معرفی و دانلود کتاب در کمال خونسردی: گزارشی براساس واقعیت از چند فقره قتل و عواقب آن
برای دانلود قانونی کتاب در کمال خونسردی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب در کمال خونسردی: گزارشی براساس واقعیت از چند فقره قتل و عواقب آن
کتاب در کمال خونسردی روایتی واقعی از چند فقره قتل در کانزاس است. ترومن کاپوتی در این اثر که در ژانر رمان غیرداستانی نوشته شده، ماجرای به قتل رسیدن خانوادهی چهارنفرهی کلاترها را روایت میکند. بد نیست بدانید نویسنده شش سال را صرف نگارش اثر پیش رو کرده است؛ رمانی که دومین کتاب پرفروش ژانر جنایی نام گرفته و جایزهی ادگارد را برای نویسندهاش به ارمغان آورده است.
دربارهی کتاب در کمال خونسردی
«سوژهای که برای قتل انتخاب میشود باید آدم خوبی باشد، و اگر خانواده و فرزندانی هم داشته باشد که چه بهتر.»
از کتاب «در باب قتل» نوشتهی تامس دیکوئیسی
کتابی که پیش روی شماست، با نام در کمال خونسردی (In Cold Blood)، رمانی غیرداستانی (Non-Fiction Novel یا رمانی مبتنی بر اتفاقات) نوشتهی ترومن کاپوتی (Truman Capote)، نویسندهی آمریکایی است. این اثر نخستین بار در سال 1966 روانهی بازار نشر شد و توجه منتقدان و مخاطبان بسیاری را به خود جلب کرد. اثر حاضر جزئیات به قتل رسیدن هربرت کلاتر، یک کشاورز درستکار و قابل احترام در غرب کانزاس، و اعضای خانوادهاش را پی میگیرد. در اینجا میتوان شباهتی آشکار میان جملهی تامس دیکوئیسی (که در ابتدای متن ذکر آن رفت) با اثر ترومن کاپوتی آمریکایی یافت. رمان با قتل خانوادهی آقای کلاتر آغاز میشود. خانوادهای که همه دوستشان دارند و به تحسینشان میپردازند. این دقیقاً همان چیزی است که تامس دیکوئیسی در جستار مشهورش از آن میگوید.
ماجرای به قتل رسیدن خانوادهی کلاتر از این قرار است: جسد آقای کلاتر، به همراه همسر و دو فرزند نوجوان آنها، صبح روز یکشنبه، در خانهی مزرعهشان، جایی در حومهی گاردن سیتی، کشف شد. دست و پا و دهان هر چهار عضو خانواده بسته شده بود و آنها به وسیلهی تفنگ شکاری کالیبر 12 به قتل رسیده بودند. در ابتدا، مقامات مسئول اذعان کردند که هنوز به نتیجهای دربارهی انگیزهی قتل جنایتکاران دست نیافتهاند. لوگان سنفورد، رئیس دایرهی جنایی شهر کانزاس، این واقعه را «بیرحمانهترین جنایت تاریخ کانزاس» توصیف میکرد.
پس از آن که ترومن کاپوتی مطلبی را دربارهی موضوع به قتل رسیدن کلاترها در روزنامهی نیویورک تایمز خواند، همراه با هارپر لی (Harper Lee) -دوست دوران کودکی و همکار دوران بزرگسالیاش- به محل حادثه در کانزاس رفت و نزدیک به شش سال از عمرش را برای جمعآوری و تحقیق دربارهی دو قاتل پروندهی کلاترها -که پری ادوارد اسمیت و ریچارد یوجین هیکاک نام داشتند- صرف کرد. حاصل، شاهکاری شد که اکنون مقابل شما قرار دارد: کتاب در کمال خونسردی، دومین کتاب پرفروش جنایی تاریخ.
ترومن کاپوتی پیش از آن که پلیس بتواند قاتلها را دستگیر کند، خود را به محل حادثه رساند، و نوشتن رمانش را بعد از دستگیری آنها و همچنین تا زمانی که حکم اعدامشان به اجرا درآمد پی گرفت. به گواه برخی از شاهدان، کاپوتی رابطهی نسبتاً عمیق و نزدیکی با یکی از زندانیها، پری ادوارد اسمیت، برقرار کرده بود. ترومن کاپوتی بارها به زندان سر میزد و با او مصاحبه میکرد. در فیلم کاپوتی (ساختهی بنت میلر؛ اثری که به چگونگی نگارش رمان در کمال خونسردی میپردازد) جایی از زبان خود کاپوتی میشنویم: «انگار من و پری اسمیت هردو در یک خانه بزرگ شدهایم. یک روز پری از در پشتی از خانه رفته در حالی که من از در اصلی رفتهام.». کاپوتی این را در پاسخِ به هارپر لی که از او میپرسد آیا عاشق پری شدهای یا نه، بیان میکند.
کاپوتی برای آن که بتواند به اطلاعات و اسناد بیشتری دربارهی این پرونده دست پیدا کند، از الوین آدامز دیویی که کارآگاه ارشد پروندهی قتل کلاترها بود، کمک میگرفت. در نهایت این که او روزهای بسیاری را به تحقیق دربارهی موضوع این قتل اختصاص داد و گفته میشود که یادداشتهای او در این باره نزدیک به هشتهزار صفحه شده بود.
ترومن کاپوتی ادعا میکرد که در نوشتن رمان در کمال خونسردی کاملاً به واقعیت وفادار بوده و جزئیات اثری که خلق کرده، تماماً منطبق با واقعیت است. اگرچه بعدتر بحثهایی پیرامون این امر شکل گرفت. برخی از منتقدان عقیده داشتند که کاپوتی در توصیف برخی صحنهها و رخدادها، از جمله بازنمایی بیماری بانی فاکس، همسر آقای کلاتر، کمی اغراق به خرج داده است. با این حال، جملگی بر سر این امر توافق نظر داشتند که کتاب در کمال خونسردی، از ارزش ادبی بالایی برخوردار است؛ خواه کاملاً وامدار واقعیت باشد و خواه نگارنده دربارهی برخی از جزئیات بزرگنمایی کرده باشد.
ترومن کاپوتی در نوشتن رمان در کمال خونسردی از روشهای رایج مبتنی بر عینیتِ گزارش پا فراتر گذاشت. به عبارت دقیقتر، او سبک سنتی روزنامهنگارها را برای بیان حقایی از این دست ناکافی میدانست. از این رو، سبکی جدید خلق کرد که در آن تحقیق روزنامهنگارانه با تکنیکهای داستانی در هم آمیخته بود. امری که خود، آن را رمان مبتنی بر واقعیات مینامید. این سبک بعدها به جنبشی به نام «ژورنالیسم نو» بدل شد.
کتاب در کمال خونسردی پرترهای از چهرهی جامعهی آمریکا است. اگرچه نمیتوان انکار کرد که این اثر میتواند چیزهای زیادی را دربارهی نویسندهاش، ترومن کاپوتی، نیز با خوانندگان در میان بگذارد. در این میان، بد نیست کمی به عنوان کتاب نیز بپردازیم. اصطلاحِ در کمال خونسردی در واقع معادل کلمهی سنگدلانه در زبان فارسی است و اغلب برای جنایت و قتل به کار برده میشود. زمانی که از ترومن کاپوتی سؤال میشود که آیا عنوانی که برای رمانش انتخاب کرده، به قتل اشاره دارد یا نه، او چنین پاسخی میدهد: «هم قتل و هم چیزهای دیگر». منظور از «چیزهای دیگر» میتواند قانون اعدام، فقر و تنگدستی عدهای در مقابل نیکبختی عدهی دیگر و تبعیض بنیادی در جامعه باشد.
ترومن کاپوتی در ابتدا کتاب در کمال خونسردی را در قالب سریالی چهار قسمتی در روزنامهی نیویورکر به انتشار رساند. نشر این داستان چنان فروش روزنامهی نیویورکر را افزایش داد که تا مدتی باعث نایاب شدن آن شد. در نهایت، در سال 1966، اولین نسخهی کامل داستان در کمال خونسردی در قال یک کتاب منتشر شد.
کتاب در کمال خونسردی توسط مترجمان مختلفی به زبان فارسی برگردانده شده که از میان معروفترین آنها میتوان به ترجمهی لیلا نصیریها برای نشر چشمه و برگردان باهره راسخ برای نشر علمی فرهنگی و امیرکبیر اشاره کرد. نسخهای که پیش روی شماست را نصرالله مرادیانی به زبان فارسی ترجمه کرده که از برترین ترجمههای این اثر به شمار میرود. این ترجمه را انتشارات بیدگل به چاپ رسانده است.
اقتباسهای سینمایی از کتاب در کمال خونسردی
کتاب در کمال خونسردی تا کنون دستمایهی اقتباسهای سینمایی متعددی قرار گرفته که در ادامه به برخی از مهمترین آنها اشاره میکنیم:
- در سال 1967، فیلمی با همین نام (در کمال خونسردی) به کارگردانی ریچارد بروکس با تمرکز بر جزئیات رمان کاپوتی ساخته شد و به اکران درآمد. این فیلم نامزد بهترین کارگردانی، بهترین موسیقی، بهترین سینماتوگرافی و بهترین فیلمنامهی اقتباسی در مراسم اسکار 1967 بود. گفتنی است بنیاد فیلم آمریکا این اثر را در فهرست «ده فیلم برتر در ده ژانر به انتخاب بفا» جزو ده فیلم بزرگ ژانر دادگاهی قرار داده است.
-
فیلم کاپوتی (Capote) اگرچه با الهام از رمان در کمال خونسری ساخته شده، اما در واقع روایتی متفاوت از کتاب دارد و به شرح حال ترومن کاپوتی هنگام نوشتن ماجرای این قتل میپردازد. گفتنی است این فیلم هنگام اکران نظر منتقدان را به خود جلب کرد و با استقبال مخاطبان همراه شد. همچنین توانست در مراسم اسکار 2006 نامزد بهترین فیلم، بهترین بازیگر نقش دوم، بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامهی اقتباسی شود و فیلیپ سیمور هافمن (Philip Seymour Hoffman) به خاطر بازی در نقش ترومن کاپوتی جایزهی اسکار بهترین بازیگر مرد را دریافت کند.
جوایز و افتخارات کتاب در کمال خونسردی
- برندهی جایزهی ادگار الن پو برای بهترین اثر جنایی بر مبنای واقعیت. (1966)؛
- حضور در فهرست برترین رمانهای انگلیسی گاردین؛
- دومین کتاب پرفروش جنایی تاریخ.
نکوداشتهای کتاب در کمال خونسردی
-
کتاب در کمال خونسری اساساً بر یک ایدهی کاملاً جدید در داستانهای پلیسی پایهگذاری شده است: وعده دادن جزئیات وحشتناک و پنهان کردن آنها تا انتها. (تام ولف)
-
شاهکار... خون را سرد میکند و هوش و حواس را به بازی میگیرد. (نیویورک تایمز)
-
داستان کتاب در کمال خونسردی رؤیایی آمریکایی است که به کابوسی آمریکایی بدل میگردد. ترومن کاپوتی تصویری واضح از دوگانگی عمیق زندگی آمریکایی ارائه میکند. (اسپکتیتور)
کتاب در کمال خونسردی رای چه کسانی مناسب است؟
کتاب در کمال خونسردی میتواند برای دو گروه از مخاطبان به مطالعهای لذتبخش بدل شود. نخست، افرادی که به رمانهایی بر اساس واقعیت علاقه دارند و دوم، افرادی که ژانر جنایی را میپسندند و طرفدار کتابهایی با روایتهای پرکشش هستند.
با ترومن کاپوتی بیشتر آشنا شویم
ترومن کاپوتی در 30 سپتامبر 1924 چشم بر جهان گشود و در 25 اوت سال 1984 رخت از جهان بربست. آثار این نویسندهی آمریکایی از چنان محبوبیتی برخوردار بود که اقتباسهای سینمایی متعددی از آنها صورت گرفت. از جمله فیلمهایی که با اقتباس از آثار ترومن کاپوتی ساخته شدهاند، میتوان به فیلم بیگناهان (The Innocents)، صبحانه در تیفانی (Breakfast at Tiffany's) و در کمال خونسردی (In Cold Blood) اشاره کرد.
آنچه در ادامه مطالعه میکنید، نام برخی از آثار منتشرشده از ترومن کاپوتی هستند:
- چنگ چمنزار (The Grass Harp)
- دزدان تابستان (Summer Crossing)
- بچهها در جشن تولد (Children on Their Birthdays)
- صبحانه در تیفانی (Breakfast at Tiffany's)
- تابوتهای دستساز (Handcarved Coffins)
- صداهای دیگر، اتاقهای دیگر (Other Voices, Other Rooms)
در بخشی از کتاب در کمال خونسردی: گزارشی براساس واقعیت از چند فقره قتل و عواقب آن میخوانیم
وقتی پری از دیک پرسید: «میدونی به چی فکر میکنم؟»، دیک میدانست میخواهد پای بحثی را وسط بکشد که کفریاش میکرد؛ و برای همین هم بود که خود پری خیلی زود بحث را بست. با دیک موافق بود: چرا باید باز دربارهاش حرف زد؟ ولی نمیتوانست همیشه جلوی خودش را بگیرد. احساس عجز و بیچارگی میکرد، گهگاه که «چیزهایی یادش میافتاد». انفجار نور آبی در اتاقی تاریک، چشمهای شیشهای خرس بزرگ عروسکی و همینطور وقتی صداها، چند کلمهی محدود، رهایش نمیکردند: «وای نه! خواهش میکنم! نه! نه! نه! نه! این کار رو نکن! لطفاً این کار رو نکن! خواهش میکنم!» صداهایی هم میرفتند و برمیگشتند: قل خوردن سکهی دو دلاری کف اتاق، صدای چکمهها روی پلههای سفت و محکم چوبی و صدای نفس کشیدن، بریدهبریده نفس کشیدن، بازدمهای هیستریک مردی که خرخرهاش دریده شده بود.
وقتی پری گفت «فکر میکنم ما یه مرگمون هست»، داشت به چیزی اعترافی میکرد که خودش دربارهاش میگفت «اصلا دوست نداشتم به زبونش بیارم». همهچیز بهکنار، اینکه کسی فکر کند که شاید «یه مرگش هست» چیز «دردناکی» است، مخصوصاً وقتی مشکلی که داری تقصیر خودت نباشد بلکه «احتمالا چیزی باشه که باهاش به دنیا اومدی». کافی بود نگاهی بیندازی به خانوادهاش! چه اتفاقهایی که در خانوادهاش نیفتاده بود! مادرش که الکلی بود، با استفراغ خودش خفه شده و مرده بود. از بین بچههایش، دو پسر و دو دختر، فقط دختر کوچکتر، باربارا، توانسته بود زندگی عادی داشته باشد؛ ازدواج کرده و تشکیل خانواده داده بود. آنیکی دخترش، فِرن، خودش را از پنجرهی هتلی در سنفرانسیسکو پرت کرد پایین. (پری از آن موقع تا حالا «سعی کرده بود به خودش بقبولونه که اتفاقی پرت شده پایین»، چون فرن را خیلی دوست داشت. «آدم خیلی تودلبرویی» بود، رقاصی «هنرمند» و «فوقالعاده» بود و آواز هم میخواند. «اگه یهکمی از نظر قیافه و این چیزها خوششانستر بود میتونست خودش رو به یه جایی برسونه، میتونست کسی بشه.» تصور او که میرفت روی لبهی پنجره و پانزده طبقه سقوط میکرد تأسفآور بود.) جیمی پسر بزرگتر هم بود. جیمی بالاخره روزی باعث شده بود کار زنش به خودکشی بکشد و روز بعد هم خودش را کشته بود.
فهرست مطالب کتاب
سپاسگزاری
بخش اول. آخرین کسی که آنها را زنده دید
بخش دوم. افراد ناشناس
بخش سوم. گشودن گره
بخش چهارم. کنج
مؤخرهی مترجم
پینوشتها
فهرست نامها
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب در کمال خونسردی: گزارشی براساس واقعیت از چند فقره قتل و عواقب آن |
نویسنده | ترومن کاپوتی |
مترجم | نصراله مرادیانی |
ناشر چاپی | نشر بیدگل |
سال انتشار | ۱۴۰۱ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 458 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-313-104-2 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان واقعی خارجی |