معرفی و دانلود کتاب به من نگاه کن
برای دانلود قانونی کتاب به من نگاه کن و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب به من نگاه کن
یکی از نخستین رمانهای ایرانیای که در آن به اختلال اوتیسم پرداخته میشود، کتاب به من نگاه کن نام دارد. الهام فلاح در این رمان، داستان خانوادهای را پیش و پس از تولد دخترشان، نگاه، روایت میکند. زن و شوهر که هر دو درگیر آرزوهای خود هستند، هر کدام به شکلی متفاوت با خبر بیماری فرزندشان روبهرو میشوند و در این میان، هر یک دیگری را مقصر این اتفاق میدانند. تحت این شرایط، اطرافیان هم نمکی میشوند بر زخم این زوج.
دربارهی کتاب به من نگاه کن
زندگی تازه روی خوشش را به غزاله نشان داده و او بعد از کوششهای بسیار، شغلی را پیدا کرده است که به آن علاقه دارد. اما همان روز اول با یک خبر، همهی زندگی غزاله به هم میریزد. خبری که شاید برای بعضی خوش باشد؛ اما برای غزاله اینطور نیست. او نویسندهای موفق به حساب میآید و پس از سالها تلاش، به همان جایگاهی رسیده است که میخواهد. ثبات روانی او به لطف همان قرصهایی است که با مشورت روانپزشکش مصرف میکرده. اما چه چیزی میتواند آرامشی را که او بعد از مدتها به آن رسیده به هم بزند؟ شوهری که با یک گلدان به دفتر کارش میآید و خبری بهتآور به او میدهد: غزاله مادر شده است.
واکنش غزاله در ابتدای کتاب به من نگاه کن، انکار است و خشم. او نمیخواهد خودش را برای کس دیگری فدا کند، نمیخواهد برای سلامت جنینش از خوردن داروهایش دست بکشد و دوباره حملههای عصبی را تحمل کند، نمیخواهد چند ماه کنج خانه بنشیند و هیچ کاری انجام ندهد، نمیخواهد آیندهاش را با آوردن یک بچه به زندگیاش نابود کند، و خلاصه بچهاش را نمیخواهد. از آن طرف همسر غزاله، ابراهیم، آرزوی پدر شدن دارد. او از همان ابتدا با کار کردن غزاله در بیرون از خانه موافق نبود؛ اما وقتی اصرار غزاله و پدر غزاله را میدید، دیگر نمیتوانست مقاومت کند. حالا دوباره غزاله و پدرش روبهروی ابراهیم قرار گرفتهاند و از او میخواهند که تا زمان سر و سامان گرفتن زندگی مشترکشان، از رؤیای دختردار شدن چشم بپوشد. در این رویارویی، سرانجام ابراهیم است که پیروز میشود. و وقتی دخترشان به دنیا میآید، نام «نگاه» را برای او انتخاب میکند. بیخبر از اینکه شاید دخترش هیچوقت بهطور مستقیم به او نگاه نکند.
الهام فلاح که نویسندهی موفقی است و بیشتر با کتاب «خونمردگی» در میان خوانندگان فارسیزبان معروف شده، برای انتخاب نام شخصیتهای اصلی کتاب، از نام نویسندگان و شاعران محبوبش استفاده کرده است که عبارتند از: غزاله علیزاده و ابراهیم گلستان.
کتاب به من نگاه کن بیش از آنکه داستان زندگی ابراهیم و غزاله باشد، داستان زندگی نگاه محسوب میشود. وقتی نگاه به دنیا میآید، همه مطمئن هستند که او سالم است و هیچ مشکلی ندارد. حتی غزاله از اینکه با وجود ادامهی مصرف قرصهایش، فرزندی سالم به دنیا آورده، خوشحال است. اما مشکلات اندکاندک خودشان را نشان میدهند. ابراهیم از همان ابتدا مشکلات دختر کوچکش را نادیده میگیرد و آنها را طبیعی قلمداد میکند. دختری که تا دو سالگی هیچ حرفی نمیزند، به حرکات دیگران واکنش نشان نمیدهد، از صدای بلند میترسد و جیغ میزند، کم غذا میخورد و از همه مهمتر به هیچکس نگاه نمیکند. غزاله که احساس عذابوجدان لحظهای او را رها نمیکند، دخترش را برای معاینه نزد دکتر میبرد و سرانجام واقعیتی تلخ را درمییابد: نگاه به بیماری اوتیسم مبتلاست.
رمان به من نگاه کن از معدود رمانهای فارسیای است که به موضوع اوتیسم و تأثیر آن بر زندگی خانوادگی پرداخته است. الهام فلاح برای نوشتن این اثر و دقیق نقل کردن علائم و نشانههای اوتیسم، تحقیقات زیادی به عمل آورده و از همین رو مرکز صدای اتیسم آن را داستانی پویا، پرچالش، جذاب و نفسگیر خوانده است. این کتاب به همت انتشارات ققنوس برای اولین بار در سال 1396 به چاپ رسید.
کتاب به من نگاه کن برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به رمانهایی با مضمون اجتماعی علاقه دارید، کتاب به من نگاه کن را بخوانید. الهام فلاح در این کتاب داستان زندگی خانوادهای را تعریف میکند که فرزندشان به اختلال اوتیسم مبتلاست.
در بخشی از کتاب به من نگاه کن میخوانیم
غزاله یکه خورد. انتظارش را نداشت. پدر یک عمر عاشقانه برایش پدرى کرده بود. بارها گفته بود همه دارایىاش را فداى ناخن انگشت کوچک غزالهاش مىکند. حالا اما به مرد دیگرى مىگفت از پدر شدن دست بردارد. غزاله دیده بود که ابراهیم چطور پوست انداخته بود از روزى که با آن گلدان آمده بود توى دفتر ناشر و کل آرزوهاى غزاله را در نطفه خفه کرده بود. دیده بود چطور نازش را مىخرد. دیده بود که دارد تمرین پدر بودن مىکند. دیده بود وقتى جواب آزمایش مجدد همانى شد که بود، مثل پسربچهاى ناتوان التماسش کرده بود که کار دست خودش ندهد. غزاله دلش خواسته بود با تمام توان به شکمش مشت بکوبد. این بچه همهچیزش را از او مىگرفت. سلامتى و کار و فعالیتش، پیشرفتش و تمام برنامهاى که براى یک سال آیندهاش ریخته بود. خیال کرده بود حتى شده خودش را پرت کند جلوى ماشین یا کارد آشپزخانه را تا دسته فروکند توى شکمش، پاى این بچه را به زندگىاش باز نخواهد کرد.
یکباره درِ اتاق گشوده شد. ابراهیم با دیدن غزاله که گوش ایستاده بود مکثى کرد. غزاله به ابراهیم نگاه انداخت. ابراهیم گفت: «غزاله، ببین پدرت چى مىگه. تو هم دلت همینو مىخواد؟»
فهرست مطالب کتاب
فصل اول: غزاله
فصل دوم: ابراهیم
فصل سوم: غزاله و ابراهیم
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب به من نگاه کن |
نویسنده | الهام فلاح |
ناشر چاپی | انتشارات ققنوس |
سال انتشار | ۱۴۰۱ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 288 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-278-410-0 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی ایرانی |