و تخته پُلای ورودیو تماشا کردم. ساحل شلوغ بود و مهمونیا تا دیروقت تو اتاقای مجلل ادامه داشت. عرشه ها پر از سروصدای مسافرا و مهمونا بود؛ اما بالاخره هر چی ساعت طلوع خورشید نزدیک تر می شد، مهمونیا هم یکی یکی تموم می شدن و کالسکه ها خیابونای باریک و موزاییکی جلوی رودخونه رو ترک می کردن. آخرین مسافرا سوار کشتی شدن؛ یه زوج قبل از سوارشدن چن ساعت کنار نرده ی نزدیک کشتی وقت گذروندن. ولی لستت و شاگردش، اگه از آتیش جون سالم به در برده بودن (و من مطمئن بودم که جون سالم به در بردن)، موفق نشدن کشتی ما رو پیدا کنن. چمدونمونو اون روز از عمارت برده بودن؛ و اگه چیز دیگه ای باقی مونده بود که اونا با دیدنش می تونستن مقصد ما رو بفهمن، مطمئن بودم که اون چیز تو آتیش سوزی از بین رفته. بااین حال بازم پُلای ورودیو نگاه کردم. کلودیا تو اتاقمون نشسته بود و نگاهش رو پنجره ی کشتی خیره مونده بود. ولی لستت نیومد.
بالاخره، همون جور که امیدوار بودم، کشتی قبل از طلوع خورشید راه افتاد. یه تعداد از مردم از تو لنگرگاه و تپه ی پر علف ساحل واسه مسافرا دست تکون دادن. کشتی شروع کرد به لرزیدن؛ با یه حرکت تند و سریع به یه سمت منحرف شد و بعد با ملایمت وارد کانال میسیسیپی شد.
چراغای نیواورلئانز کوچیک تر و محوتر شدن تا اینکه فقط یه نور ضعیف و رنگ پریده ازشون باقی موند، یه نور ضعیف که پشتش ابرای صاعقه دار می درخشیدن. شدیداً خسته بودم، ولی تا زمانی که منظره ی شهر معلوم بود، رو عرشه موندم، چون می دونستم ممکنه دیگه هیچ وقت این منظره رو نبینم. چن لحظه بعد کشتی رسید به بخش پایینی کانال و از کنار اسکله های فرنیر و پوینت دو لک رد شد. بعد منظره ی سبزرنگ جنگل پنبه و درختای سرو رو تو فضای تاریک ساحل دیدم. می دونستم تقریباً صبح شده. طلوع خورشید به طرز خطرناکی نزدیک بود.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب مصاحبه با خون آشام |
نویسنده | آن رایس |
مترجم | صدف علی نیا |
ناشر چاپی | انتشارات متخصصان |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 459 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-7433-21-0 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان گوتیک خارجی |