معرفی و دانلود کتاب خرگوش نفرین شده

معرفی کتاب خرگوش نفرین شده

بورا چانگ، نویسنده‌ی داستان‌های تخیلی، در اثر ویژه‌ی خود کتاب خرگوش نفرین شده، خوانندگان ادبیات داستانی را به ده ماجرای کوتاه، ترسناک و خواندنی دعوت می‌کند. این مجموعه داستان کوتاه که از نامزد‌های نهایی جایزه‌ی ملی کتاب نیز بوده، ترکیب ویژه‌ای‌ست از دو ژانر ادبیات واقع‌گرا و روایت‌ها جادویی و فانتزی. نویسنده در هر داستان، تلفیقی از احساسات ملموس و آشنا و درعین‌حال، دلهره‌آور و خارق‌العاده را به خواننده‌ی خود می‌چشاند.

درباره‌ی کتاب خرگوش نفرین شده

نویسنده‌ی کره‌ای و خالق داستان‌های فانتزی و فراواقعی، بورا چانگ (Bora Chung) در مجموعه‌ی داستانی تحسین‌شده‌ی خود یعنی کتاب خرگوش نفرین شده (Cursed Bunny: Stories) شگفتی‌های کلامی و ادبی تازه‌ای می‌آفریند.

نویسنده‌ی کتاب خرگوش نفرین شده، بیش از هرچیز بابت سبک بدیع خود در روایت‌های سورئال و جادویی شناخته می‌شود. طرفداران این داستان‌نویس، قلم او را با توصیف‌های دل‌خراش و آزار‌دهنده و در عین‌حال لحن طنازانه و خنده‌دار به یاد می‌آورند. هر یک از ده داستان کوتاه کتاب خرگوش نفرین شده، روایت و ماجرای متفاوت و مستقلی دارد. در داستان «سر» با زنی رو‌به‌رو می‌شویم که توسط توده‌ای موهوم از ضایعات بدن خودش گرفتار شده است. داستان «تجسم» ما را به مطب زایمانی عجیب می‌برد؛ جایی که در آن زنی باردار با شرایطی غیرطبیعی مواجه شده و باید سریعاً به دنبال راه‌حلی برای خلاص شدن از آن بگردد. قهرمان داستان بعدی کتاب یک هیولاست؛ هیولایی که از قدرت‌های فراواقعی‌ خود خبر ندارد اما ناخواسته پا به جریان یک مبارزات زیرزمینی می‌گذارد. ماجرای بعدی به یک چراغ‌خواب کودکانه می‌پردازد؛ چراغ خوابی به شکل خرگوش که نیرو‌های شوم و تاریک را در خود پنهان دارد.

هیچ‌کدام از داستان‌های کتاب خرگوش نفرین شده شبیه به دیگری نیست؛ هر داستان، به شکل منحصر‌به‌فردی خواننده‌ را به جهانی تخیلی و ناشناخته‌ پرتاب می‌کند. لحن شوخ و پرانرژی بورا چانگ در هر یک از این ماجراها، بارها لبخند به لبان شما می‌آورد و نیروی شگفت‌انگیز قلم او در خلق تصاویر زننده و ترسناک دلهره و هیجان به جان مخاطب می‌اندازد. همچنین این نویسنده‌ی خوش‌استعداد کره‌ای، در ورای داستان‌های غیرواقعی خود، رگه‌هایی از نقد و هجو به جریان‌های زندگی واقعی را دنبال می‌کند. امپرطوری فناوری‌ها، سلطه‌ی سرمایه‌داری و همچنین معایب جامعه‌ی مردسالار گوشه‌ای از موضوعاتی‌ست که بورا چانگ با قلم خارق‌العاده‌ی خود آن را به باد انتقاد می‌گیرد. این کتاب با انتشار در سال 2022 نقد و نظرات مثبت بسیاری از سوی جامعه‌ی ادبی دریافت کرد و اکنون نیز نسخه‌ی فارسی آن با تلاش انتشارات دانش‌آفرین و ترجمه‌ی خوب و روان الهام بصیرت به دست شما می‌رسد.

جوایز و افتخارات کتاب خرگوش نفرین شده

• فینالیست جایزه‌ی ملی کتاب در بخش ادبیات ترجمه، سال 2023
• نامزد جایزه‌ی بین‌المللی بوکر

نکوداشت‌های کتاب خرگوش نفرین شده

• داستان‌های چانگ، شگفت‌آور، اعجاب‌برانگیز و قوی هستند. می‌توان گفت امکان ندارد که به کتاب خرگوش نفرین شده، دست رد بزنید! (کلی لینک، نویسنده)
• ترسناک، خنده‌دار، خشن و وحشتناک! (الکساندر چی، نویسنده)
• به‌طرز عجیبی معمایی است. نمی‌توان دربرابر آن مقاومت کرد! (بوک لیست)
• ده داستان نفس‌گیر که فراتر از تصور عمل می‌کند. (هفته‌نامه‌ی ناشران)
• هر داستان از این کتاب شبیه به یک جواهر وحشتناک است! داستان‌هایی که به شیوه‌ای وحشت‌ناک، و با قلم شوخ و نگرش‌های عمیق انسانی خلق شده. (کیت فولک، نویسنده)
• بسیار خلاقانه و کمی دیوانه! (شیکاگو ریویو)
• در‌حالی که داستان‌های بورا چانگ عناصر ترسناک، فانتزی و سورئال را در کنار هم می‌آورد، اما هر یک از این عناصر ریشه در ترس‌ها و فشارهای واقعی زندگی روزمره دارند. (داوران جایزه بین‌المللی بوکر)

کتاب خرگوش نفرین شده برای چه کسانی مناسب است؟

طرفداران داستان‌های کوتاه کره‌ای و علاقه‌مندان به داستان‌ها ژانر فراواقعی و ترسناک مخاطبان اصلی این کتاب خواندنی هستند.

در بخشی از کتاب خرگوش نفرین شده می‌خوانیم

زن چشمانش را باز کرد.

تاریکی. سیاهی مطلق. انگار کسی پرده سیاه ضخیمی روی چشمانش انداخته بود. حتی یک نقطه نورانی هم نمی‌دید.

آیا کور شده بود؟

سعی کرد دستش را جلوی صورتش حرکت دهد. به نظر می‌رسید جسم محوی آنجا وجود دارد. اما آن‌ را واضح نمی‌دید.

پس از چند بار تلاش، تسلیم شد. تاریکی بسیار عمیق بود.

چه ساعتی می‌تواند اینقدر تاریک باشد؟ و کجای دنیا…

او بازوی خود را دراز کرد تا فضای پیش روی خود را کاوش کند. یک جسم گرد جامد.

یک فرمان.

دست راستش را پشت فرمان می‌اندازد. سوئیچ. کلیدهایش هنوز آنجا بودند. آن‌ها را می‌چرخاند. اتفاقی نمی‌افتد. موتور از کار افتاده است.

دست چپ او سمت چپ فرمان را تکان می‌دهد. چیزی را می‌گیرد که شبیه یک میله‌ سخت است. آن را پایین می‌کشد. پیکان چپ روی داشبورد باید روشن شده باشد. هیچ نوری دیده نمی‌شود. آن را به سمت پایین هل می‌دهد. هنوز نوری نیست. دستش را به سمت نوک اهرم می‌برد و کلید چراغ جلو را می‌چرخاند. البته، چراغ‌ها روشن نمی‌شوند.

چه اتفاقی افتاده است؟

او سعی می‌کند به خاطر بیاورد. اما خاطراتش مانند صحنه پیش رویش تاریک هستند.

فهرست مطالب کتاب

سر
تجسم
خرگوش نفرین شده
انگشت منجمد
تله
عشق من، خداحافظ
جای زخم
هیچ جا خانه خودت نمی‌شود
فرمانروای بادها و ماسه‌ها
تجدید دیدار