معرفی و دانلود کتاب طولانی‌ترین آواز نهنگ

معرفی کتاب طولانی‌ترین آواز نهنگ

کتاب طولانی‌ترین آواز نهنگ رمان نوجوان پرفروشی به قلم ژاکلین ویلسون نویسنده‌ی بریتانیایی است که داستانی از آوازهای جادویی نهنگ‌ها و یادگیری صبر و همدلی توسط یک دختر کوچک را بیان می‌کند. ماجرا از این قرار است که مادر الا موقع به دنیا آوردن برادر کوچکترش به کما می‌رود و الا با ناپدری و نوزاد جدید تنها می‌ماند و باید این موقعیت دشوار را تاب بیاورد.

درباره‌ی کتاب طولانی‌ترین آواز نهنگ

مادر الا باردار است و آن‌ها انتظار یک برادر کوچکتر را می‌کشند. البته خود الا چندان از این بابت خوشحال نیست. او یک ناپدری به نام جک دارد که نسبت به او هم علاقه‌ی چندانی حس نمی‌کند. حتی می‌شود گفت بابت ازدواج مادرش با جک عصبانی است. اما با وجود عصبانیتش همچنان مادرش را خیلی خیلی دوست دارد. او یک دختر کوچک است که با این احساسات متناقض دست و پنجه نرم می‌کند، اما اوضاع از این هم پیچیده‌تر می‌شود. مادر الا بر اثر زایمان به کما می‌رود و حالا او و ناپدری که هیچ از مراقبت از نوزاد سر در نمی‌آورند، باید در غیاب مادرش مراقب برادر کوچک باشند. کتاب طولانی‌ترین آواز نهنگ (The Longest Whale Song) به قلم زیبای ژاکلین ویلسون (Jacqueline Wilson) داستان الا و خانواده‌ی جدیدش را روایت می‌کند.

همانطور که گفتیم، مادر الا به کما می‌رود و الا باید با این اتفاق دردناک و اضطراب‌آور کنار بیاید. آن هم درست وقتی که پدرخوانده و نوزاد جدید را دوست ندارد. در همین زمان است که او در مدرسه با جادوی نهنگ‌ها و آوازهای شگفت‌انگیزشان آشنا می‌شود و از طریق مطالعه و نقاشی کردن از نهنگ‌ها تسکینی برای دردهای خودش می‌یابد. او تلاش می‌کند به واسطه‌ی آواز نهنگ‌ها که از تمامی اقیانوس‌های جهان هم می‌گذرند، به مادرش زندگی ببخشد و با او ارتباط برقرار کند. در ادامه ناپدری‌اش هم قدم‌هایی برای مراقبت از او برمی دارد که منجر به بهتر شدن رابطه‌ی میانشان می‌شود.

کتاب طولانی‌ترین آواز نهنگ به موضوعاتی همچون بحران هویتی کودکان، بیماری، همدلی، خانواده و صبر و انعطاف‌پذیری در زندگی می‌پردازد. همچنین عواطف و افکار درونی الا را توصیف می‌کند و سیر تحولات شخصیتی او را نشان می‌دهد. مشکلات یک دختر نوجوان در مدرسه و خانه را هم به خوبی به تصویر می‌کشد و سعی می‌کند راه‌حل‌هایی برای آن پیشنهاد بدهد. داستان کتاب با نثری ساده از زبان خود الا روایت می‌شود و علی‌رغم دردناک بودن موقعیت او، نویسنده با طنز ظریف خود فضا را تلطیف می‌کند.

ژاکلین ویلسون، نویسنده‌ی بریتانیایی، در زمره‌ی نویسندگانی قرار دارد که داستان‌های آموزنده برای کودکان و نوجوانان می‌نویسد. آثار دیگر او نیز همانند کتاب طولانی‌ترین آواز نهنگ به مشکلات کودکان می‌پردازد. موضوعاتی همچون مرگ پدر و مادر، جدایی و طلاق آن‌ها و مشکلات بچه‌ها در مدرسه مضمون اصلی بیشتر داستان‌های اوست.

کتاب طولانی‌ترین آواز نهنگ را نسرین وکیلی به فارسی برگردانده و با تلاش‌های نشر افق روانه‌ی بازار کتاب ایران شده است.

نکوداشت‌های کتاب طولانی‌ترین آواز نهنگ

• این کتاب مناسب تمام وقت‌هایی است که کسی درگیر بی‌رغبتی می‌شود. (ایندیپندنت)
• ژاکلین ویلسون قدرتی عجیب برای لطیف نوشتن و پرداختن به مسائل عاطفی دارد. (بوک سلر)
• رمان حاضر داستان فوق‌العاده‌ای با پیچش‌های بسیاری دارد که شما را تا آخر با خود همراه می‌کند. (BBC)

کتاب طولانی‌ترین آواز نهنگ برای چه کسانی مناسب است؟

مطالعه‌ی این کتاب را به تمامی نوجوانان، به ویژه کسانی که در موقعیت دشوار بیماری والدین قرار دارند یا با ناپدری و نامادری‌شان زندگی می‌کنند، پیشنهاد می‌کنیم.

در بخشی از کتاب طولانی‌ترین آواز نهنگ می‌خوانیم

بعد کم‌کم همه‌چیز واقعاً عوض شد. مامان و جک تصمیم گرفتند با هم زندگی کنند. از من چیزی نپرسیدند، فقط به هم گفتند. تو آپارتمان ما سه تا و نصفی آدم جا نمی‌گرفتند، تو آپارتمان جک هم همین‌طور. این‌طوری شد که آپارتمان‌های‌شان را فروختند و این‌جا را خریدند.

از این‌جا یک‌ذره هم خوشم نمی‌آید. فاصله‌مان تا خانه‌ی قبلی و بهترین دوستم، سالی، خیلی زیاد است. خانه‌های‌مان که به‌هم نزدیک بود هروقت می‌خواستیم، می‌توانستیم با هم بازی کنیم. حالا مجبوریم صبر کنیم تا مامان‌های‌مان ما را ببرند و بیاورند. یک قرن طول می‌کشد تا مامان من را به مدرسه‌ام برساند چون توی ترافیک گیر می‌کنیم. این ترم چهار دفعه دیر رسیدم و دعوایم کردند، خب تقصیر من که نبود. بعدازظهرها هم مجبورم زمانی دراز و خسته‌کننده منتظر بمانم تا مامان مدرسه‌اش تعطیل بشود و بیاید عقب من. اولش به کلاس بعد از مدرسه می‌رفتم، اما سالی که نباشد، یک‌جوری‌ام. این دختره، مارتاهم بود که دوست دارد هی رئیس‌بازی دربیاورد و اگر کاری را که ازت می‌خواهد، دقیقاً انجام ندهی، اذیتت می‌کند. خدا را شکر که بعد از یک هفته مامان گفت لازم نیست به کلاس بعد از مدرسه بروم.

جک می‌گوید بهتر است مدرسه‌ام را عوض کنم و به گارتون رُد بروم. نه، ممنون، من هیچ‌وقت، هیچ‌وقت نمی‌خواهم به آن‌جا بروم. مامان می‌گوید درکم می‌کند و من مجبور نیستم این کار را بکنم. من هر کاری را که مامان بگوید، می‌کنم اما به حرف جک گوش نمی‌کنم چون که او بابای من نیست.

او ناپدری من است چون مادرم و جک با هم ازدواج کرده‌اند. من همیشه دوست داشتم ساقدوش بشوم. سالی تا الان سه دفعه ساقدوش شده. یک‌بار پیرهن ابریشمی صورتی با غنچه‌های گل رز پوشیده. یک‌بار یک پیرهن آبی پررنگ با کفش‌های آبی پررنگ پوشیده. یک‌بار هم پیرهن گل‌بهی با حاشیه‌ی مرواریددوزی پوشیده و گردنبند مروارید به گردنش انداخته. یک‌بار هم وقتی خیلی کوچولو بوده دختر گل1_5 شده. و یک پیرهن سفید با کمر ساتن مرجانی پوشیده. من دوست نداشتم مامانم ازدواج کند، مخصوصاً با جک، اما امیدوار بودم که حداقل ساقدوش ‌شوم. اما این‌ها حتی یک جشن عروسی درست و حسابی‌ هم نگرفتند.