معرفی و دانلود کتاب جزیره مرجانی
برای دانلود قانونی کتاب جزیره مرجانی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب جزیره مرجانی
ماجرای کتاب جزیره مرجانی نوشته رابرت مایکل بلنتاین، از جایی شروع میشود که کشتی توفان زده با امواجی سهمگین روبرو شده و درهم میشکند. کسانی که جان سالم به در میبرند به جزیرهای ناشناخته میرسند. به زودی تجربه زندگی در این مکان و رویارویی با بومیها و دزدان دریایی، حوادث تازهای را برای بازماندگان رقم میزند...
این کتاب از مجموعه رمانهای بزرگ جهان، آثاری هستند که طی سالها و دههها زنده مانده و خوانده شدهاند. آنها عمدتا به مضامین انسانی و همه شمول پرداخته و یا از دنیاهای خیالانگیزی نوشتهاند که هر خوانندهای را مفتون و مسحور خود میکند.
بودن این آثار بزرگ در هر کتابخانه عمومی ضروری است و کسانی که کتابخوان به حساب میآیند، دست کم با نام و نویسنده این کتابها به خوبی آشنایند.
رابرت مایکل بالنتاین (Robert Michael Ballantyne) در سال 1825 میلادی در شهر ادینبورگ اسکاتلند به دنیا آمد. او برادرزادۀ جیمز بالنتاین ناشر آثار والتر اسکات بود. از 1841 تا 1848 به عنوان منشى در کانادا سر کار میکرد. از 1848 به مدت هفت سال با تامس کانستِبِل ناشر ادینبورگى همکارى کرد.
در 1855 اولین کتاب از مجموعۀ کتابهاى ماجراییاش را با نام تاجران جوان خز منتشر کرد. کتاب جزیرۀ مرجانى (Coral island) در سال 1857 به چاپ رسید. او در سال 1894 در شهر رُم ایتالیا درگذشت.
در بخشی از کتاب جزیره مرجانی میخوانید:
ما از ترس به زمین میخکوب شده بودیم. سپس جک فریاد بلندى کشید، دو نفر از محلىها را با فشار کنار زد، به طرف کپۀ میوهها رفت، روى آن پرید و آواتى را در میان دستانش گرفت. دوباره پایین پرید و دخترک را به درختى بزرگ تکیه داد. بعد ناگهان چماق بزرگى را از دست یکى از مردان قاپید و در حالى که فریاد مىزد و صورتش از خشم سرخ شده بود، عربدهکشان گفت: «بیایید جلو! همهتان! بیایید هر کارى از دستتان برمیآید بکنید!»
بومیها فریاد زنان به سمت جک حملهور شدند، ولى تارارو مانع آنها شد و دستش را بالاى سرش بلند کرد. وحشىها ایستادند. رئیس قبیله رو به جک کرد و گفت: «تو خیلى شجاعى... ولى احمقى. من فراموش نمىکنم که تو یک بار جان مرا نجات دادى. اینجا با صداى بلند مىگویم که آواتى براى سه روز آسیبى نخواهد دید. حالا برگرد به کشتىات.»
معلم دینى به آرامى در گوش جک گفت: «هر کاری میگوید بکن پسر. سه روز هم سه روز است.» جک لحظهاى مکث کرد و بعد چماقش را پایین آورد و به زمین انداخت. معلم دینى گامى جلو گذاشت و چیزى هم در گوش آواتى گفت. آواتى هم، قبل از آن که تارارو دستش را بگیرد و از آن جا دور کند، با تکان دادن مژگان سیاهش پاسخ او را داد.
به کشتى برگشتیم. به محض این که داخل کابین شدیم، معلم دینى گفت: «اگر شما حاضر باشید از خیر این کشتى بگذرید، شاید بتوانید جان دخترک را نجات بدهید.»
ما مشتاقانه پرسیدیم: «چه جورى؟»
اگر شما لنگر را درآورید، هزاران جنگجو به داخل کشتى مىریزند. آنها تمام مدت مواظب کشتىاند؛ بنابراین باید کشتى را رها کنید. آنها هرگز تصور نمىکنند که شما حاضر باشید کشتى را به خاطر نجات جان یک دختر فدا کنید، بنابراین تا زمانى که کشتى از جایش حرکت نکند، مشکلی پیش نمیآید.
فهرست مطالب کتاب
دربارۀ نویسنده
کشتی شکسته
جزیره
کشف عجیب
کوسه
فریادی در تاریکی
آبفشان
کلبه
غار الماس
جزیرۀ پنگوئن
آدمخوارها
دزدان دریایی
کشتی بادبانی
خون و خونریزی
جزیرۀ ایمو
بازگشت
پایان جزیرۀ مرجانی
جزیرۀ انبه
پرواز
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب جزیره مرجانی |
نویسنده | آر ام بلنتاین |
مترجم | آرمین هدایتی |
ناشر چاپی | بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه |
سال انتشار | ۱۳۹۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 238 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-253-107-0 |
موضوع کتاب | کتابهای ادبیات کلاسیک نوجوان |