معرفی و دانلود کتاب هرکول وارد میشود
برای دانلود قانونی کتاب هرکول وارد میشود و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب هرکول وارد میشود
حقیقت همچنان بر ما پوشیده است و نمیتوانیم با قطعیت بگوییم تصویر سرباز یونانی که بر روی گلدان جا خوش کرده، فقط یک نقش است و از درون گلدان واقعاً سربازی بیرون نمیآید. کتاب هرکول وارد میشود نوشتهی استلا تاراکسون، برای مدتی شما را با هرکول، نیمه خدای اسطورهای یونان باستان، که طلسم زندانی بودنش در گلدان شکسته شده و در کنار تیم است، آشنا میکند. این کتاب تخیلی است و خوانندگان نوجوان خود را به دل افسانهها و اساطیر یونان میبرد.
دربارهی کتاب هرکول وارد میشود
مراقب باشید؛ عکس و طرح نقشبسته شده بر روی گلدانها حقیقیتر از آن چیزی هستند که تصور میکنید؛ اگر مراقب نباشید، ممکن است سکندری بخورید و انگشت کوچک پایتان به کنار میز گلدان برخورد کند، در آن صورت گلدان بر زمین میافتد و از هر تکهاش، افسانهای چند هزار ساله که متأسفانه خیلی هم نادان است و انگار اصلاً با زندگی مدرن و تمدن بشری آشنا نیست، بیرون میجهد. اگر تصور میکنید چنین چیزی محال است و عکس روی گلدانها صرفاً نقاشی و طرح چاپی هستند، بهتر است هر چه سریعتر به کتاب هرکول وارد میشود (Hercules here comes) مراجعه کنید و با تیم آشنا شوید.
او هم فکرش را هم نمیکرد یک دستمال گردگیری که در حد پر کاه زور و توانمندی دارد، بتواند گلدانی به آن سنگینی را که عکس یک گاو نر و مردی تنومند بر رویش حک شده، بر زمین اندازد؛ اما حالا بالای سر تکههای خرد و خاکشیر شدهی گلدان ایستاده و به مردی که بازوهایش اندازهی ستونهای خانه و پاهایش همانند تنهی درخت است، مینگرد. دستهای مرد اندازهی بشقاب پلوخوری است. شبیه کسانی رفتار میکند که انگار از سال قحطی نجات پیدا کردهاند و کلاً سیر نمیشود.
نامش هرکول و اسم پدرش زئوس، مالک آسمانها و حاکم المپ است. البته خودش اینطور میگوید. معلوم نیست حرفهایش تا چه اندازه درست هستند؛ ادعا میکند چندین هزار سال است در این گلدان اسیر شده. مثل اینکه «هرا»، نامادری هرکول، او را از هزاران سال پیش، درون این گلدان طلسم کرده و دیگر اجازه نداده تا این مرد همسر و فرزندانش را ببیند. هرا همسر اصلی زئوس است و چندان جای تعجبی ندارد که از فرزند همسر دوم شوهرش متنفر باشد. هرکول از شجرهنامه و اصالت خانوادگیاش سخن میگوید و تیم خرابکاریهای مداوم او را پاکسازی میکند.
هرکول بیش از حد غذا میخورد. با هیچ وسیلهی مدرنی آشنا نیست. موقع هرس کردن درختان و حذف علفهای هرز، تمام گلها را نابود میکند. میخواهد حیوانات را شکار کند و... . البته استلا تاراکسون (Stella Tarakson) اجازه نمیدهد که خوبیهای او را نادیده بگیریم. هرکول بهعنوان نیمه خدا - نیمه انسان بسیار فرد سرگرمکنندهای است و اگر کمی عقل هم بهدست آورد، به دوستی فوقالعاده و حمایتگر تبدیل میشود. کتاب نوجوان «هرکول وارد میشود» در طول روایت ارتباط میان تیم و هرکول، خوانندگان نوجوان خود را با شخصیتهای اسطورهای و افسانهای مختلف همچون بزرگزادگان یونانی آشنا میکند.
بدترین بخش ارتباط تیم و هرکول در این است که هیچکس جز خود تیم او را نمیبیند؛ نهتنها هرکول را، بلکه حتی ببر درندهای که روی قالی اتاق زندگی میکند هم از نظر مادر و پدر تیم صرفاً تخیل هستند. آنها میگویند تیم باید بتواند تفاوت میان خیال و حقیقت را تشخیص دهد. البته نظر استلا تاراکسون نیز به تیم نزدیک است و برای اثبات راستگویی تیم، میکوشد تا ما را با این پسرک از نظر همه خیالپرداز و قهرمان یونانیاش آشنا کند.
کتاب هرکول وارد میشود با ترجمهی پرستو نیکنام در انتشارات مشاوران آموزش (کتاب دوک) بهچاپ رسیده است.
کتاب هرکول وارد میشود برای چه کسانی مناسب است؟
هرکول یکی از هزاران اسطورهی یونانی است که در کمال تعجب، سالهای سال در گلدان خانهی تیم زندگی میکرده و حالا به لطف تیم، آزاد شده است. داستان تخیلی هرکول وارد میشود برای مخاطبان نوجوان علاقهمند به اساطیر یونانی، جالب و خواندنی است.
در بخشی از کتاب هرکول وارد میشود میخوانیم
رکول کاناپه را بلند کرد و آن را برد بالای سرش. دستههای چوبی کاناپه خورد به سقف و خراشهای عمیقی روی سقف انداخت.
تیم سر تکان داد و گفت: «خوبه، میتونی تیکههای این گلدون رو دوباره بههم بچسبونی؟»
هرکول مبل را همانجا ول کرد تا برگردد سرِ جایش. مبل تالاپی افتاد. هرکول با دقت به تکههای گلدان که روی زمین پخش و پلا شده بود نگاه کرد. چمباتمه زد روی زمین و با انگشتهای سوسیس مانندش آنها را اینطرف و آنطرف کرد.
گفت: «فکر نکنم. تکههایش زیادی کوچکاند. نمیتوانم با این انگشتان درشت و قویام بردارمشان.»
تیم آهی کشید و گفت: «خودم بعداً درستش میکنم.» تکههای گلدان را از روی زمین جمع کرد و چپاند توی کشو تا جلوی چشم نباشند. اگر شانس میآورد، میتوانست پیش از آنکه مامان متوجه نبودن گلدان شود، فرصتی برای درست کردن آن پیدا کند.
هرکول با لحنی تحقیرآمیز گفت: «قهرمانان که کوزه تعمیر نمیکنند. من وقتی همسن تو بودم، دستِ خالی با یک گاو کشتی گرفتم. آیا تاکنون با یک گاو کشتی گرفتهای؟»
«اممم، نه.» تیم قصد بیاحترامی نداشت، اما نمیفهمید اینها به چه درد میخورند. با بازو گرفتن و گلاویز شدن با گاو و گوسفند که کارهای خانه انجام نمیشود.
«گاو، هوممم. خوب شد یادم افتاد. هزاران سال است که چیزی نخوردهام. چیزی برای خوردن داری؟ خیلی گرسنهام.»
تیم قهرمان را به آشپزخانه برد. هرکول روی صندلی حصیری نشست. صندلی زیر فشار وزن او به قیژقیژ افتاد و نشیمنگاهش فرو رفت. تیم در یخچال را باز کرد و با دقت توی آن را وارسی کرد. «یه مقدار مرغ سوخاری از دیشب مونده. میخوای؟»
هرکول حتی به خودش زحمت نداد که جوابی بدهد. همین که تیم دیس غذا را روی میز گذاشت، قهرمان افتاد روی مرغ، آن را به نیش کشید و ملچملوچکُنان ترتیبش را داد.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب هرکول وارد میشود |
نویسنده | استلا تاراکسون |
مترجم | پرستو نیکنام |
ناشر چاپی | انتشارات کتاب دوک |
سال انتشار | ۱۴۰۴ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 120 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-218-449-8 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان علمی و تخیلی نوجوان، کتابهای کودک 9 تا 12 سال، کتابهای داستان سرگرم کننده کودک |