معرفی و دانلود کتاب بازدم

معرفی کتاب بازدم

کتاب بازدم یک مجموعه داستان کوتاه فارسی است که توسط علی سلطانی گردآوری شده. سلطانی، بازدم را به‌عنوان خروجی کارگاه نویسندگی خود معرفی کرده و از این طریق قصد دارد، نقشی در معرفی نویسندگان جویای نام داشته باشد. داستان‌های کتاب بازدم، اغلب دارای مضامین اجتماعی و فرهنگی هستند و نیازهای بنیادین انسان در جامعه‌ی امروزی را مورد بررسی قرار می‌دهند.

درباره‌ی کتاب بازدم

کتاب بازدم، مجموعه‌ای خواندنی از نویسندگان نوپا است که در کارگاه نویسندگی علی سلطانی، مشق نوشتن کرده‌اند. سلطانی نویسنده‌ی جوان و خوش‌نامی است که کتاب‌های او با اقبال خوبی مواجه بوده‌اند. از میان آثار این نویسنده می‌توانیم به کتاب «راز رُخشید برملا شد » اشاره کنیم که در نمایشگاه کتاب سال 1398 بسیار مورد استقبال قرار گرفت.

کتاب بازدم به‌عنوان خروجی کارگاه نویسندگی علی سلطانی معرفی می‌شود. غم، شادی، پیوندهای عاطفی و عواطف انسانی در داستان‌های این کتاب به چشم می‌خورد. می‌توانیم بگوییم که داستان‌های این کتاب در ژانر درام و اجتماعی قرار می‌گیرد. داستان‌های مجموعه‌ی بازدم، اغلب نیمه‌بلند هستند و با دیالوگ‌های کوتاه و به دور از اطناب، روایتی جذاب را ارائه می‌دهند. لحن نویسندگان بسیار ساده و قابل فهم است و این باعث شده کتاب بسیار خوش‌خوان باشد.

علاوه بر مضامین نو، انتخاب عناوین داستان‌ها نیز بسیار جالب توجه است. داستان‌های لبخند زرشکی، دست‌های نارنجی و واگن آبی در این مجموعه از عناوین جذابی برخوردار هستند و هر کدام از آن‌ها روایت دلنشینی دارند که ممکن است غم‌انگیز نیز باشند. اغلب داستان‌ها با یک جمله‌ی کوتاه، امیدبخش و تاثیرگذار به پایان می‌رسند و این مووضع کتاب را به مجموعه‌ای پندآموز بدل می‌سازد.

به دور از اغراق و با دانستن اینکه نویسندگان کتاب بازدم، همه تازه‌کار هستند، باید بگوییم که این کتاب، رویکردهای تازه‌ای را در داستان‌نویسی ایرانی ارائه داده است. هنرجویان کارگاه نویسندگی علی سلطانی با صداها و قلم متفاوت خود، مفاهیمی را انتقال می‌دهند که با دغدغه‌های جوانان نسل جدید هماهنگ است. بازدم، به همت انتشارات سیصد و شصت درجه، در اختیار علاقه‌مندان به داستان‌های فارسی قرار گرفته است.

کتاب بازدم برای چه کسانی مناسب است؟

مطالعه‌ی کتاب بازدم به تمامی علاقه‌مندان داستان کوتاه فارسی پیشنهاد می‌شود. علاقه‌مندان به ژانر درام و اجتماعی نیز از مطالعه‌ی این کتاب لذت خواهند برد.

در بخشی از کتاب بازدم می‌خوانیم

در جست و جوی چیزی است برای آنکه در را باز کند. اما چه چیزی در حمام، در را باز می‌کند؟ لیف یا کیسه! محکم‌ترین ابزار دفاعی درون حمام شانه‌ی مینو است! چند بار محکم به در تنه می‌زند، هر بار با قدرت بیش‌تر، بوی خون تا مغز سرش رسوخ می‌کند، لبه‌ی تیز در، بازوی خیس خورده‌اش را خراشیده؛ خون به کف آمیخته شده، پوست لُختش را می‌پوشاند. هر چه زمان می‌گذرد بوی حشره کش و صابون بیش‌تر بر تن طاهر می‌چسبد. نفس تنگی‌اش عود کرده است. بعد هر نفس به جای اکسیژن تازه، دی اکسید کهنه‌ی خودش را با یک مشت بخار غلیظ می‌بلعد. دور برش را نگاه می‌کند. کیسه‌ی یک متری که یادگار پدرش هست را می‌بیند. کیسه‌ای که سال‌ها پشت کمر طاهر و پدرش را می‌شست. آن را دور دهانش می‌پیچد. بوی سفیداب خیس خورده‌ی لای کیسه کمکی به عدم نفوذ بوی پر شده در هوا نمی‌کند ولی در عوض یاد کودکی کثافت گرفته‌ی طاهر را زنده می‌کند، یاد روزهایی که سنجاق زیر یقه‌ی جهانگیر، رعشه به تن طاهر می‌انداخت؛ چرک سال‌ها خاطره‌ی بد از پدرش به صورتش می‌چسبد، همان چرک‌ها که پدرش با ترساندن طاهر از تنش می‌تراشید، طاهر قلقلکی بود، اما جهانگیر مفهوم قلقلک را درک نمی‌کرد، طاهر التماس می‌کرد خودش کف پا و زیر گلویش را بشوید ولی چون جهانگیر تمیزتر می‌شست، طاهر محکوم به تسلیم بود، اگر با حرف هم مطیع جهانگیر نمی‌شد با ترس از سوزن جهانگیر، حتماً خفه می‌شد.

کمر طاهر زیر خاطرات لجن گرفته‌اش خم می‌شود، روی زمین می‌نشیند. دهانش را به زیر در نزدیک می‌کند. می‌خواهد از بیرون نفس بگیرد اما چیزی زیر در را گرفته و هیچ روزنه‌ای وجود ندارد. دلش شور می‌زند. یاد محیا می‌کند. نکند کسی وارد خانه شده و محیا را.

فهرست مطالب کتاب

مقدمه
بی‌گناه
لبخند زرشکی
درخت گردو
ماهی قرمز
مرگ یک شادی
مداد زرد
کودکی دزدیده شده
هزار مایل
واگن آبی
موضوع انشاء
مشترک مورد نظر
تجربه‌ی زیسته
شبِ سرد