معرفی و دانلود کتاب برگشت نیست: داستانی از افریقای جنوبی
برای دانلود قانونی کتاب برگشت نیست و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب برگشت نیست: داستانی از افریقای جنوبی
کتاب برگشت نیست نوشتهی بورلی نایدو گوشهای از ظلم سازمانیافته علیه سیاهپوستان (آپارتاید) را در قالب داستانی برای نوجوانان روایت کرده است. داستانی که هم سرگرمکننده است، هم روح آزادیخواهی و عدالتطلبی نوجوانان را تغذیه میکند و برای آنها از تاریخ طولانی تبعیض، بیعدالتی و ظلم میگوید. این کتاب جوایز متعددی به دست آورده و در لیست نهایی جایزهی کتاب گاردین و لیست نهایی جایزهی کتاب سمارتیس قرار گرفته است.
دربارهی کتاب برگشت نیست
پلیس چنان مصمم به حفظ روح آپارتاید است که کودکان خیابانی رنگینپوست را در نیمهشب محاصره میکند و آنها را به دریاچه میریزد. کتاب برگشت نیست (داستانی از آفریقای جنوبی) نوشتهی بورلی نایدو (Beverley Naidoo) و ترجمهی ملیحه محمدی، گوشهای از آپارتاید و ظلم دولت و پلیس علیه سیاهپوستان آفریقای جنوبی را روایت میکند. آفریقای جنوبی سالیان بلند در معرض نژادپرستی سازمانیافته و دولتی (آپارتاید) قرار داشت.
بورلی نایدو زن سفیدپوستی است که در ژوهانسبورگ آفریقای جنوبی به دنیا آمد و همواره از امتیازات و حقوق یک شهروند درجهیک و سفیدپوست برخوردار بود، ولی در دوران دانشجویی به جنبش مقاومت فعال علیه آپارتاید پیوست. مقاومت علیه آپارتاید منجر به دستگیری و تبعید او به انگلستان شد. او با مسئلهی نژادپرستی از نزدیک آشناست و در کتاب برگشت نیست (No turning back) به بخشی از ظلم علیه سیاهپوستان میپردازد و داستانی از این بیعدالتی بینظیر تاریخی را بیان میکند.
سیپو پسر نوجوانی است که با مادر و ناپدریاش زندگی میکند. سیپوی دوازدهساله از دست ناپدری خشن خود فرار میکند و راهی ژوهانسبورگ میشود. او شنیده است که در ژوهانسبورگ گروههایی از کودکان در خیابانها زندگی میکنند. او در ژوهانسبورگ بهسختی روزگار میگذراند و ماجراهای عجیبی را تجربه میکند.
بورلی نایدو در کتاب برگشت نیست با توصیف زندگی سیپو و ماجراهایی که بر او میگذرد، جزئیاتی از وضعیت اجتماعی سیاهپوستان ترسیم میکند. وضعیتی سیاه و غمآلود که محکوم به تغییر بود. ناامنی و خشونتی که سیاهپوستان آفریقای جنوبی تجربه کردهاند، تحملناپذیر و باورنکردنی است. در جایجای کتاب وضعیت جامعهی آفریقای جنوبی در دوران آپارتاید با تمام جزئیات و واقعیتهای روزمرهاش توصیف شده است.
جوایز و افتخارات کتاب برگشت نیست
- لیست نهایی جایزهی کتاب گاردین
- لیست نهایی جایزهی کتاب سمارتیس
- برندهی جایزهی ادبی جوزت فرانک (1997)
- و ...
نکوداشتهای کتاب برگشت نیست
- یک داستان واقعی تکاندهنده. (ضمیمهی آموزشی تایمز)
- این کتاب با نگاهی روشن و باارزش، صریح و درعینحال با خوشبینی نوشته شده است. کتابی است جذاب، خواندنی و باورکردنی. (گاردین)
- رمانی تأملبرانگیز دربارهی کودکانی که در خیابانهای ژوهانسبورگ زندگی میکنند؛ در زمانهای که آفریقای جنوبی در حال گذر از تغییرات سریع سیاسی و اجتماعی است. (نیویورک تایمز)
کتاب برگشت نیست برای چه کسانی مناسب است؟
کتاب برگشت نیست بهعنوان داستانی تاریخی برای نوجوانان مناسب است. این کتاب برای علاقهمندان به ادبیات نوجوانان نیز جالب خواهد بود.
با بورلی نایدو بیشتر آشنا شویم
بورلی نایدو، نویسندهی کودک و نوجوان، در سال 1943 در ژوهانسبورگ به دنیا آمد. او یک سفیدپوست و برخوردار از امتیازات یک شهروند درجهیک در آفریقای جنوبی دوران آپارتاید بود. در دانشگاه ویت واترسراند توجه او به مسئلهی آپارتاید معطوف شد و علیه این ظلم تاریخی به فعالیتهای زیرزمینی پرداخت. در 1964 به جرم سیاسی به مدت هشت هفته به زندان افتاد و سپس به انگلستان تبعید شد.
بورلی نایدو، نویسندهی کتاب برگشت نیست به عنوان کسی که به حاشیه رانده شده بود، زندگی کرد و متأثر از این تجربهی زیسته و پی بردن به قدرت ادبیات، به نوشتن برای کودکان پرداخت تا حقایق زندگی کودکان سیاهپوست را افشا کند.
در بخشی از کتاب برگشت نیست: داستانی از افریقای جنوبی میخوانیم
پلیس، یعنی دردسر. نهفقط ممکن بود سیپو را به خانهاش برگردانند، بلکه ممکن بود کتک سختی بخورد. یکبار ناپدریاش او را به مرکز پلیس برد و از پلیس کشیک خواست که «به او درس خوبی بدهد». این قضیه با نامهای از طرف مدرسه شروع شد که شکایت کرده بودند او مشق شبش را نمینویسد. افسر کشیک اصلاً چیزی از سیپو نپرسید. پلیس مانند ناپدریاش نمیخواست بشنود که تکالیف خانه مشکل است و اگر او به معلم میگفت درس او را نمیفهمد، معلم فریاد میکشید و او را احمق میخواند. پس چگونه میتوانست مشق شب را بنویسد؟ وقتی مادرش سعی کرده بود ناپدری را از بردن او به نزد پلیس بازدارد، ناپدری مادرش را به سویی پرتاب کرده بود.
اکنون دوباره از فکر پلیس در درونش تپش آغاز شد، اما با گوشدادن به دیگر مالوندهها، احساس آرامش کرد. حالا مرکز کنترل در پشتسر آنها قرار داشت و بچهها غشغش میخندیدند. یکی از آنها مدعی شد که رییس است و با تکاندادن انگشتش به آنها اخطار کرد. بچهها شروع کردند به شوخی راجعبه نخستین نفری که پا به فرار گذاشته بود. پسری که شلوار گشاد و درازی بهپا داشت و پایین آن را تا زانوهایش لوله کرده بود، با لودهگی گفت: «یا! تابو همچین فرار کرد که انگار جن دنبالش کرده.»
دیگری با خشم گفت: «ماتیو، تو دروغ میگی! میخواستم شماها را بترسونم.» دو پسربچه دنبال هم افتادند. از میان دکههای که در پیادهرو قرار داشت و ماشینهای پارکشده، بهسرعت میدویدند تا مردی که کیفهای چرمی میفروخت، تهدید کرد که اگر آرام نگیرند آنها را میگیرد و تکلیفشان را معلوم میکند. سیپو متعجب بود، آیا آنها حقیقتاً از پلیس نمیترسیدند، یا تظاهر به نترسیدن میکردند، کاری که خود او هم گاهی میکرد؟
فهرست مطالب کتاب
دربارهی مؤلف کتاب
بچهی خیابانی، هدیهی خداست
1: فراری
2: هیلبرو
3: نخستین درآمد
4: جیبهای خالی
5: سرگردانی
6: در زیر آسمان شب
7: آزمونی برای سیپو
8: رُزبنک
9: یورش شبانه
10: پناهبردن به آستانهی در
11: سرپناهِ دَنی
12: بستری گرم
13: دنیایی دورتر
14: بر لبخ
15: دوستی
16: متّهم
17: برگشت نیست
18: سطل زباله
19: گریه عقدهگشاست
20: رویارو با پرسشها
21: پارهآجر و خاکستر
22: «ما آیندهایم...»
23: رویاها
واژهنامه
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب برگشت نیست: داستانی از افریقای جنوبی |
نویسنده | بورلی نایدو |
مترجم | ملیحه محمدی |
ناشر چاپی | نشر چشمه |
سال انتشار | ۱۳۸۸ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 193 |
زبان | فارسی |
شابک | 964-5571-45-6 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان تاریخی نوجوان |