معرفی و دانلود کتاب تقدیر مردان کجا رقم می‌خورد؟ چگونه می‌توان آن را تغییر داد؟

معرفی کتاب تقدیر مردان کجا رقم می‌خورد؟ چگونه می‌توان آن را تغییر داد؟

کتاب تقدیر مردان کجا رقم می‌خورد؟ چگونه می‌توان آن را تغییر داد؟ نوشته‌ی ورنا کاست، به شما کمک می‌کند تا از عقده‌های کودکی خود رها شوید و به دنبال یافتن اقتدار شخصی در زندگیتان باشید.

عقده به چه معناست؟

عقده به معنای گذشته شماست. همه انسان‌ها دارای گذشته‌ای هستند بنابراین از داشتن عقده‌های دوران کودکی خود رنج می‌برند. شما چگونه پدر و مادر خود را درک می‌کنید؟ در واقع درک و فهمی که شما از پدرتان دارید باعث ایجاد عقده پدر و درکی که از مادر خود دارید باعث شکل‌گیری عقده مادری در درون شما می‌شود. عقده پدر و مادر دو رکن اصلی در ناخودآگاه شما می‌باشند که از نقشی جدی هم برخوردار هستند و زندگی شما را کاملاً تحت سلطه خود می‌برند. اهمیتی ندارد که شما چند سال دارید و یا اینکه مدیر یک شرکت بسیار بزرگ هستید یا هر جایگاه دیگری که دارید. طبق نظر یونگ که درباره عقده می‌گوید: امروزه همه اطلاع دارند که انسان‌ها عقده دارند. چیزی که هنوز نمی‌توان به خوبی درکش کرد این است که عقده‌ها هم می‌توانند روی شما تسلط پیدا کنند.

همه‌ی انسان‌ها در حال زندگی در دنیاهای متفاوتی هستند، حتی اگر در یک خانه به مدت طولانی هم در کنار هم زندگی کنند باز هم تفاوت‌هایی در بین آن‌ها موج می‌زند. همه انسان‌ها دنیا را از دیدگاه ذهن و روان پدر و مادرانشان نگاه می‌کنند. همه شما وقتی در سن کودکی بودید و توانایی تحلیل و بررسی نداشتید، در جستجوی واقعیت و شناخت از دنیا باید حرف‌های پدر و مادرتان را از حقایق جهان می‌دانستید و مسیر زندگی خود را بر اساس راه آن‌ها ادامه می‌دادید.

اگر به شما گفته بودند تو فرد بی‌عرضه‌ای هستی، بدون شک تا به اینجا اگر به زندگی خود بنگرید، رگه‌های این بی‌عرضگی را خواهید دید. حال فرقی نمی‌کند که به خاطر از بین بردن این بی‌عرضگی عمری را گذرانده‌اید و شدیداً با خستگی دست و پا زدید که دیگر اینگونه نباشید، یا این که در همین بی‌عرضگی با بی‌هویتی در حال گذراندن ادامه زندگی خود هستید.

شاید هم پدر و مادرتان خیلی شما را تحویل می‌گرفتند و این امر باعث شده شما احساس منحصر به فرد بودن کنید. ولی در جاهایی که دنیای بیرون از خانواده شما را پس زده، احساس حقارت و معمولی بودن کردید و این موضوع حالتان را بد کرده است. شاید هم هزینه زیادی از آسایش و آرامش زندگیتان داده‌اید تا این خاص بودن را ادامه دهید، ولی این روزها فکر می‌کنید چندان این خاص بودن باعث لذت بردن از زندگی نمی‌شود.

جالب است بدانید در روانشناسی تحلیلی ایگو یا من که بخش ناخودآگاه شما را شامل می‌شود، شما با ایگوی خود کارهای روزمره‌تان را به پایان می‌رسانید. این که شما تصور می‌کنید می‌توانید با برنامه‌ریزی بر دنیا و آینده مسلط شوید، اندیشه‌ای است که در سطح ناخودآگاه و ایگوی شما وجود دارد.

ایگوی شما شغل، همسر و مسیری را برایتان در نظر می‌گیرد و باور دارد که بهترین کار ممکن را انجام داده است و حتماً هم از این مسیر به نتیجه خواهد رسید! و شاید هم تا مدتی با انتخابی که کرده‌اید احساس خاص بودن کنید و یا دچار غرور شوید، در صورتی که هنوز تا نتیجه قطعی خیلی فاصله دارید.

درک زندگی در سطح ایگو (خودآگاه) منجر نمی‌شود اقدامات و تمایلات ناخودآگاه دیگر تأثیری نداشته باشند. همان‌گونه که گفته شد ناخودآگاه شما از جمله عقده‌های درونی که موضوع اصلی کتاب تقدیر مردان کجا رقم می‌خورد؟ چگونه می‌توان آن را تغییر داد؟ (Father Daughter, Mother Son) است در حال انجام کار خود می‌باشد. بنابراین باید با ناخودآگاه خود ارتباط برقرار کنید، در غیر اینصورت مجبور هستید تا شکست‌های پی در پی ایگو را مشاهده کنید که در نهایت باعث سرخوردگی شما از زندگی خواهد شد.

ورنا کست را بیشتر بشناسیم:

ورنا کست (Verena Kast) روان تحلیل‌گر یونگی و فارغ‌التحصیل روان‌شناسی در دانشگاه زوریخ است. او بیشتر از 20 عنوان کتاب در زمینه‌ی روان‌شناسی عمقی یونگ نوشته و به عنوان سخنران در این حوزه فعالیت دارد. او از سال 2014 ریاست آموزشگاه یونگ زوریخ را به عهده دارد.

در بخشی از کتاب تقدیر مردان کجا رقم می‌خورد؟ چگونه می‌توان آن را تغییر داد؟ می‌خوانیم:

عقده‌ها پیرامون موضوعى خاص و بنیانى جمع مى‌شوند و ذاتا سرشار از هیجانات نیرومندى هستند. هرگاه این موضوع خاص یا هیجان ناشى از آن، در زندگى ما برانگیخته شود به آن موقعیت واکنش نشان مى‌دهیم و آن را به واسطه عقده تعبیر و تفسیر مى‌کنیم. در چنین شرایطى، ما «دچار هیجان» مى‌شویم و به روش‌هاى کلیشه‌اى، همان روش‌هایى که همیشه از آن‌ها استفاده کرده‌ایم، از خودمان دفاع مى‌کنیم. در چنین موقعیتى، افراد موقتا نمى‌توانند همدیگر را درک کنند. عقده‌ها در هیجانات و رفتارهاى ما نمایان مى‌شوند اما تظاهرى نمادین نیز دارند؛ این چنین فرض شده که این نمادها بذر احتمالات آینده را در خود دارند. بر اساس دیدگاه یونگ عقده‌ها هسته‌اى کهن‌ الگویى دارند؛ به عبارتى دیگر، هر زمان که موضوعى حیاتى در زندگى به‌وجود مى‌آید عقده‌ها شکل مى‌گیرند.

عقده‌ها، هسته هیجانى شخصیت ما را تشکیل مى‌دهند. هر زمان که فرد برخوردى دردناک یا مهم با رویدادى بیرونى دارد یا در محیط زندگى با خواسته‌اى روبه‌رو مى‌شود که او را پریشان مى‌کند یا به طریقى ظرفیت لازم براى کنار آمدن با آن را ندارد، عقده‌ها برانگیخته مى‌شوند. از این‌رو، بدیهى است که عقده‌ها در نتیجه تعامل نوزادان و کودکان با مراقبان‌شان به‌وجود مى‌آیند. بنابراین احتمالاً زمان شکل‌گیرى عقده‌ها، اوایل کودکى است، اما در هر زمان دیگرى از زندگى نیز مى‌توانند شکل بگیرند.

هنگامى که یونگ درباره منشأ عقده‌ها صحبت مى‌کرد، منظورش آن عقده‌هایى بود که فرد را دچار مشکل مى‌کنند که البته همین عقده‌ها هستند که بیش از همه ما را درگیر مى‌کنند. اما قابل‌تصور است که همه تعاملات مهم میان کودک و بزرگسال، همه تعاملات بین تمام افراد، مى‌توانند «عقده‌ساز» باشند. عقده‌هاى ما بازتاب تعاملات اولیه ما با دیگران هستند (چه این تعاملات مشکل‌ساز بوده باشند یا خیر)، این تعاملات شامل روابط ما در دوران کودکى و در بقیه سال‌هاى زندگى‌مان است. عقده‌ها شامل هیجانات مربوط به خود، سیستم دفاعى ما در مقابل این هیجانات و انتظارات ناشى از این هیجانات درباره زندگى و چگونگى آن، هستند.

فهرست مطالب کتاب

فصل اول: رهایى از بند والدین
«مى‌خواهم همه کارها را به شیوه‌اى متفاوت انجام دهم.»
نوجوانىِ مرد
فصل دوم: عقده‌ها و خاطرات اپیزودیک
«دلیلى ندارد که کارى انجام دهم»
فصل سوم: عقده مادر مثبت در مردان
«دنیا باید کسى مثل مرا دوست داشته باشد»
«در انتظار یک فرصت خوب» بالتازار
«ترک خانه، یک گناه است»
پیدایش این الگوى ناشى از عقده
عقده مادر مثبت در موقعیت درمانى
«فردى بسیار خوش‌صحبت»
«خیانت این درد وحشتناک»
چگونه عقده مادر مثبت خود را در روابط نشان مى‌دهد
فصل چهارم: زندگى کن و بگذار دیگران هم زندگى کنند
ویژگى‌هاى معمول عقده مادر مثبت
نه جدایى و نه تصمیم‌گیرى
مصائب و مشکلات
و عده‌اى که هرگز به آن عمل نمى‌شود
عقده مادر مثبت و گرایش به افسردگى
اندوه به شادى تبدیل مى‌شود
الهه مادر یک انحراف
فصل پنجم: پرخاشگرى و سوگوارى
رشد وراى عقده مادر مثبت
شوالیه‌اى که نمى‌خندید
فصل ششم: عقده پدر مثبت در پسر
«پدر مغرور، پسر فوق‌العاده»
«مرد بودن خیلى خوب است» فرانک
«من و پدر یکى هستیم»
شکل‌گیرى این عقده
«افراد سخت‌کوش» برونو
«هنگامى که بر کارى متمرکز شوى مى‌توانى آن را انجام دهى»
شباهت‌ها و تفاوت‌هاى میان پسرهایى که دچار عقده پدر مثبت هستند
فصل هفتم: «انگار فلج شده است»
عقده مادر منفى در مردان
«از دل درد تا ترسى کُشنده» هلموت
ترس و ناامنى بدوى
نتیجه‌گیرى‌هایى درباره عقده مادر منفى
فصل هشتم: عقده پدر منفى در مردان
«انگار من هیچ اهمیتى نداشتم»
نامه به پدرم فرانتز کافکا
در دام خودپندارهاى منفى
مشکلات رهایى از این عقده
ویژگى‌هاى اصلى عقده پدر منفى در مردان
فصل نهم: قلمرویى در سرزمین ناشناخته‌ها
نتیجه‌گیرى
آمادگى براى تولد دوباره
مشارکت یا کسب موفقیت - دو اصل متضاد
مراجع