معرفی و دانلود کتاب آوان
برای دانلود قانونی کتاب آوان و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب آوان
کتاب آوان یک مجموعه داستان خواندنی از نویسندگان جوان و تازهکار است. علی سلطانی، این مجموعه را بهعنوان خروجی کارگاه داستاننویسی خود ارائه داده و از این طریق، نویسندگان جویای نام را به خوانندگان داستانهای کوتاه ایرانی معرفی میکند. مضمون اغلب داستانهای این کتاب، اجتماعی است و در آنها به مسائل فرهنگی و مشکلات زندگی در دوگانگی سنت و مدرنیته پرداخته شده.
دربارهی کتاب آوان
علی سلطانی با گردآوری یک مجموعه داستان کوتاه از نویسندگان کارگاه نویسندگی خود، قصد داشته است خروجی کارگاه را به علاقهمندان نشان داده و سهمی در معرفی نویسندگان تازهکار داشته باشد. سلطانی نویسندهی جوان و خوشنام چند کتاب پرفروش است. از میان آثار این نویسنده میتوانیم به کتاب «راز رُخشید برملا شد» و «چیزهایی هست که نمیدانی» اشاره کنیم که هر دو آنها بسیار مورد توجه خوانندگان قرار گرفتهاند.
داستانهای کتاب آوان در ژانر اجتماعی و درام قرار دارند و موضوعات مختلفی مانند مسائل اجتماعی، فرهنگی و درونیات شخصیتها در آنها مطرح میشود. نویسندگان این مجموعه، تلاش کردهاند با سبک و لحنی تازه، روایتهای جذاب و متفاوتی را خلق کنند. این داستانها با ایجاز و دقت در پرداخت جزئیات، برشی از زندگی شخصیتها را به تصویر میکشند و خواننده را به دنیای آنها دعوت میکنند.
داستان اول کتاب، ماجرای یک دانشآموز چپدست را روایت میکند که در خانه و مدرسه با مشکلات مربوط به چپدست بودن، مواجه است و در آخر به نحو بسیار تاثیرگذاری، توانمندیهای خود را نشان میدهد و از ماندن در جایگاه ضعف و ناتوانی، سر باز میزند. در داستانی دیگر نیز پسرکی قصد دارد به هر نحوی شده، هزینهی سفر زیارتی مادر خود را فراهم کند و در انتها درس بزرگی را میآموزد. میتوانیم بگوییم که کتاب آوان نه تنها فرصتی را برای آشنایی با سبکهای نوین داستاننویسی فراهم میکند، بلکه به خواننده این امکان را میدهد تا با نگاه تازهای به مسائل اجتماعی و انسانی روبهرو شود. این کتاب به همت انتشارات سیصد و شصت درجه منتشر شده و در دسترس شما قرار گرفته است.
کتاب آوان برای چه کسانی مناسب است؟
مطالعهی کتاب آوان به تمامی بزرگسالان علاقهمند به داستانهای کوتاه ایرانی و افرادی که به دنبال کشف استعدادهای جدید در عرصهی ادبیات هستند، پیشنهاد میشود.
در بخشی از کتاب آوان میخوانیم
آرام یا محکم بستن در مهم نبود چون امید فقط یک صدا در گوشش پخش میشد. [مامان بابای واقعی] امید فرق واقعی و الکی را میدانست؛ بارها در بازیاش با تینا بابا یا داداش الکی عروسکهای تینا بود و بعدِ بازی عروسکها را در کمد میذاشت و میرفت. امید از خواب الکی بلند شد و زیپ کیفش را باز کرد. گواشهای که مامان شیرین برایش خریده بود را درآورد و از جینی پرسید «جینی به نظرت مامان شیرینم مامان بزرگ الکیِ یا واقعی؟» جینی با همان لباس آبی تنش و عینک گرد روی صورتِ پشمالوش بغل امید دراز کشیده بود؛ امید در را باز کرد و دمپایی مامان شیرین را که در پایش زار میزد پوشید و از پلهها پایین رفت، روی سومین پله ایستاد و دستش را دراز کرد دستهایش فقط یک وجب با شاخه خرمالوی سبز رنگ فاصله داشت. نزدیکتر رفت و خودش را به نرده چسباند؛ جلوی تیشرتش را بالا آورد از روی شاخه شش خرمالو چید و انداخت توی تیشرتش.
رد میلههای نرده روی شکمش افتاده بود و درد میکرد. برای همین خرمالوهای سبز رنگ را روی زمین گذاشت و رفت بالا و جینی و گواشش را آورد. رنگ نارنجی گواش باز نکرده و نو بود، امید آن را نگه داشته بود برای کشیدن نقاشی آرزو؛ خودش دیده بود که رویا پتو و بالشت نارنجی برایش خریده بود و به امید گفته بود «آرزو وقتی خوابه باید نقاشی شو بکشی اگه بیدار باشه هی تکون میخوره و گریه میکنه» امید در گواش را چند باری چرخاند ولی باز نشد از جایش بلند شد و دهانش را باز کرد تا بگوید «مامان» که یادش افتاد تنهاست. به سمت پلهها برگشت که چاقوی مامان شیرین روی آجرهای بغل ِنعنا را دید و برداشت و گواش را از چند جای مختلف سوراخ کرد. چند قطره خون کفِ دستش ریخته بود اما امید توجهی و نکرد و قوطی رنگ نارنجی را فشار داد. رنگ کف دستش پخش شده بود و جای زخم میسوخت.
فهرست مطالب کتاب
مقدمه
بیوزنی
دستهای نارنجی
اجازه حضور بده
خودم بهت پرواز رو یاد میدم
پزشک با محبت
بازدم
کلاف
اطلس
درگیر تقدیر
هفتمین روز
دستانِ خدا
یک ارزن تلاش
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب آوان |
نویسنده | گروه نویسندگان، علی سلطانی |
ناشر چاپی | انتشارات سیصد و شصت درجه |
سال انتشار | ۱۴۰۱ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 164 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-7418-57-6 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه ایرانی، کتابهای داستان و رمان اجتماعی ایرانی |