معرفی و دانلود کتاب بازگشت شازده پسر

معرفی کتاب بازگشت شازده پسر

کتاب بازگشت شازده پسر به قلم الخاندرو گیلرمو روئمز، از پرفروش‌های نیویورک‌تایمز و آمازون ادامه‌ی رمان برجسته و محبوب شازده کوچولو است، در این کتاب شما شاهد بازگشت دوباره‌ی شازده کوچولو به زمین و شروع ماجرایی جدید و گیرای دیگر هستید.

شازده کوچولو شاهکار فراموش نشدنی و زیبای آنتوان دوسنت اگزوپری، سومین کتاب پرفروش و محبوب در دنیا است، اولین و دومین کتاب‌های پرفروش، کتاب‌های ادیان الهی یعنی قرآن و انجیل هستند. داستان این رمان فوق‌العاده، مناسب برای تمام سنین است و هر کسی با هر سن و سالی از خواندن آن لذت می‌برد.

موضوع کتاب بازگشت شازده پسر چیست؟

شازده کوچولو بار دیگر سفر استثنایی و ماجراجویانه‌ی دیگری را برای جستجو و کاوش در هستی آغار می‌کند. او دیگر در سیاره‌ی خود احساس رضایت نمی‌کند، بدین ترتیب به درون اسرار و شادمانی‌های یک زندگی پرمعنی دیگر قدم می‌گذارد.

کتاب بازگشت شازده پسر (The Return of the Young Prince) دنباله‌ی اثر کلاسیک و مشهور شازده کوچولو است. این داستان از مناطق مخروبه‌ی پاتاگونیا که به حال خود رها شده‌اند، آغاز می‌شود. یک فرد خاص پسر نوجوانی را که از ناکجا ‌آباد آمده ملاقات می‌کند. این پسر او را تشویق می‌کند تا درون و اصل وجود خود را نادیده نگیرد و فردی نباشد که تنها به ظواهر اتکا می‌کند. این سفری‌ است که از دوران جوانی آغاز می‌شود و به منزله‌ی بازگشتی‌ست به اصل و ریشه اولیه انسان. این اثر برای هر بزرگسالی که احساس می‌کند از اصل خود جدا شده کتابی عمیق و تاثیرگذار است.

بازگشت شازده‌ پسر همانند یک کتاب دینی است که در عصر معاصر به نگارش درآمده و مطابق با عصر و زمانه‌ی قرن بیست و یکم است. روئمز نویسنده این کتاب رویای به وجود آمدن اصلاحات و تغییرات اساسی و بزرگ را در جامعه‌ دارد؛ جامعه‌ای که ساختار سیاسی ناکارآمد نقشی در آن ندارد و کنار گذاشته می‌شود.

الخاندرو گیلرمو روئمز (Alejandro Guillermo Roemmers) در این کتاب جامعه، خانواده، دوستی و مهر و محبت که از ارکان اصلی جامعه‌ای متمدن هستند و ارزش‌هایی هستند که هیچ‌گاه در زندگی نباید آن‌ها را فراموش کنیم را این‌بار در قالب روایتی جذاب، تاثیرگذار و چالش‌برانگیز به ما خاطر نشان می‌کند.

این شاعر و نویسنده به‌ واسطه‌ی قهرمان داستان خود به ما نشان می‌دهد که چطور مردان خاصی مثل آن‌هایی که برای کمپانی ایروپُستال افتخار آفریدند که در رأس آنان خلبان بزرگ آنتوان دوسنت اگزوپری قرار دارد با شهامت‌شان، با تصوراتی که از دنیا داشته‌اند و گاهی حتی با فدا‌کردن زندگی‌هایشان به ما راه درست را نشان داده‌اند.

بازگشت شازده ‌پسر مانند یک فانوس، مسیر و راه درست را برای ما روشن می‌‌کند، ما را در جهت درست زندگی هدایت می‌کند و از گمراهی در مسیرهای نادرست باز می‌دارد، همچنین به ما کمک می‌کند تا قهرمان معجزه‌ی عشق باشیم و قابلیت تغییر هر چیز را داشته باشیم.

الخاندرو گیلرمو روئمز را بیشتر بشناسیم:

الخاندرو گیلرمو روئمز علاوه بر این‌که شاعری پرآوازه است، بیشتر زمانش را به قصد امور کاری به سفر کردن اختصاص داده است. بیشتر آن سفرها به خاطر دعوت‌نامه‌هایی است که جهت ارائه‌ی کتابش و ایده‌هایش از او صورت می‌گیرد.

او از مدارس، کالج‌ها و داشگاه‌ها دیدار می‌کند، تا پیامش را که مربوط به تحصیل، ایمان، شجاعت، رواداری و از میان بردن فقر، بی‌سوادی و بدگمانی است، به همگان برساند. وی، همچنین اهمیت ویژه‌ای برای قدرت اسرارآمیز عشق قائل است و باور دارد که عشق، توانایی این را دارد که به ما در مواجهه با تقلیل ارزش‌ها در دنیای امروزی کمک کند.

جکلات برگزیده کتاب بازگشت شازده پسر:

- خیلی از مردم حتی وقتی از اون‌ها کمکی خواسته نشده هم توی مشکلات بقیه دخالت می‌کنن. اون‌ها وقتشون رو از دست می‌دن، نیروشون رو هدر می‌دن و مانع این می‌شن که دیگران راه‌حل‌های خودشون رو پیدا کنن.

- اگه باور داشته باشی که می‌تونی انجامش بدی، پس قطعاً می‌تونی. اما اگه باور داشته باشی که نمی‌تونی، قطعاً موفق به انجام این کار نمی‌شی.

- انسان‌ها ظرفیت بالایی برای بی‌تقصیر نشون‌دادن خودشون دارن؛ اون‌ها تقصیرها رو بر گردن کمبود عشق، تحصیلات یا مشکلاتی که باهاشون سر‌و‌کار دارن می‌ندازن. در نهایت شاید خودشون رو متقاعد کنن که به ‌خاطر خطرناک‌ یا ترسناک ‌بودن اون‌ طرف در، بهتره ازش رد نشن و یا با حس بدبینی اعلام کنن به چیزهایی که ممکنه اون ‌طرف در، به‌ دست بیارن علاقه‌ای ندارن. اما همه‌ی این‌ها چیزی نیستن جز راهی برای پنهان‌کردن دردِ شکست‌هاشون.

- هرچه بیشتر در مواجه‌ شدن با سد جلوی راهمون تعلل کنیم اون مشکلات بزرگ‌تر می‌شن و ما کوچیک‌تر؛ به بیان دیگه، هرچه بیشتر مشکل رو به ‌دنبال خودمون بکشیم سنگین‌تر می‌شن.

- بعضی ‌وقتا متوجه می‌شی وقتی زاویه‌ی دیدت رو عوض کنی موانعی که سر راهت هستن ناپدید می‌شن چون معمولاً تنها مشکل چیزی در درون خود ماست و اون چیزی نیست جز نگاه سخت‌گیرانه و کوته‌بینانه‌ی ما به مسائل.

- انسان دانا با هر چیزی که وجود داره هماهنگه، اون واقعیت رو می‌بینه و متوجه می‌شه هر چیزی که وجود داره، چه خوشش بیاد و چه خوشش نیاد، همون‌طوری هست که باید باشه. اون همچنین می‌دونه قبل ‌از‌ اینکه چیزی رو توی دنیا بهتر کنیم چیزای زیادی هست که باید در وجود خودمون بهترشون کنیم.

در بخشی از کتاب بازگشت شازده پسر می‌خوانیم:

چند ساعت بعد هوا داشت تاریک می‌شد و ما هم داشتیم به جایی می‌رسیدیم که من برنامه‌ریزی کرده بودم شب را در آن جا بگذرانیم. جاده به همان ‌اندازه متروک و خالی بود که در روز بود، اما نشانه‌هایی از زندگی انسان‌ها در آن منطقه دیده می‌شد: درختان سفید صنوبری که این ‌طرف و آن ‌طرف جاده به‌ خط شده بودند و باغی را از هجوم باد در امان نگه داشته بودند؛ تعداد انگشت‌شماری کلبه هم بافاصله از یکدیگر در کنار آغل گوسفند بزرگی قرار داشتند.

برخلاف سیارک شازده‌ پسر که خیلی سریع هوا تاریک می‌شد غروب پاتاگونیا طولانی و بی‌صداست و هرچه آفتاب بیشتر غروب می‌کند رنگ‌های صورتی، یاسی و بنفش به‌شکلی زیبا و باشکوه در آسمان پدیدار می‌شوند. آن‌ شب غروب خورشید آن‌قدر زیبا بود که احساس کردم باید شازده ‌پسر را بیدار کنم تا آن را ببیند.

درحالی‌که به افق اشاره می‌کردم گفتم: «ببین چقدر زیباست!» و برای انجام این کار یک‌ لحظه چشمم را از جاده برداشتم.

پسرک هشدار داد: «مواظب باش!» اما خیلی دیر شده بود.

ضربۀ محکمی به جلوی ماشین خورد و آن را به لرزش و تکان واداشت. وقتی ترمز کردم در آینۀ عقب یک حیوان سفید را دیدم که وسط جاده دراز کشیده بود؛ آن حیوان احتمالاً یک گوسفند بود. ماشین را نگه داشتم، پیاده شدم و به ‌سمت جلوی ماشین رفتم تا ببینم چقدر آسیب دیده است. شازده ‌پسر طوری به من نگاه کرد که انگار نمی‌دانم چه می‌کنم، سپس به‌ سمت مخالف من حرکت کرد.

وقتی فهمیدم می‌خواهد به حیوان زخمی کمک کند به او گفتم: «خودت رو اذیت نکن، ضربه‌ای که خورده خیلی شدید بوده و حتماً می‌میره. ما نمی‌تونیم براش کاری انجام بدیم.»

اما پسرک که داشت به ‌سمت جسم سفیدرنگ وسط جاده می‌دوید فریاد زد: «امروز به من یاد دادی همیشه کاری هست که بشه انجام داد، حتی اگه خودمون هم اون رو باور نداشته باشیم!»