معرفی و دانلود کتاب در محاصره خودشیفتگان: چگونه انسان‌های منفی باف را شناسایی، از آن‌ها دوری و از خود دفاع کنیم

معرفی کتاب در محاصره خودشیفتگان: چگونه انسان‌های منفی باف را شناسایی، از آن‌ها دوری و از خود دفاع کنیم

توماس اریکسون، نویسنده‌ی پرفروش کتاب‌های ژانر خودسازی، در کتاب در محاصره خودشیفتگان به شما کمک می‌کند اختلال شخصیت خودشیفته را بشناسید، راه مواجهه با خودشیفته‌های اطرافتان را یاد بگیرید و از سلامت روانتان مراقبت کنید.

درباره‌ی کتاب در محاصره‌‌ی خودشیفتگان

کتابی که پیش روی شما قرار دارد، با نام در محاصره‌‌ی خودشیفتگان (Surrounded by Narcissists: Or, How to Stop Other People's Egos Ruining Your Life) را توماس اریکسون (Thomas Erikson) نویسنده‌ی کتاب‌های پرفروشی همچون «در محاصره‌ی روان‏‌پریشان» نوشته است. او در این کتاب که نخستین بار در سال 2022 منتشر شده، به ما کمک می‌کند افراد خودشیفته را شناسایی کنیم، تا جای ممکن از آن‌ها فاصله بگیریم و زمانی که ناچار به هم‌نشینی با این افراد هستیم، خود را نبازیم.

خودشیفتگی برگرفته از نام و شخصیت نارکیسوس -از شخصیت‏‌های اساطیر یونان- است [وی را نارسیسوس، نارسیس یا نرگس هم نامیده‏‌اند.] نارکیسوسِ جوان به زیبایی شهره داشت. او پسر کفیسوس، الهه‌ی آفتاب و رود، و به قدری زیبا بود که هرکس به او نظر می‌افکند، با یک نگاه در دام عشقش گرفتار می‌آمد؛ اما نارکیسوس امید همه‌ی عاشقان را به یأس مبدل می‌کرد و به همه جواب رد می‌داد. ماجرا به همین شکل ادامه داشت، تا این‌که یک روز نارکیسوس چهره‌ی خود را در آب حوضچه‏‌ای دید و عاشق خودش شد.

از این اسطوره روایت‌های گوناگونی وجود دارد. یکی از این روایت‌ها چنین است که نارکیسوس در کنار حوضچه‌ی آبی که خود را در آن دیده بود نشست و به خود خیره شد. آن‌قدر نشست و خیره به خودش نگاه کرد تا از گرسنگی مرد. روایت دیگری نیز وجود دارد که در آن نارکیسوس به حوضچه نزدیک‌تر شد تا خود را بهتر ببیند، اما ناگهان پایش لغزید و در آب حوضچه افتاد. نارکیسوس بعد از مرگ تبدیل به گُلی به رنگ‏‌های زرد و سفید شد که به نام خودش نرگس نامیده شد. روایت این اسطوره هرچه باشد و هرکدام از روایات مورد قبول ما باشد، یک نکته بدیهی است و آن این‌که نارکیسوسِ بینوا اولین کسی بوده است که عاشق خودش شده است. تا آنجا که ما می‌دانیم نارکیسوس قربانی خودشیفتگی و عشقی قدرتمند شد.

همان‌طور که از عنوان کتاب پیش رو برمی‌آید، موضوعِ کتاب در محاصره‌ی خودشیفتگان، خودشیفتگی است. اما خودشیفته بودن دقیقاً به چه معناست؟ خودشیفتگی نوعی اختلال شخصیت است که در آن فرد خود را بزرگ و مهم می‌پندارد و به‌گونه‌ای غلوآمیز احساس توانایی و لیاقت می‌کند. این بیماران مرکز دنیای خود هستند، ازهرجهت احساس ویژه بودن دارند و در ذهن خود شخص مهمی‌اند. آنان متکبر و تحکم‌آمیزند، خود را برتر از دیگران می‌دانند و از دیگران انتظار احترام و تحسین دارند. هنگامی‌که خود آنان و جهان اطرافشان نمی‌توانند انتظارات غیرواقع‌گرایانه و ناممکن‌شان را برآورده سازند، به‌ طور وسیع دچار ناامیدی می‌شوند.

بخش اول کتاب در محاصره‌ی خودشیفتگان، به چیستی این اختلال اختصاص دارد. توماس اریکسون در بخش دوم کتاب در محاصره‌ی خودشیفتگان پس از تعریف این اختلال، به شما می‌گوید که چه کسی قربانی خودشیفتگی است، خودشیفتگی چگونه به وجود می‌آید و چالش‌هایی که یک فرد خودشیفته با آن دست‌وپنجه نرم می‌کنند، چه‌ مواردی هستند.

با مطالعه‌ی بخش سوم کتاب یاد می‌گیرید چگونه باید با یک خودشیفته زندگی کنید. بخش چهارم نیز به فرهنگ خودشیفتگی اختصاص یافته است. در قسمتِ سوم همین بخش آزمونی وجود دارد که از طریق آن می‌توانید بسنجید نشانه‌های خودشیفتگی را دارید یا نه. این آزمون را روانشناسان چند دهه است که برای تشخیص خودشیفتگی به کار می‌برند؛ البته این آزمون خیلی دقیق نیست. مخالفان و منتقدانی هم دارد. اما می‌تواند گرایش‌های خودشیفتگی را در انسان‌ها شناسایی کند بی‌آنکه آن‌ها را یک خودشیفته تمام‌عیار بنامد. فایده این آزمون شناخت بیشتر بنیه‌های رفتاری و زمینه‌های شخصیتی فردی است.

کارل یونگ می‌گوید: «درون هر یک از ما کس دیگری است که ما او را نمی‌شناسیم» تابه‌حال برای‌تان پیش آمده از خود بپرسید آیا من خودشیفته هستم؟ اگر خودشیفته باشید چی؟ چه سؤال خوبی! برای آن‌که پاسخ این سؤال را بدانید، کتاب در محاصره‌ی خودشیفته‌ها را در دست بگیرید و در اولین فرصت مطالعه‌ی آن را شروع کنید.

کتاب در محاصره‌ی خودشیفتگان را علی‌اکبر عبدالرشیدی به زبان فارسی برگردانده و انتشارات گویا آن را روانه‌ی بازار نشر کرده است. بد نیست اشاره کنیم نویسنده، کتاب پرفروش دیگری با عنوان «در محاصره‌ی احمق‌ها» نگاشته که ترجمه‌ی آن از سوی همین انتشارات منتشر شده است. نویسنده در بخش‌هایی از این کتاب یعنی در محاصره‌ی خودشیفتگان به موضوعاتی اشاره می‌کند که قبلاً در کتاب در محاصره‌ی احمق‌ها به‌طور مفصل ذکر کرده است. برای جلوگیری از اطاله بحث و حجیم‌شدن بی‌دلیل این کتاب تصمیم به حذف آن اشارات گرفته شده است. کسانی که مایل باشند می‌توانند کتاب در محاصره‌ی احمق‌ها را جداگانه مطالعه نمایند.

نکوداشت‌های کتاب در محاصره‌‌ی خودشیفتگان

• برجسته. (پابلیشرز ویکلی)
• توماس اریکسون در این کتاب تأمل‌برانگیز به شما می‌گوید که چه چیزی باعث می‌شود به یک نفر لقب خودشیفته بدهید و مهم‌تر از همه، چگونه باید با خودشیفته‌ها رفتار کنید. کتاب در محاصره‌ی خودشیفته‌ها به شما کمک می‌کند بتوانید زندگی شادتر، رضایت‌بخش‌تر و موفق‌تری را دنبال کنید.(آمازون)

کتاب در محاصره‌‌ی خودشیفتگان برای چه کسانی مناسب است؟

علاقه‌مندان به کتاب‌های روان‌شناسی و خودسازی، مخاطبان اصلی کتاب در محاصره‌ی خودشیفتگان هستند. اگر به موضوع اختلال خودشیفتگی علاقه‌ دارید، مطالعه‌ی این کتاب پیشنهاد ما به شماست.

در بخشی از کتاب در محاصره خودشیفتگان: چگونه انسان‌های منفی باف را شناسایی، از آن‌ها دوری و از خود دفاع کنیم می‌خوانیم

عوامل مختلف و دلایل گوناگونی وجود دارد که بر رفتار و کردار فرد تأثیر می‌گذارد. شاید این عوامل بی‌شمار باشد. اما من فقط به دو مورد از این عوامل اشاره می‌کنم: نمایه و سابقه رفتاری فرد و سطح رشد او. الگوی ما مبتنی بر تحلیل اطلاعات ذهنی است. بنابراین قرار نیست شرح مبسوطی از کارکرد درونی انسان‌ها ارائه دهد. اما می‌تواند درونمایه اکثر واکنش‌های معمولی ما را نمایان کند. در اینجا ذکر مقدمه کوتاهی لازم است. اگر با خواندن کتاب‌های قبلی احساس می‌کنید که شرح این چهار رنگ را به‌خوبی می‌دانید و اگر خصلت‌های افراد منتسب به این رنگ را می‌شناسید، از ادامه خواندن این مقدمه دست بردارید. اما اگر کتاب‌های قبلی مرا نخوانده‌اید یا بخشی از آن را که خوانده‌اید فراموش کرده‌اید توصیه می‌کنم برای به‌روز کردن اطلاعات خود این بخش را مطالعه کنید. مگر نه این‌که می‌گویند تکرار مادر یادگیری است؟ پس ادامه می‌دهیم!

قرمزها حقیقت‌گرا و برونگرا هستند. در جستجوی حل مسائل‌اند. چالش‌های بزرگ را بر عهده می‌گیرند. کار در نظر آن‌ها هرچه سخت‌تر باشد برای آن‌ها بهتر است. اگر کاری بهتر از انتظار پیش برود دچار سوء‌ظن می‌شوند. «اینجا چه خبر است؟ مگر قرار نبود کار سخت باشد؟ مگر قرار نبود گنج نصیب نابرده رنج نشود؟ گاهی رنج بردن، موفقیت قرمزها را شیرین‌تر می‌کند. رنج و سختی انسان را قوی می‌کند.» قرمزها خواهان سرعت در کار، کار زیاد و صرف وقت فراوان‌اند. و اما زردها. اگر قرمز بودن به معنی طالب کار بودن است، زردها خواهان تعامل‌اند. زردها درونگرا هستند و از تعامل با دیگران لذت می‌برند. زردها سعی نمی‌کنند دیگران را نسبت به معتبر بودن و درست بودن پندارها و افکارشان متقاعد کنند. زردها اتاق را ترک نمی‌کنند مگر بر سر بحث یا تصمیمی اجماع صورت گیرد. خوش‌بین هستند. اگر هوا توفانی و آسمان پوشیده از ابر سیاه باشد باز هم بارقه درخشش آفتاب را می‌بینند. زردها هم طرفدار سرعت هستند. سبزها درونگرا و طرفدار تعامل و ارتباط هستند. از تغییر بدشان می‌آید.

فهرست مطالب کتاب

درباره‌ی نویسنده
مقدمه‌ی ناشر
مقدمه‌ی نویسنده
بخش اول. خودشیفتگی: مقدمه‌ای مختصر
1. خودشیفتگی چیست؟
2. بالاتر از بقیه بودن
3. خودشیفتگی، روان‌پریشی، ماکیاولنیسم
4. آیا درست است که همیشه به فکر خودتان باشید؟
5. اولین دیدار با لیندا
بخش دوم. خودشیفتگی: نگاهی عمیق
6. بررسی اعماق روح پیچیده
7. آیا من عاشق خودم هستم؟ مسئله پیچیده‌تر از این‌هاست
8. احساسات و خودشیفتگان همچون آب و روغن؟
9. زبان مخفی و رمزی خودشیفتگان
10. خودشیفتگی چه‌ وقت آزاردهنده است؟
11. بازیچه شدن
12. چه کسی قربانی خودشیفتگی است؟
13. خودشیفته چگونه به وجود می‌آید؟
14. چالش‌های خودشیفته
بخش سوم. چگونه با خودشیفته زندگی کنیم؟
15. چالش نزدیک بودن به یک خودشیفته
16. رها شدن از دست خودشیفته
17. چگونگی قطع رابطه، یک‌بار و برای همیشه
18. آیا ترک آزاردهنده سخت است؟
19. لیندا دوباره دیدار می‌کند - تحلیل رفتار لیندا
بخش چهارم. فرهنگ خودشیفتگی
20. زمانی که مشکل به افراد بیشتری آسیب می‌رساند
21. تجلیات فرهنگ خودشیفتگی
22. نگاهی دقیق به آیینه‌ی عقب
23. خشونت تهاجمی و خودشیفتگی جمعی
24. چه شد که به اینجا رسیدیم؟
25. عزت‌نفس دردسر بیشتر
26. عادی‌سازی خودشیفتگی
27. خود را بیازمایید آیا خودشیفته هستید؟
28. تغییر
قسمت سوم: چگونه می‌توانیم به لیندا کمک کنیم؟
منابع