معرفی و دانلود کتاب جدال عشق و سرنوشت
برای دانلود قانونی کتاب جدال عشق و سرنوشت و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب جدال عشق و سرنوشت
عشق هرگز نمیمیرد اما گاهی ممکن است به کینهای دیرین تبدیل شود. زهرا همتی در کتاب جدال عشق و سرنوشت داستان عاشقانهای را روایت میکند که بعد از مدتها به شکلی دیگر جان گرفته است. نبرد بین عشق و سرنوشت، ماجراهایی را برای شخصیتهای اصلی کتاب یعنی آرش و هستی رقم میزند که ریشه در گذشته پدر و مادرشان دارد.
درباره کتاب جدال عشق و سرنوشت:
عاشقانههای آرش، پسری که خالصانه به هستی دختر مورد علاقهاش عشق میورزد با شنیدن سرگذشت خانوادگیاش به چالش کشیده میشود. امید، پدر هستی در گذشته دختری را دوست داشته که امروز مادر آرش است. آنها از هم دور شده بودند تا اینکه دست سرنوشت به گذشتهها رنگی دوباره میبخشد.
پدر هستی که فرصتی برای تلافی پیدا کرده است همه تلاشش را میکند تا بتواند زخمی که سالها قبل بر روحش نشسته را مرهم بگذارد و انتقام این شکست را از شقایق و کامران که حالا پسری به نام آرش دارند، بگیرد. اما عشقی که بین دخترش و پسر معشوق سابقش وجود دارد، به راحتی این اجازه را به او نمیدهد و داستان را وارد مسیری جذاب و غیرقابل پیشبینی میکند.
زهرا همتی با قلمی توانا و بیانی گیرا داستانی عاشقانه و پر از فراز و نشیب را به نگارش درآورده که ماجراهای متفاوت آن، رمان جدال عشق و سرنوشت را به اثری پرکشش و خواندنی تبدیل کرده است.
کتاب جدال عشق و سرنوشت مناسب چه کسانی است؟
علاقمندان به رمانهای عاشقانه ایرانی و داستانهای جذاب، از این کتاب لذت خواهند برد.
در بخشی از کتاب جدال عشق و سرنوشت میخوانیم:
شقایق با صدای بی رمقی نالید: بس کن آرش... تو چی میخوای بدونی آخه... تو چرا افتادی دنبال گذشته پدرت، دیگه ساکت شو... اما آرش سری تکان داد و گفت: نه، ساکت نمیشم، منم حقمه بدونم. و سپس به کامران نگریست و گفت: حالا من منتظر جوابم پدر... کامران به سمت پنجره رفت و با صدای که حالا آرام بود گفت: این مسائل به تو مربوط نمیشه، کنجکاوی زیاد مال بچههاست آدم هرچی کمتر بدونه بهتره. کنجکاوی شاید آدم رو آروم کنه اما بعضی وقتها به ضرر آدم تموم میشه یه هیاهوی بی معنی است. توأم چیزی رو که باید از من میدونستی که مربوط به آیندهات باشه بهت گفتم پس دیگه کنجکاوی بی مورد نکن فهمیدی؟
آرش سرش را تکان داد و گفت: نه نمیفهمم که چی میگین حالا تکلیف چیه؟ خیلی وقته که حرفهای شمارو نمیفهمم. این کنجکاوی نیست این همون ظلمی است که جلوی رسیدن منو هستی رو گرفته، این کنجکاوی که شما میگید داره آینده منو نابود میکنه لطفاً شما اینو بفهمید...
و سپس در مقابل پدرش ایستاد و با درموندگی گفت: اون امروز گناهکار بودن شمارو تو سرم کوبید خواهش میکنم به من دروغ نگید واقعیت رو بگید و منو از این برزخی که توش گرفتار شدم نجات بدید... کامران به آرش خیره شد و گفت: من اگه نخوام چیزی رو نگم نمیگم اما اگه بگم دروغ نمیگم. و سپس از پشت شیشه به بیرون نگاه کرد و با اندوهی که توصداش بود گفت: حالا میفهمم میگن زندگی بی رحمه یعنی چی... حالا که جلوم ایستادی و داری باز خواستم میکنی میفهمم تقاص یعنی چی...
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب جدال عشق و سرنوشت |
نویسنده | زهرا همتی |
ناشر چاپی | انتشارات آپامهر |
سال انتشار | ۱۳۹۸ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 568 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-7146-30-9 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه ایرانی |
البته شخصیت مجید داستان خیلی کینهای بود واصلا کوتاه نمیآمد. در کل کتاب بدی نبود به نظرم.