معرفی و دانلود کتاب قتل راجر اکروید

معرفی کتاب قتل راجر اکروید

راجد اکروید به‌قتل رسیده. در خانه‌ی خود. هنگامی که تمام اعضای خانواده نیز در سالن پذیرایی حضور داشتند. قطعاً قاتل آشناست و در خانه بوده، اما چه کسی ممکن است از مرگ راجر نفع ببرد؟ کتاب قتل راجر اکروید ما را به این خانه که حالا محل قتل است می‌برد. آگاتا کریستی از پوآرو نیز دعوت کرده تا به این‌جا بیاید و از چگونگی و چرایی کشته شدن راجر اکروید پرده بردارد. این داستان کارآگاهی و جنایی جزو آثاری است که موجب شهرت آگاتا کریستی شده و او را به ملکه‌ی جرم و جنایت تبدیل کرده است.

درباره‌ی کتاب قتل راجر اکروید

همه‌چیز واضح است؛ قاتل کسی نیست جز رالف پیتون. او پسرخوانده‌ی راجر اکروید است و بدون تمایل و موافقت پدر ناتنی‌اش، با خدمتکار خانه ازدواج کرده! آن هم در شرایطی که راجر اکروید با جدیت تمام، مقدمات ازدواج رالف و فلورا (دختر برادر راجر اکروید) را فراهم و خود را برای عروسی دو نفر از عزیزانش آماده می‌کند.

چگونگی انجام این قتل آن‌قدر واضح است حتی می‌توان جزئیات رخداد آن را حدس زد؛ «صدای راجر اکروید و رالف که مشغول بحث و دعوا بر اورسولا، همسر فعلی رالف و خدمتکار خانه، هستند هر لحظه بلندتر می‌شود، رالف شی تیزی را در درون بدن راجر فرو می‌کند و خود نیز از پنجره به حیاط می‌گریزد.» تمام شواهد و جای پای کفش رالف که بر روی باغچه و نشانه‌های زیر پنجره‌ی راجر اکروید مانده‌اند نیز همین حدس را تصدیق می‌کنند؛ اما خود رالف به‌هیچ‌وجه این فرضیه را قبول ندارد. او اقرار نمی‌کند که قاتل است. حتی فلورا هم که حالا می‌داند رالف عاشق زن دیگری است و او را دوست ندارد، فرض قاتل بودن این پسر جوان را رد می‌کند و حتی شهادت دروغ می‌دهد تا رالف به‌عنوان متهم شناخته نشود. کتاب قتل راجر اکروید (The Murder of Roger Ackroyd) ما را تا مرز یقین و کشف حقیقت می‌برد، اما بی‌نتیجه برمی‌گرداند. آگاتا کریستی (agatha christie) به این راحتی راز این قتل را فاش نخواهد کرد و گویا خود باید برای برملا کردن آن شواهد و قرآئن را کنار هم بگذاریم و حقیقت را بیابیم.

راز مرگ راجر اکروید؛ معمایی که فقط پوآرو می‌تواند حل کند

بگذارید داستان قتل راجر اکروید را از ابتدا برایتان بازگو کنیم. آقای راجر اکروید چند ماه قبل از مرگش با خانمی به‌نام فرارز نامزد کرده؛ زنی که شوهر سابقش را به قتل رسانده و مدت‌هاست از طرف فردی ناشناس (ناشناس برای ما و نه برای خود او) تهدید و اخاذی می‌شود. خانم فرارز که دیگر تحمل این ترس و عذاب را ندارد، همه‌چیز را درباره‌ی قتل همسر سابقش به راجر می‌گوید و قول می‌دهد که به زودی نام فرد باج‌گیر را در نامه‌ای می‌نویسد و به‌دست راجر برساند. یک روز بعد از این مکالمه بین فرارز و راجر، خانم فرارز می‌میرد؛ مثل اینکه خودکشی کرده.

دکتر شپارد نخستین فردی است که بالای سر این زن حاضر می‌شود و مرگ او را تأیید می‌کند. همان شب دکتر شپارد به خانه‌ی راجر دعوت می‌شود و راجر نیز هر چه فرارز به او گفته بازگو می‌کند. حالا شپارد هم می‌داند فردی در این شهر حضور دارد که باج‌گیر و مسئول مرگ فرارز است. در همان لحظات، خدمتکار خانه، نامه‌ای را به‌دست راجر می‌رساند. نامه‌ای از طرف خانم فرارز که در آن هویت باج‌گیر فاش شده. راجر و دکتر شپارد نیز با همدیگر خداحافظی می‌کنند. حالا فاجعه‌ی اصلی رخ می‌دهد.

دکتر شپارد که چند ساعتی است منزل راجر را ترک کرده، دوباره باز می‌گردد و به خانواده‌ی اکروید می‌گوید دقایقی قبل، فردی ناشناس با او تماس گرفته و از کشته شدن آقای راجر خبر داده! خانواده که این موضوع را می‌شنوند، هراسان و نگران به‌طرف اتاق این تاجر ثروتمند می‌روند و به درستی حرف دکتر شپارد پی می‌برند؛ راجر اکروید کشته شده.

چه کسی قاتل راجر اکروید است؟ چطور ممکن است فردی به خانه وارد شده باشد و اعضای خانواده حضور او را متوجه نشده باشند؟ این‌ها پرسش‌هایی است که آگاتا کریستی در داستان قتل راجر اکروید مطرح می‌کند اما رسیدن به پاسخشان را به‌عهده‌ی ما می‌گذارد. البته ما تنها نیستیم. خوشبختانه هرکول پوآرو به منزل راجر اکروید وارد شده و در پی حل معمای قتل راجر است. فعلاً نمی‌دانیم چه کسی مرتکب قتل شده. تمام نشانه‌ها خبر از این می‌دهند که رالف قاتل است اما ما نتیجه‌گیری نهایی را به‌عهده‌ی پوآرو می‌گذاریم و توصیه می‌کنیم شما نیز به او اعتماد کنید.

رمان جنایی معمایی «قتل راجر اکروید» با ترجمه‌ی سعید سیمرغ در انتشارات گویا منتشر شده است.

اقتباس سینمایی از کتاب قتل راجر اکروید

• در سال 2000، اندرو گریو که طی دهه‌ی 90 میلادی، چندین داستان آگاتا کریستی را در سریال «پوآرو» به نمایش درآورده بود، این بار ماجرای قتل راجر اکروید را در یکی از قسمت‌های این سریال به تصویر کشیده است. در این اپیزود، بازیگرانی چون سلینا کادل و جیمی بامبر نقش‌آفرینی کرده‌اند.

نکوداشت‌های کتاب قتل راجر اکروید

• این داستان یک اثر کلاسیک است. آگاتا کریستی توانسته نشان دهد شایستگی شهرت و محبوبیت بیشتر از این را هم دارد. (ایریش ایندیپندنت)
• رمان قتل راجر اکروید از نقاط عطف ادبیات پلیسی و کارآگاهی است. (اچ. آر. اف. کیتینگ)
• پایان این داستان پلیسی به‌طرز غیرعادی شگفت‌انگیز و شوکه‌کننده است. (Books)

کتاب قتل راجر اکروید برای چه کسانی مناسب است؟

همه مظنونند، مگر اینکه عکس آن ثابت شود. اگر به این حقیقت کارآگاهی باور ندارید، داستان قتل راجر اکروید نظرتان را تغییر می‌دهد. آگاتا کریستی و داستان جنایی - پلیسی‌اش شما را با این واقعیت روبه‌رو می‌کند که همه می‌توانند قاتل باشند، حتی خود شما!

در بخشی از کتاب قتل راجر اکروید می‌خوانیم

زمانی که راجر اکروید جوانی بیست و یک ساله بود، عاشق زن زیبایی شد که پنج یا شش سال از او بزرگ‌تر بود و با هم ازدواج کردند. نام آن دختر پِیتون بود، بیوه‌ای با یک بچه. تاریخ ازدواجشان هم کوتاه و دردناک بود. اگر بخواهم خلاصه تعریفش کنم، خانم اکروید معتاد به الکل بود و با افراط در نوشیدن، چهار سال پس‌از ازدواج، خودش را روانه‌ی گور کرد.

در سال‌هایی که از پس آن آمد، اکروید هیچ نشانه‌ای از اینکه می‌خواهد برای بار دوم ازدواج کند، بروز نداد. بچه‌ی همسرش، از اولین ازدواجش، زمانی که مادرش مرد فقط هفت سال سن داشت. حالا بیست و پنج ساله بود. اکروید همیشه او را به چشم پسر خودش نگاه می‌کرد و همین‌طوری هم بزرگش کرده بود، ولی او جوانی بیعار بود و برای پدرخوانده‌اش منبع نگرانی و دردسر به‌شمار می‌رفت. بااین‌حال، همگی ما در کینگز ابوت به رالف پیتون5 خیلی علاقه داشتیم. یک دلیلش اینکه او جوان خیلی خوش‌چهره‌ای بود.

همان‌طور که قبلاً هم گفتم، ما در دهکده‌یمان همیشه آماده‌ی شایعه‌پراکنی هستیم. همه از همان اول متوجه شده بودند که اکروید و خانم فرارز خیلی خوب با هم رفتار می‌کنند. پس‌از مرگ شوهر خانم فرارز، این صمیمیت آشکارتر شد. آن دو همیشه با هم دیده می‌شدند و همه آشکارا گمان بر این داشتند که خانم فرارز در پایان دوره‌ی سوگواری تبدیل به خانم راجر اکروید خواهد شد. درواقع، همه حس می‌کردند آن دو خیلی به هم می‌آیند. همسر اکروید به دلیل افراط در نوشیدن مرده بود. اشلی فرارز هم سال‌ها پیش‌از آنکه بمیرد، آدم دائم‌الخمری بود. پس کاملاً مناسب بود که این دو قربانی افراط در مصرف الکل، باید به‌خاطر تمام رنج‌هایی که به دست همسران سابقشان متحمل شده بودند، به هم بپیوندند.

خانواده‌ی فرارز کمی بیش از یک سال پیش برای زندگی به اینجا آمده بودند، ولی هاله‌ی شایعه‌ از خیلی سال پیش پیرامون اکروید را فراگرفته بود. در تمام سال‌هایی که رالف پیتون درحال بزرگ شدن بود تا برای خودش مردی شود، مجموعه‌ای از بانوان خانه‌دار در املاک اکروید زندگی می‌کردند و هرکدام به‌نوبت مورد سوءظن شدید کارولین و دوستانش قرار داشتند. اینکه بگوییم به مدت حداقل پانزده سال، تمام دهکده کاملاً انتظار داشتند اکروید با یکی از آن بانوان خانه‌دار ازدواج کند موضوع خاصی نیست. آخرین آن‌ها، که بانوی ترسناکی به نام دوشیزه راسل6 بود، بی‌هیچ چون‌و‌چرایی به مدت پنج سال بر آن جا فرمان می‌راند، که دو برابر طول مدت اسلافش بود. کاملاً محسوس بود که اگر به‌خاطر خانم فرارز نبود، اکروید به‌سختی می‌توانست از چنگ او فرار کند و البته عامل دیگری هم وجود داشت... ورود غیرمنتظره‌ی زن برادر بیوه‌ی او که همراه با دخترش از کانادا آمده بودند. همسر سیسیل اکروید، بیوه‌ی برادر جوان‌تر و عیاش اکروید، در فرنلی پارک اقامت گزید و آن‌طور که کارولین می‌گوید موفق شد خانم راسل را جایی که برایش مناسب بود بنشاند.

من دقیقاً نمی‌دانم آن «جای مناسب» چه‌جور جایی بود ‒وقتی به آن فکر می‌کنم حس ناخوشایندی لرز به جانم می‌اندازد‒ ولی این را می‌دانم که دوشیزه راسل هرجا می‌رود لب‌هایش را به هم می‌دوزد، چیزی که من فقط می‌توانم آن را به‌شکل لبخندی زهرآگین توصیف کنم و اینکه او با نهایت همدردی اعتراف می‌کند: «خانم اکروید وابسته به صدقه‌ی برادرشوهرشه. نون صدقه هم خیلی تلخه، نه؟ من باید خیلی آدم بدبختی باشم که برای گذران زندگی‌ام کار نکنم.»

فهرست مطالب کتاب

دکتر شپرد سر میز صبحانه
در کینگز ابوت کی به کی است؟
مردی که کدومسمایی پرورش می‌داد
شام در فرنلی
1
2
قتل
خنجر تونسی
فهمیدم که همسایه‌ام چه‌کاره است
بازپرس رگلان مطمئن است
حوض ماهی‌های طلایی
دختر آبدارچی
پوارو با کسی دیدار می‌کند
دور میز
پر غاز
خانم اَکروید
جفری ریموند
شبی سر بازی ماجونگ
پارکر
چارلز کنت
فلورا اَکروید
دوشیزه راسل
بندی در روزنامه
داستان اورسولا
دورهمی کوچک پوارو
داستان رالف پیتون
تمام حقیقت
و نه چیزی جز حقیقت
عذرخواهی