معرفی و دانلود کتاب دختر پیچ
برای دانلود قانونی کتاب دختر پیچ و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب دختر پیچ
سعیده شفیعی در کتاب دختر پیچ روایتگر عشقی پرماجرا و عمیق است و قصه روابط احساسی و عاطفیِ پرکشش و پرچالش دختر و پسری را روایت میکند که اسیر توهمات، خرافات و ترسهای بیهوده شده و رابطهشان به تلخی و سیاهی ختم میشود.
درباره کتاب دختر پیچ
نام این رمان از اسم یک زعفران بسیار مرغوب در استان خراسان و عمل کاشت و برداشت آن گرفته شده که با وجوه گوناگون کتاب نیز درآمیخته است. رمان دخترپیچ دو داستان جداگانه دارد که در یک نقطه حیاتی به هم میرسند و بعد یکدیگر را قطع میکنند.
یکی از این داستانها قصه پسری را نمایش میدهد که فارغالتحصیل رشته اقتصاد است و در تهران زندگی میکند. پدرش او و مادر و زمینهای زعفرانشان را رها کرده و در مکانی که هیچکس نمیداند گم شده است. داستان دوم دختری را به تصویر میکشد که پس از دیدار با این پسر به او دل میبندد و این شروع داستان عاشقانه سعیده شفیعی است.
یک افسانه قدیمی میان زعفرانکارها وجود دارد که میگوید زعفران برای هر کس که آن را کشت میکند نحس، شوم و نفرینکننده است. همین عقیده و باور در فضای شهری و مدرن رمان، شما را به دلِ اتفاقات پیشبینی نشده و غیرمنتظره میبرد. همین باور موجب میشود خانواده خراسانی رمان تصور کنند که حوادث روی داده به علت کاشت زعفران است و اتفاقهای گوناگون دیگر را نیز به این مسئله ربط میدهند.
کتاب دخترپیچ زبانی روایی دارد و سرشار از روایتهای ریز و کوچک است که محوری عاشقانه را رقم میزند؛ محوری که امروزه در کمتر رمانی به چشم میخورد، با وجود اینکه نوشتن و سخن گفتن از عشق و دوست داشتن و درک و فهم احوالاتش شاید قدیمیترین داستان در جهان هستی باشد که پیوسته در حال تکرار است.
این رمان داستان ارتباط کاری یک خانواده زعفرانکار در جنوب خراسان با خانوادهی تهرانی است و در این بین ماجراهای جالبی روی میدهد که شما را به خود جذب میکند. در حقیقت این کتاب چالشی بین دو ناحیه جغرافیایی خراسان و تهران به شمار میرود.
داستان کتاب دخترپیج در سه فضای جغرافیایی تهران، مشهد و بجستان و با 3 فضای روایی مختلف بازگو میشود و زاویه دید تازهای دارد. داستان دارای دو زاویه دید اول شخص و یک سوم شخص است و بخشهایی از ماجراهای عاشقانه کتاب از زبان نسرین ظریف شخصیت اصلی زن رمان روایت میشود و فصلهای دیگر توسط حمید رحمانی شخصیت اصلی مرد بازگو میگردد. راوی سوم شخص، داستان عشق ماندگار مادر حمید به همسری که ترکشان کرد را به تصویر میکشد.
خواندن کتاب دختر پیچ به چه کسانی پیشنهاد میشود؟
اگر به داستانهای عاشقانه و رمانتیک علاقهمند هستید، این رمان را از دست ندهید.
در بخشی از کتاب دختر پیچ میخوانیم
ایستاده بودم میان مزارع زعفران. گلهای بنفش زیر پایم له میشدند. پسری روی دو زانویش نشسته بود و میخواست از من عکس بگیرد. حمید نبود. دلدل میکردم که زودتر عکسش را بگیرد و برود تا پاهایم را از روی گلها بردارم. نمیشناختمش. پشت به خورشید بود و صورتش را نمیدیدم. لبخند. خورشید بزرگ و بزرگتر شد. سه. دو. یک. آب از همه طرف توی زمین سرازیر شد. روی کفشها و پاهایم را گرفت. زمین گِلآلود شد. توی گِل فرو میرفتم. خم شدم گلها را بردارم. آب نبود. پسر هم دیگر نبود. زنی گلهای بنفش را جلوِ رویم گذاشت و رفت. باید پَرشان میکردم. دست بردم تا بگیرمشان. جایی را نمیدیدم. فریاد زدم «ماندگار، ماندگار...» اما من که مادرت را اینطور صدا نمیزدم.
با صدای اذان صبح از خواب پریدم و دیگر خوابم نبرد. بیخواب شده بودم؛ شاید برای اینکه داشتم به حرفهایی که قرار بود بزنم فکر میکردم، چیزهایی که باید به مادرجان میگفتم. به همهی کلماتم فکر کردم. بالاوپایین و پسوپیششان کردم. باید بدانم چه میخواهم به او بگویم. با امید هم باید حرف بزنم. حتا چند جمله. اگر بشود با مریم هم. با خودت که دیگر کاری ندارم. چیزهایی آماده کردهام که باید برایشان تعریف کنم. برای تکتکشان. میگفتی همهشان مرا خوب میشناسند. مگر میشود که از من چیزی ندانند؟ از من، به قول خودت بهترین و تنها دوست واقعی تو.
ساعت هشت نشده که به فرامرزی زنگ میزنم؛ رانندهی آژانس راهآهن که دیشب هم از ایستگاه سوارم کرد و تا اینجا رساند. ذوالفقاری معرفیاش کرده و میگوید آدم مطمئنی است. ده دقیقه نشده میآید. از محوطهی حیاط رد میشوم. چند مرد جوان دارند والیبال بازی میکنند. یکیشان با دیدن من توپ را زیربغل میزند و به بقیه هم اشاره میکند که صبر کنند. ساکت میایستند تا رد شوم. شاید تابهحال اینجا، توی مهمانسرا یک زن تنها ندیدهاند که برای خودش بین اینهمه مرد راه میرود و عین خیالش هم نیست. باید حواسم را جمع کنم. اینجا که تهران نیست. تازه توی تهران هم دیدن یک زن تنها توی یک مهمانسرا چشم خیلی از آدمها را میگیرد.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب دختر پیچ |
نویسنده | سعیده شفیعی |
ناشر چاپی | انتشارات چرخ |
سال انتشار | ۱۳۹۵ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 163 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-7405-32-1 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه ایرانی |