معرفی و دانلود کتاب اینگرید و گرگ

معرفی کتاب اینگرید و گرگ

روایتی رازآلود از خانواده‌ی عجیب و غریب بالاز! آندره الکسیس در کتاب اینگرید و گرگ روایتگر زندگی دخترکی فقیر است که با پدر و مادرش زندگی می‌کند. اما نامه‌ی مادربزرگ ثروتمندش به او، حقایق عجیبی را درباره‌ی خانواده‌اش آشکار می‌کند که جریان زندگی او را تغییر می‌دهد. این اثر توانست در سال 2007 جایزه‌ی OLA Silver Birch را در بخش داستان و رمان از آن خود کند.

درباره‌ی کتاب اینگرید و گرگ

اینگرید، قهرمان کتاب اینگرید و گرگ (Ingrid and the Wolf)، دختربچه‌ای است که همراه با پدر و مادرش و البته در فقر زندگی می‌کند. پدرش، ساندور، در خانه‌ی یک مهندس پولدار باغبان است و مادرش، کریستینا برای آن که کمک خرج خانواده باشد، در منزل یک وکیل کار می‌کند. اینگرید بیشتر اوقات را در خانه تنهاست و تا آمدن والدینش به خانه، کاری جز کتاب خواندن ندارد. روزی از روزها که در خانه تنهاست و مثل همه‌ی زمان‌های دیگر به کتاب خواندن مشغول است، نامه‌ای به دستش می‌رسد که از طرف یک فرد بسیار ثروتمند به نام کنتس لیلیان بالاز ارسال شده. با باز کردن نامه، متوجه می‌شود که این فرد مادربزرگ پدری اوست و می‌فهمد که پدرش یک کنت واقعی و پولدار است! اما چه چیزی آن‌ها را به سمت زندگی با فقر و بدبختی سوق داده است؟!

آندره الکسیس (André Alexis) در داستان کتاب اینگرید و گرگ، مفاهیم جذاب و متفاوتی را به هم گره زده و از دل آن داستانی تخیلی، سرگرم‌کننده و جذاب را بیرون کشیده که نوجوانان را به وجد می‌آورد و آن‌ها را حسابی گیج و سردرگم می‌کند. اینگرید دختر کنجکاو و سرسختی است و پس از خواندن نامه به این حقیقت پی می‌برد که پدرش از خاندانی سرشناس و متمول بوده و به دلیل ازدواج با مادرش از سمت آن‌ها طرد شده. دخترک با فهمیدن این حقایق تلاش می‌کند که پدر و مادرش را برای دادن پاسخ مثبت به درخواست مادربزرگش، مبنی بر رفتن اینگرید به خانه‌ی او برای گذراندن تعطیلات، متقاعد کند.

قهرمان کتاب اینگرید و گرگ مدام خواب قصری را می‌بیند که خاندان پدری‌اش در آنجا زندگی می‌کنند و مشتاقانه منتظر است تا به آنجا برسد. خواب‌های اینگرید به قصر محدود نمی‌شوند. بلکه او هر یکشنبه شب خوابی عجیب و تکراری می‌بیند که یک گرگ در آن حضور دارد و معنای آن را درک نمی‌کند. با پیش رفتن داستان و رسیدن اینگرید به قصر مادربزرگ، حقایق عجیب و گاه ترسناکی از زندگی اجدادی‌اش برای او روشن می‌شود که باور آن‌ها بسیار سخت است و سرنوشت اینگرید را دستخوش تغییرات زیادی می‌کند...

کتاب اینگرید و گرگ یکی از آثار خاص و جذاب آندره الکسیس برای نوجوانان است و روایت آن را آن‌چنان جذاب و خواندنی آفریده که دل‌کندن از کتاب او را بسیار دشوار می‌کند. فضای رازآلود، هزارتوهای پرپیچ‌وخم ترسناک و ایجاد تعلیق و درعین‌حال شوخ‌طبعی نویسنده در داستان، آن را به اثری متفاوت در میان خوانندگان جوان تبدیل کرده است. علاقه‌مندان به آثار جی. کی. رولینگ و رولد دال از خواندن این کتاب داستانی لذت خواهند برد.

اثر پیش رو با ترجمه‌ی پارسا مهین‌پور و نسرین وکیلی و به‌همت انتشارات افق چاپ و روانه‌ی بازار کتاب شده است.

در نکوداشت کتاب اینگرید و گرگ

• آندره الکسیس در کتاب اینگرید و گرگ، شخصیتی را خلق کرده که بسیار باهوش و جذاب است. داستان اینگرید در این کتاب، بازتاب جالب توجهی از رمان‌های بزرگ و شناخته‌شده‌ی عصر ویکتوریایی است و به خوبی حس جادو و افسانه‌های جاودانه را در خود دارد. خواندن این کتاب را بسیار توصیه می‌کنیم. (مجله‌ی سی.ام)

کتاب اینگرید و گرگ برای چه کسانی مناسب است؟

همه‌ی نوجوانانی که از خواندن داستان‌ها و رمان‌های علمی و تخیلی لذت می‌برند،‌ مخاطبان اثر حاضر هستند. این کتاب برای بزرگسالان نیز مناسب و خواندنی خواهند بود.

در بخشی از کتاب اینگرید و گرگ می‌خوانیم

اینگرید هر شب خواب گرگ را نمی‌دید. اما این کابوس ماه‌ها فقط در شب‌های یکشنبه، تکرار شد. خواب همیشه یک‌جور بود. گرگ بود، نان سیاه، چنگال کوچک و درست در موقعی که نفس گرگ را پشت‌سر خود احساس می‌کرد از خواب می‌پرید.

او آن‌قدر از این کابوس می‌ترسید، که اصلاً دلش نمی‌خواست یکشنبه‌ها بخوابد. روی تختش دراز می‌کشید و به همه‌ی چیزها‌ی خوبی که دوست داشت فکر می‌کرد... . اما فایده‌ای نداشت. بالاخره به خواب می‌رفت. با همان چنگال، همان تکه نان سیاه و آن گرگ روبه‌رو می‌شد.

پدر و مادر اینگرید کم‌کم متوجه رنگ‌پریدگی و بی‌حالیِ صبح‌های دوشنبه‌اش شدند. روزی پدرش از او پرسید: «دخترم! خوبی؟ خوش می‌گذره؟»

بله!

در مدرسه مشکلی نداری؟

او بی درنگ پاسخ داد: «نه ! نه!»

آیا چیزی هست که دلت بخواهد به من بگویی؟

اینگرید دلش نمی‌خواست پدر و مادرش را ناراحت کند... اما بالاخره گفت: «خب... البته یک چیز هست...»

موضوع چیست دخترم؟

من... من شب‌ها کابوس می‌بینم!

مادرش که سر میز صبحانه مشغول دوختن چیزی بود، یک‌دفعه دستش را زخمی کرد. با وحشت به دخترش نگاه کرد و گفت: «آیا کابوس‌ات درباره‌ی آن گرگ نیست؟»

فهرست مطالب کتاب

1- اینگرید بالاز
2- اینگرید در مدرسه
3- کنتس
4- خواب اینگرید
5- یکشنبه شب‌ها
6- دنیای قدیم
7- کاخی رویایی
8- بوداپست در یک نظر
9- پوفدورف
10- لوکاکس
11- کنتس لیلیان مونتسکیو ون پودورف دی توربینا دِ لووه دِس بالاز
12- رفتار
13- کتاب عجیب
14- یک کار ساده
15- درون مارپیچ
16- گابور
17- گابورواینگرید
18- ریش گابور
19- بازگشت اینگرید
20- خواب
21- دوکلید
22- تعجب گابور
23- تعجب یک کنتس
24- پسری بازمی‌گردد
25- اقامتی کوتاه در کاخ بالاز
26- به‌سمت خانه
27- به‌طرف کانادا
28- کنتس اینگرید در خانه