معرفی و دانلود کتاب جادوی برج‌های ابری

معرفی کتاب جادوی برج‌های ابری

کتاب جادوی برج‌های ابری نوشته‌ی هدر فاوست درباره‌ی یک مدرسه‌ی جادویی‌ فوق‌العاده به‌نام اینگلنوک است، جایی‌که جادوگران و ساحره‌های جوان در آن درس می‌خوانند تا به شکارچیان هیولاهای آینده‌ی پادشاه تبدیل شوند. این کتاب یک نسخه‌ی تازه و هیجان‌انگیز از مدارس شبانه‌روزی جادویی‌ست که برای طرفداران آثار فانتزی جذاب خواهد بود. گفتنی‌ست این اثر در سال 2023 عنوان نامزدی جایزه مانیتوبا را در بخش بهترین کتاب به انتخاب خوانندگان، از آن خود کرد.

درباره‌ی کتاب جادوی برج‌های ابری

طرفداران داستان‌های فانتزی همیشه از تصور اینکه بتوانند در یک مدرسه‌ی جادویی درس بخوانند، توانایی‌های خارق‌العاده داشته باشند و دوستانی مشابه خودشان پیدا کنند، لذت برده‌اند. بسیاری از نویسندگان این ژانر نیز خود در نوجوانی چنین آرزوهایی داشته‌اند و با کمک قوه‌ی تخیل‌، تصوراتشان را به رشته‌ی تحریر درآورده و داستان‌های جذابی خلق کرده‌اند. کتاب جادوی برج‌های ابری (The School Between Winter and Fairyland) یکی از همین آثار است که هدر فاوست (Heather Fawcett) نویسنده‌ی توانای کانادایی دنیای آن را خلق کرده. فاوست استعداد عجیبی در توصیف فضاهای جادویی، دنیاهای عجیب و موجودات ماوراءالطبیعی دارد. از او آثار متعددی در این ژانر منتشر شده و جوایز زیادی را نیز کسب کرده است.

داستان کتاب جادوی برج‌های ابری درباره‌ی یک مدرسه‌ی جادویی خارق‌العاده است. یک مدرسه‌ی شبانه‌روزی با دانش‌آموزانی بااستعداد و البته اساتیدی بسیار برجسته. مدرسه‌ی اینگلنوک، همان جایی‌ست که جادوگران جوان در آن درس می‌خوانند تا بتوانند توانایی‌های خود را پرورش داده و به شکارچیان هیولاهای آینده برای پادشاه تبدیل شوند. آدم مالوگ جوان همراه با گرن و سه برادر بزرگ‌ترش در این مدرسه کار می‌کنند. وظیفه‌ی آن‌ها مراقب و نگهداری از هیولاهای وحشتناک اینگلنوک است. اما زمانی می‌رسد که یک غفلت کوچک همه‌چیز را تغییر می‌دهد. آدِم حالا به‌دنبال سرنخ‌هایی درباره‌ی ناپدید شدن مرموز برادر دوقلویش است. همه فکر می‌کنند که او توسط اژدهای توخالی مخوف بلعیده شده است، اما پسر جوان مطمئن است که برادرش هنوز زنده است، جایی زندانی شده و از درون دیوارهای قلعه صدایش می‌کند!

اما چه کسی حرف‌های آدِم را باور می‌کند و می‌پذیرد؟ در این میان کای موریگان، یکی از افراد برگزیده، پیشگویی عجیبی انجام می‌دهد؛ او می‌گوید که که روزی اژدهای توخالی نابود خواهد شد و خودش به کمک آدِم می‌رود تا برادرش را پیدا کنند. این‌دو یک بار و برای همیشه حقیقتی مخوف و تاریک را در قلب مدرسه‌ی اینگلنوک کشف می‌کنند. حقیقتی که هیچ‌کس تا آن روز از آن خبر نداشته...

هدر فاوست کتاب جادوی برج‌های ابری را در بیست‌وچهار فصل به رشته‌ی تحریر درآورده که در ادامه به برخی از عناوین فصول آن اشاره می‌کنیم: «ملاقات آدِم با یک جادوگر عجیب‌وغریب»، «رفتن آدِم به جنتلوود همراه با بوگارت»، «کمک لازم داشتن کای موریگان بزرگ»، «وقتی که آدِم به خودش در آینه نگاه نمی‌کرد»، «حضور یک جادوگر برای شام»، و «وقتی که کای در جست‌وجوی یک طلسم است. داستان از جایی آغاز می‌شود که آدِم به‌خاطر یکی از اژدهاهای مدرسه با برادرش در حال بحث کردن است. او پافشاری می‌کند که تمام هیولاها باید تا غروب آفتاب در طویله‌ی هیولاهای مدرسه‌ی اینگلنوک حاضر باشند، چون این یک قانون است و اگر کسی بفهمد که هوا تاریک شده‌ و هنوز یک اژدها جا مانده، دردسر درست می‌شود. حالا همه‌ی اژدهاها به طویله منتقل شده‌ بودند، ‌غیر از آمفیدزل که اخم کرده‌ و رویش را از آن‌ها برگردانده‌ بود. اما بالاخره چه خواهد شد؟ آیا آدم موفق می‌شود نظم را برقرار کند و به دردسر نیفتد؟!

انتشارات نگاه آشنا کتاب جادوی برج‌های ابری را با ترجمه‌ی فارسی فائزه محمدلو منتشر کرده و در اختیار علاقه‌مندان به ژانر فانتزی قرار داده است.

نکوداشت‌های کتاب جادوی برج‌های ابری

• طرفداران پسران جادوگر حالا با این کتاب مسحور خواهند شد و خوانندگان دوستدار طنز نیز از شیطنت به سبک دایانا وین جونز که در همه‌جا مداخله کرده، لذت خواهند برد. مضامین کلاس‌های درس، آموزش و برابری به‌طور یکپارچه و مواردی دیگر در این کتاب، همه غذایی برای ذهن‌های متفکر هستند. (Kirkus Reviews)
• یک ماجراجویی عالی و قابل‌لمس در یک دنیای فانتزی/تخیلی. (Booklist)
• این کتاب تمام ویژگی‌های یک فانتزی اصیل را دارد. (Horn Book Magazine)
• کتاب جادوی برج‌های ابری قصه‌ای تخیلی و شگفت‌انگیز پر از موجودات جادویی دارد و مضامینی چون پیوند پایدار خواهر و برادر، انواع مختلف قهرمانی، و قدرت انقلابی همدلی را به تصویر می‌کشد. این کتاب حقیقتاً مایه‌ی لذت است. (آن اورسو، نویسنده‌ی برنده‌ی جایزه)
• ماجراجویی با هیولاها، جادو و پیشگویی‌های مرموز! مطمئنم دلتان نمی‌خواهد این کتاب را زمین بگذارید! (جسیکا دی. جورج، نویسنده‌ی پرفروش نیویورک‌تایمز)
• کتاب جادوی برج‌های ابری را حتی سریع‌تر از «چنگال وایورن در قلب‌ها» خواندم. یک ماجراجویی هیجان‌انگیز، طنزآمیز و درخشان در قالب داستان کلاسیک. من می‌گویم به‌خاطر وجود جادو و هیولاها و ماجراجویی فراوان، حضور در اینگلنوک برای همه ضروری است. (Lauren Magaziner)

کتاب جادوی برج‌های ابری برای چه کسانی مناسب است؟

مطالعه‌ی این کتاب را به طرفداران رمان‌های ژانر فانتزی و تخیلی پیشنهاد می‌کنیم.

در بخشی از کتاب جادوی برج‌های ابری می‌خوانیم

آدِم بعد از سال‌ها زندگی در اینگلنوک تقریباً فراموش کرده بود. جنتلوود جایِ خطرناکی پُر از هیولا و موجودات خطرناک است؛ هیولاهایی در اندازه و شکل‌های مختلف. گاهی هیولاهایی پیدا می‌شدند که چندین شکل و اندازه داشتند. هیچ‌کدام از هیولاهای جنتلوود بچه‌ها را شکار نمی‌کردند. غذای بعضی‌هایشان ترس و اندوه دیگران بود و بعضی دیگر قلب و روح یا ناخن پا، به‌خصوص اگر با جیغ‌وداد زیاد همراه باشد. تعداد کمی از هیولاهای جنتلوود رژیم غذایی ساده و غیرهیجانی داشتند، مثل اژدهایانی که توت، سیب رسیده و سبزیجاتی که در باغچه‌های خودشان پرورش می‌دادند را می‌خوردند. آمفیدزل فقط هویج‌های شیرین و نارنجی‌رنگی که خودش می‌کاشت را دوست داشت.

صبح روز بعد از برخورد فاجعه‌آمیز آدِم با کای موریگان، کل مدرسه از این شایعه که کای به جنگل رفته و با هالو مبارزه کرده‌ پر شده‌ بود.

سرودوین در حالی که چشم‌های سبزش گشاد شده‌ بود گفت: «شنیدم که سرتاپاش زخم‌وزیلی شده‌بود. می‌گن یه زخم برداشته از این‌جا...» دست روی نافش گذاشت و ادامه داد: «...تا این‌جا» و به پیشانی‌اش اشاره کرد. سرودوین هم مانند والدینش خدمتکار بود و همیشه خبرهای دست‌اول سریع به‌گوشش می‌رسید.

آدِم دیشب هیچ اثری از زخم وحشتناک روی بدن کای ندیده‌بود، ولی قصد هم نداشت به او چیزی بگوید. سرودوین با ناراحتی گفت: «اگه زخمش جوری عمیق می‌شد که بدنش از وسط دو نصف می‌شد چی؟»

فهرست مطالب کتاب

فصل اول: ملاقات آدِم با یک جادوگر عجیب‌وغریب
فصل دوم: رفتن آدِم به جنتلوود همراه با بوگارت
فصل سوم: کمک لازم داشتن کای موریگان بزرگ
فصل چهارم: وقتی که آدِم به خودش در آینه نگاه نمی‌کرد
فصل پنجم: حضور یک جادوگر برای شام
فصل ششم: اولین حضور آدِم در آسمان‌خانه
فصل هفتم: زمانی که وینتر اسمش را به‌یاد می‌آورد
فصل هشتم: بیشتر شدن قدرت جادویی کای
فصل نهم: انگار کای هویت دیگری دارد
فصل دهم: وقتی که وینتر بوگارت را از خواب بیدار می‌کند
فصل یازدهم: وقتی که کای در جست‌وجوی یک طلسم است
فصل دوازدهم: وقتی بوگارت آسمان را به آتش کشید
فصل سیزدهم: وقتی آدِم به دام می‌افتد
فصل چهاردهم: وقتی که تاریکی سراغ وینتر می‌آید
فصل پانزدهم: شکست‌ خوردن نقشه‌های آدِم
فصل شانزدهم: وقتی که چو تبدیل به یک ناجی می‌شود
فصل هفدهم: وقتی که ایده‌ی افتضاحی به ذهن آدِم می‌رسد
فصل هجدهم: هیولاهای شنل‌پوش
فصل نوزدهم: وقتی که وینتر سرگردان‌تر از قبل می‌شود
فصل بیستم: وقتی که گویلیون‌ها چیزی که متعلق به آن‌هاست را می‌گیرند
فصل بیست‌ویکم: پسری که نجات پیدا کرد
فصل بیست‌ودوم: بوگارتی که نصفه‌نیمه انسان شده ‌بود
فصل بیست‌وسوم: وقتی که آدِم با ستاره‌ها یکی می‌شود
فصل بیست‌وچهارم: همه‌چیز‌ سر جای خودش برگشت، جایی که به آن تعلق داشت