معرفی و دانلود کتاب چشم هیچکاک

معرفی کتاب چشم هیچکاک

کتاب چشم هیچکاک نوشته‌ی منصور یاقوتی دربردارنده‌ی دوازده داستان کوتاه است که در هر داستان جامعه‌ی ایرانی و چالش‌های زندگی در اجتماع را به تصویر کشیده است. «اوا خواهر نویسنده می‌شود»، «پروانه بر خاک»، «آخرین آرزوی یک محکوم به اعدام»، «گریه در گلو»، «عنکبوت نفرین‌شده»، «گداها»، «ستیز» و... از جمله داستان‌هایی است که در این کتاب می‌خوانید.

درباره‌ی کتاب چشم هیچکاک

دوازده داستان کوتاه ایرانی با مضامین اجتماعی و گاه در فضایی معمایی جنایی که در نقطه‌ای از ایران می‌گذرد، محتوای کتاب چشم هیچکاک را شکل می‌دهد. منصور یاقوتی (Mansour Yaghouti) با نگاهی کنش‌مند، به وقایع هرروزه‌ای که در دل اجتماع رخ می‌دهد پرداخته و در هر داستان ما را با ماجرای یک شخصیت خاص همراه می‌کند. در داستان «آخرین آرزوی یک محکوم به اعدام» با ماجرای خبرنگاری همراه می‌شویم که در پی کشف معمای قتل‌های زنجیره‌ای و طراحی شده، راهی زندان می‌شود. خبرنگار پس از مدتی تحقیق و بازپرسی، به نتایجی غیرمنتظره می‌رسد.

در داستان «عنکبوت نفرین‌شده» با ماجرای عنکبوتی مطرود و مهجور آشنا می‌شویم که در تنهایی خود روزگار می‌گذراند و هرروز فسرده‌تر از روز قبل از کنار دیگر حشرات و موجودات عبور می‌کند. این داستان بر اساس داستانی به همین نام از صادق هدایت نوشته شده است. داستانی که هدایت پیش از خودکشی آن را پاره می‌کند. نویسنده در این داستان با الگو گرفتن از سبک نوشتاری و فضای آثار هدایت، به شرح ماجرای عنکبوت نفرین‌شده می‌پردازد و عناصر گروتسک فراوانی را در متن به کار می‌برد. فضایی سراسر تاریکی و ناامیدی برآمده از اضطراب‌های وجودی، اساس و بستر این داستان از کتاب چشم هیچکاک را شکل داده‌اند.

کتاب چشم هیچکاک با پرداختن به تاریخ معاصر و وقایع جاری در جامعه‌ی حال حاضر ایران، انعکاسی از غم‌ها، دغدغه‌ها و به طور کلی عاطفه‌ی جمعی در میان ایرانیان ارائه کرده است. ادغام واقع‌گرایی و عناصر خیالی در برخی داستان‌ها یکی دیگر از ویژگی‌های این کتاب است. می‌توان گفت اثر پیش رو خود را به ژانری واحد محدود نکرده و فضاهای متنوعی را در هر بخش خلق کرده است. «پروانه بر خاک»، «گریه در گلو»، «گداها»، «ستیز»، «به اسب‌ها»، «حکومت‌نظامی»، «درخت»، «کژدم و سنگ» و... از دیگر داستان‌های این مجموعه هستند. منصور یاقوتی در هر داستان با زبانی روان و ساده به توصیف وقایع و موقعیت‌ها پرداخته و به این منظور از عناصر فرهنگی جامعه‌ی ایرانی بهره برده است.

کتاب چشم هیچکاک به همت انتشارات هیلا در اختیار مخاطبان قرار گرفته است.

کتاب چشم هیچکاک برای چه کسانی مناسب است؟

این کتاب برای افرادی که به داستان‌های کوتاه معاصر ایرانی علاقه‌مندند، مناسب است.

در بخشی از کتاب چشم هیچکاک می‌خوانیم

دو تا پیکان سفید میدانى را دور زدند و به سوى محله وکیل‌آقا شتاب گرفتند. خیابان‌ها هنوز خلوت بود و شب پاییزى بر شهر کرمانشاه سنگینى مى‌کرد. توى پیکان جلویى سرگُرد امنیتى نشسته بود با بى‌سیم و مُسلح به کُلت که زیر بغل سمت چپ آویزان کرده بود. کراوات خوشرنگش با پیراهن و کت و شلوار توسى‌رنگ هماهنگى کامل داشت. ریشش را دوتیغه کرده و ناشتانخورده سیگار وینستون فیلتر طلایى مى‌کشید. راننده مأمور امنیتى فربهى بود کراواتى و خوش‌پوش که با لهجه غلیظ آذرى صحبت مى‌کرد. در پیکان بعدى، غیر از راننده، چهار مرد مُسلح به یوزى نشسته بودند. یکى از آن‌ها با بى‌سیم در ارتباط مستمر با سرگُرد بود.

خیلى زود اتومبیل‌ها به داخل کوچه چمن پیچیدند و سر یک سه‌راهى توقف کردند. غیر از راننده‌ها، بقیه به‌سرعت پایین ریختند و آهنگ خانه‌اى کردند آجرى و کهنه با نمایى غم‌انگیز. سرگرد به مردان مسلح اشاره کرد که به چابکى گُربه از دیوار کوتاه خانه بالا بکشند. دو تا از مأمورها در یک ضلع و دو نفر دیگر در ضلع دیگر بام، تفنگ‌هاى پُر از گلوله را به سمت حیاط نشانه گرفتند. دستور داشتند در صورت فرار سوژه از کمر به پایین به او شلیک کنند. یکى از راننده‌ها با اسلحه پُر از ماشین پایین پرید، در حالى که مى‌دوید، جلوِ خانه زنگ را به‌شدت فشار داد و با لگد به در کوبید.

فرمانده عملیات لحظه به لحظه از طریق بى‌سیم، موقعیت را از شاهین به عقاب گزارش مى‌داد. ساکنان خانه در خواب بودند. با صداى لگدهاى محکمى که به در کوبیده مى‌شد، زنى که پیراهن بلند کُردى پوشیده بود، سربندش را مرتب کرد، دستى به موهاى آشفته‌اش کشید و به حیاط دوید. زن نیرومند و بلندقد و میانسال بود. فریاد زد:

«کیه... چه خبره... چرا مث آدم زنگ نمى‌زنى و سُم به در مى‌کوبى؟...»

فهرست مطالب کتاب

چشم هیچکاک
اِوا خواهر نویسنده مى‌شود
پروانه بر خاک
آخرین آرزوى یک محکوم به اعدام
گریه در گلو
عنکبوت نفرین‌شده
گداها
ستیز
به اسب‌ها
حکومت‌نظامى
درخت
کژدُم و سنگ