معرفی و دانلود کتاب جرئت تا حقیقت
برای دانلود قانونی کتاب جرئت تا حقیقت و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب جرئت تا حقیقت
مهم نیست که اگر یک قدم جلوتر برود، تیم تجسس حتی نمیتواند جسدش را پیدا کند و بهاحتمال زیاد در همین جنگل برای همیشه مفقود میشود؛ چیزی که برای پاریس اهمیت دارد، سربلند شدن در آزمایش جرئت است! کتاب جرئت تا حقیقت نوشتهی سینتیا لیو ما را به جنگلی مخوف میبرد. جایی همه معتقدند در آنجا ارواح سرگردان و قاتلان زنجیرهای رفتوآمد دارند؛ اما پاریس پن نمیتواند از حضور در آن جنگل سرباز زند و باید شایستگی خود برای ورود به گروه بزرگسالان را به همکلاسیهایش ثابت کند.
دربارهی کتاب جرئت تا حقیقت
هیچچیز قابل پیشبینی نیست. کسی نمیتواند مدعی شود که حتماً شب سالم و زنده به خانه برمیگردد و قرار نیست در کابوسی هولناک چشم باز کند. پاریس پن نیز تا قبل از شب آغاز مراسم، همین تصور را داشت. او فکر میکرد شهری که حالا به آن نقل مکان کرده، حتماً جای خوبی برای پیدا کردن دوستان جدید و شروع یک زندگی تازه است؛ اما اوضاع 180 درجه با توقع پاریس از این شهر فرق دارد. او حالا ناچار است در میان گروهی از همکلاسیهای نسبتاً زورگو و قضاوتگرش درس بخواند و به اصرار والدینش در گروه بسکتبال عضو شود. علاوهبر همهی اینها، از پسری خوشش آمده که کل مدرسه او را مسخره میکنند و با صفتهایی مثل «فلجمغزی» میشناسندش. البته این تمام ماجرا نیست. اوضاع قرار است خیلی بدتر از این شود.
پاریس در آستانهی سیزده سالگی است؛ یعنی همان زمانی که هر نوجوانی اگر میخواهد بهعنوان یک بزرگسال محسوب شود، باید در یک مراسم عجیب و مرموز شرکت کند. متأسفانه پاریس پن نیز میپذیرد که در این رویدا حضور داشته باشد. کتاب جرئت تا حقیقت (The Dare: Friends, Family, and Other Eerie Mysteries) نوشتهی سینتیا لیو (Cynthea Liu) ما را به این مراسم میبرد. شاید در وهلهی اول از خود و نویسندهی این داستان بپرسید: «این یک جشن سرگرمکننده با حضور چند نوجوان است و مگر شرکت کردن در آن چه ایرادی دارد؟» که در اینصورت باید شما را به یک سال قبل ببریم؛ یعنی زمانی که دختری بهنام مایو در همین مراسم شرکت کرد و فردا صبح جسدش پیدا شد.
یک جنایتکار در داستان جرئت تا حقیقت، آزادانه در حال گردش و چرخیدن میان نوجوانان است. او کیست؟ نمیدانیم. خود ما نیز پس از اینکه پاریس پن قبول کرد در مراسم «سیزده ساله شدن» شرکت کند، از حضور این قاتل باخبر شدیم. پاریس برای اینکه بتواند به یکی از آدم بزرگها تبدیل شود و مورد تمسخر دوستانش قرار نگیرد، چارهای ندارد جز اینکه یک شب را در جنگلی مخوف - طبق عقیدهی مردم محلی این جنگل پر از جن و روح است - بگذارند. در این جنگل کلبهای وجود دارد که حتی اگر مردم محلی هم چیزی دربارهاش نگفته بودند، از ظاهرش میتوان حدس زد که داخلش پر از روح سرگردان و قاتلان زنجیرهای است. اگر فکر میکنید حضور در این جنگل اوج وحشت است، سینتیا لیو شما را با یک روح ترسناک روبهرو میکند: روح مایو؛ همان دختری که یک سال پیش در این جنگل کشته شد. او حالا بهسراغ پاریس آمده و چیزی نمانده تا این دختر را با خود ببرد؛ اما اتفاقی ناگهانی او را نجات میدهد.
نمیتوان حدس زد که در انتهای مراسمِ ورود به سیزده سالگی، قرار است بر سر پاریس چه بلایی نازل شود و آسیبهای روحی و حتی جانی ورود به این ماجرا تا چه اندازه جدی است؛ صرفاً میتوانیم امیدوار باشیم که او دختری قوی است و به احتمال زیاد از این چالش زنده بیرون میآید. داستان جرئت تا حقیقت صرفاً ماجرایی هولناک را روایت نمیکند، بلکه دگردیسی و رشد شخصیتی پاریس در طول رمان جرئت تا حقیقت را نیز بر ما آشکار میکند. این کتاب صحنههای دردناک و رعبآور را بهتصویر کشیده تا خوانندگانش، خود را در موقعیتهای هراسانگیز متصور شوند و با پاریس پن همذاتپنداری کنند.
کتاب جرئت تا حقیقت با ترجمهی سمانه کاظمی گرکانی در انتشارات مشاوران آموزش (کتاب دوک) به چاپ رسیده است.
جوایز و افتخارات کتاب جرئت تا حقیقت
- برندهی جایزه طلایی بن فرانکلین
- برندهی جایزهی اژدهای سلطنتی
- در فهرست کتابهای برگزیدهی ایالت ایلینوی
- انتخاب شده در باشگاه کتابخوانی اسکولاستیک
- انتخاب شده توسط انجمن کتابخانههای آسیایی - آمریکایی ایالات متحده
نکوداشتهای کتاب جرئت تا حقیقت
- تمایل «پاریس» نسبت به دوستیابی و پیدا کردن رفیق، برای نوجوان دورهی متوسطه قابل درک و ملموس است. (مجلهی کتابخانهی مدرسه)
- این کتاب لذتبخش است. من تا دیر وقت بیدار ماندم و آن را خواندم. (Roxanne, Writer)
- من این کتاب را بسیار دوست دارم و منتظرم تا سینتیا لیو به مدرسهی ما بیاید. میدانم بچهها از داستان او لذت خواهند برد. (کورتنی، معلم مدرسهی ابتدایی)
کتاب جرئت تا حقیقت برای چه کسانی مناسب است؟
قرار است با لشکری از ارواح، اجساد و اجنه مواجه شوید؛ پس خود را آماده کنید تا موجوداتی هولناک بهسراغتان بیایند. اگر میخواهید از این داستان زنده و سالم بیرون روید، پبشنهاد میکنیم با پاریس پن همکاری کنید تا شاید بتوانید قاتل «مایو» را پیدا و از رخ دادن قتلی تازه جلوگیری کنید. این داستان ترسناک و ماجراجویانه برای نوجوانان علاقهمندان به این ژانرها مناسب و خواندنی است.
در بخشی از کتاب جرئت تا حقیقت میخوانیم
باید روی اصلیترین اولویتم تمرکز میکردم؛ آزمایش جرئت. تا این لحظه، نمیدانستم چطور جلوی آن را بگیرم، اما قرار نبود در جنگل گم شوم و از گرسنگی بمیرم و تیم تجسس هم جنازهام را پیدا نکنند. همینطور که قرار نبود با مردهها درددل کنم یا حتی خطر ملاقات با قاتلی را به جان بخرم که هوای برگشتن به سرش زده بود. باید به راهحل خوبی فکر میکردم، کاری قانعکننده، چیزی که هم زندگیام را نجات میداد... هم دوستیهای مهمم را حفظ میکرد. خودکار اسنافیام را گوشۀ لبم گذاشتم و انواع احتمالات را بررسی کردم. بالاخره چکشکاری نهایی یک برنامۀ سهمرحلهای را انجام دادم که نامش را گذاشتم برنامۀ جرئت. ریسکش زیاد بود، اما کار دیگری از دستم برنمیآمد.
مرحلۀ یک را با نوشتن یادداشتی برای کول اجرا کردم.
دستورالعملهایی برای اونی-که-میدونی
لطفاً عروسکی رو یه جایی نزدیک خونۀ ما بنداز توی جنگل. جوری که کسی شک نکنه. میتونم خودم این کار رو بکنم اما، الف) من فقط عروسکهای شخصیتهای خیابان کنجد رو دارم، و ب) علاقهای به رفتوآمد زیادی توی جنگل ندارم. اگه عروسکی رو خریدی، باهات حساب میکنم. تکلیفهای ریاضی تا آخر سال مجانی!
بهعنوان پشتیبان من اونجا بمون. اما کسی نبیندت. این خیلی مهمه!
توی کلبۀ ماهیگیری همدیگه رو ببینیم تا دربارۀ جزئیات حرف بزنیم. امروز عصر، ساعت ۵.
این یادداشت رو از بین ببر.
یادداشت را تا کردم؛ با این یادآوری به خودم که از این لحظه به بعد کاملاً حرفهای رفتار کنم. محال بود کول آنطور که من نگرانش بودم، نگرانم بوده باشد، اما امیدوار بودم وقتی گفته بود دوست، از ته دل گفته باشد.
درست قبل از رفتن به مدرسه شنیدم کسی به در اتاقم میکوبد. این صدای غیرطبیعی دستپاچهام کرد. یعنی بابا بود؟ دفتریادداشتم را بستم و به سمت در برگشتم. «بیا تو.»
مامان بود، رنگ و رویش از چیزی که دیروز تصور میکردم بهتر به نظر میرسید. لباس محل کارش را پوشیده بود، موهایش مرتب بود، کمی آرایش داشت و چیزهای دیگر. گفت: «بچه، میخوام دربارۀ دیشب حرف بزنم.»
خودکارم را زمین گذاشتم. حتماً شوخی میکرد. «اما بابا حرف زده.»
مادرم روی تختم نشست. «باید از من بشنوی.»
فهرست مطالب کتاب
فصل یک: از ارواح میترسی؟
فصل دو: اپگدببم
فصل سه: بیرون چیزی جز مادرِ طبیعت نیست
فصل چهار: اینجا و قبرستون
فصل پنج: خونی تازه در رگهای تیم
فصل شش: بدترین چیزی که تا آنموقع شنیده بودم
فصل هفت: آیین بلوغ
فصل هشت: اتفاقات بد هرگز در روز روشن نمیافتند
فصل نه: عاشق پیشنهادم میشی
فصل ده: بفرما بشین، نابغه
فصل یازده: امیدوارم این آسیب همیشگی نباشه
فصل دوازده: بدترین حالت ممکن
فصل سیزده: روز دوستی مبارک
فصل چهارده: آخرین وصیتنامه (شاهد: گو پن)
فصل پانزده: قسمت
فصل شانزده: احساس میکنین جنزده شدین؟
فصل هفده: هیچ علمی پشت این قضیه نیست
فصل هجده: تبریک! شما واسطهاید
فصل نوزده: تصویرهای ذهنیم دروغ نمیگن
فصل بیست: روزِ آزمایش جرئت
فصل بیستویک: خوراک کابوسهای شبانه
فصل بیستودو: کار مجانی برای دوستها
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب جرئت تا حقیقت |
نویسنده | سینتیا لیو |
مترجم | سمانه کاظمی گرکانی |
ناشر چاپی | انتشارات کتاب دوک |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 260 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-218-374-3 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان ترسناک نوجوان، کتابهای داستان و رمان معمایی و ماجراجویانه نوجوان |