معرفی و دانلود کتاب صوتی پردهی آخر
برای دانلود قانونی کتاب صوتی پردهی آخر و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی پردهی آخر
کتاب صوتی پردهی آخر نوشته الهام فلاح، داستانی شنیدنی و تاثیرگذار دربارهی ویروس کرونا است که با صدای دلنشین خود نویسنده روایت میشود.
دربارهی کتاب صوتی پردهی آخر:
رویدادهایی همچون دست وپنجه نرم کردن با ویروسی به نام کرونا، تعطیلی مدارس، دانشگاهها و قرنطینه شدن مردم که در آخرین روزهای سال 98 رخ داده است، شاید سالها در ذهن انسانها باقی بماند و از یادها نرود.
داستان حاضر به روایت خانوادهای از دل همین جامعه میپردازد که زندگی سخت و دشوار آنها درگیر ویروس ناشناختهی کرونا میشود. همچنین رویدادهایی را به تصویر میکشد که هزاران خانواده در این مرز و بوم، همزمان تکتکشان آن را از نزدیک لمس کردهاند. شاید اندیشیدن به اینکه افرادی هستند که دردی همچون تو دارند، بتواند جان تمام انسانهای بیگناه شبیه این داستان را کمی آرام کند. زبان صریح داستان طوری است که شما را تا انتهای داستان میکشاند و همذاتپنداری عمیقی را در شما بیدار میکند.
الهام فلاح را بیشتر بشناسیم:
الهام فلاح در سال 1362 در گیلان به دنیا آمد، اما کودکی خود را در بوشهر شهر گرما و خرماپزان گذراند. او در رشتهی مهندسی کامپیوتر به تحصیل پرداخته است. در سال 1390 نخستین کتابش با نام زمستان با طعم آلبالو توسط انتشارات ققنوس منتشر شد. در سال 1393 دو کتاب دیگر با عناوین سامار، توسط نشر ققنوس و مجموعه داستان کشور چهاردهم، توسط نشر نگاه از او چاپ شد. خونمردگی آخرین کتاب اوست که توسط نشر چشمه به چاپ رسید.
همچنین داستان زال و رودابه نخستین تجربه داستاننویسی او برای نوجوانان است. از دیگر آثار او میتوان به کتابهای به من نگاه کن، خون مردگی، خون خواهی، سامار، همه دختران دریا، زمستان با طعم آلبالو و کشور چهاردهم اشاره کرد.
در قسمتی از کتاب صوتی پردهی آخر میشنویم:
شامار دستها را دو طرف صورت گرفته و چسبانده بود به پنجرهی بخش داخلی، بلکه از لای شکاف داخلی یک نظر تو را ببنید. همهی پنجرهها را یک به یک امتحان کرده بود و خبری از مهران نبود. مهرداد دورتر کنار ساختمان بخش نیمه کارهی بیمارستان با موبایلش حرف میزد. خواهش و التماس کسی میکرد و انگار اثر هم نداشت، شامار گریه میکرد، صورتش سرخ شده بود. «آخه شما مسلمان نیستید مگر. من مادرم آخه! بزارید از پشت این شیشه بچهام را ببینم، آخ جوان مهران من، تو رو کجا بردن گوشهی جگر شامار.» مهرداد تلفن را قطع کرد و آمد نزدیک مادرش. دست شامار را گرفت و سعی کرد از پنجره دورش کند. نشاندش روی یک ردیف از سنگ بلوکهای چیده شد کنار دیوار نصفهی ساختمان.
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی پردهی آخر |
نویسنده | الهام فلاح |
راوی | الهام فلاح |
ناشر صوتی | نوین کتاب گویا |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۴۶ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه ایرانی |