معرفی و دانلود کتاب این کار به چه دردی میخورد؟: بیانیهای در باب منفعت امور بیمنفعت
برای دانلود قانونی کتاب این کار به چه دردی میخورد؟ و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب این کار به چه دردی میخورد؟: بیانیهای در باب منفعت امور بیمنفعت
کتاب این کار به چه دردی میخورد؟ به قلم نوچو اُردین به گفتهی خودش گلچینی از نقلقولهاست. نوچو اردین با الهام از متفکران و نویسندگان بزرگ نشان میدهد که دربند کالاهای مادی بودن و فرقهی منفعتگرایی چگونه در نهایت روح آدم را تباه میکند. کتاب این کار به چه دردی میخورد؟ در سطح بینالملل به فروش بسیاری دست یافته و سعید صادقیان با همت نشر چشمه این اثر مهم و تأملبرانگیز را به چاپ رسانده است.
دربارهی کتاب این کار به چه دردی میخورد؟
در کتاب این کار به چه دردی میخورد؟ بیانیهای در باب منفعت امور بیمنفعت (The Usefulness of the Useless)، نوچو اوردین برای فایدهی دانش بیفایده و علیه وابستگی بسیار به فایدهگرایی هم استدلال میآورد. نوچو معتقد است که منفعتگرایی و همیشه به دنبال مادیات بودن نه تنها به مدارس و دانشگاهها و هنر و خلاقیت آسیب وارد میکند بلکه بنیادیترین ارزشهای ما، یعنی منزلت انسانی، عشق و حقیقت را هم به خطر میاندازد.
نوچو اردین در کتاب این کار به چه دردی میخورد؟ به نحوی از دانشهای بیمنفعت از جمله هنر و ادبیات که دیگر در این دنیای منفعتزده جایی ندارند، دفاع میکند و در مقدمهی اثر میگوید که در دنیای منفعتگرا چکش بیشتر از سمفونی و چاقو بیشتر از شعر و آچار فرانسه بیشتر از تابلو نقاشی ارزش دارد زیرا درک کارایی چنین ابزارهایی آسان است، ولی درک اینکه موسیقی و ادبیات و هنر میتوانند به چه کار بیایند، سخت و دشوار است. نوچو اردین (Nuccio Ordine)، استاد فقید ادبیات ایتالیا و یکی از متخصصان طلایهدار در بحث رنسانس ایتالیا، اعتقاد دارد که هرچیزی جای خودش را دارد؛ نباید هر آنچه را که مقرون به صرفه نیست و با شرایط مالی ما نمیخواند کنار گذاشت. تمام تلاش اردین در کتاب این کار به چه دردی میخورد این است که با تکیه بر عقاید متفکران و نویسندگان قدیم و جدید (دانته، شکسپیر، کالوینو و بورخس) دربرابر این تفسیر اشتباه از منفعت پرقدرت و محکم ایستادگی کند و به مخاطب دربارهی مضرات این تفکر منفعتگرایانه آگاهی بدهد.
مترجم کتاب این کار به چه دردی میخورد؟ دربارهی ترکیب «منفعت امور بیمنفعت» میگوید که منظور از این عبارت، اموری است که لزوماً به عایدی مالی ختم نمیشود و اصطلاحاً وقت گذاشت برایشان بهصرفه نیست. مترجم میگوید چون از واژهی منفعت استفاده کرده، چارهای نداشته جز اینکه در مابقی ترکیبات هم از واژههای مترادفش مثل بیمنفعت، نافع یا پرمنفعت، نفع و غیره استفاده کند. طبق گفتهی مترجم، هدف نویسنده نقد نگاه منفعتگرایانهای است که آرامآرام روی تمام علوم علمی و نظری حکمفرما میشود و طبق همین، هر دانشی که به ثروت و پول منتهی نشود، بیمنفعت تلقی خواهد شد.
نکوداشتهای کتاب این کار به چه دردی میخورد؟
- شاهکاری جمعوجور از اصالت و شفافیت. (جورج اشتاینر)
- کتابی مهم و ضروری. (روبرتو ساویانو)
- کتابچهای حیرتآور که دلشادتان خواهد کرد. (فرانسوا بوسنل)
کتاب این کار به چه دردی میخورد برای چه کسانی مناسب است؟
اگر منفعتگرایی گریبان شما را هم گرفته و چشمتان را به روی معنویت بسته و فقط مادیات برایتان اهمیت دارد، این کتاب برای شما نوشته و به چاپ رسیده است.
در بخشی از کتاب این کار به چه دردی میخورد؟: بیانیهای در باب منفعت امور بیمنفعت میخوانیم
بودلر (که گلهای رنج را به تئوفیل گوتیه، «شعبدهباز بینقصِ ادبیات فرانسه»، پیشکش کرده است) در قطعات سفرهی پهنِ دلم، اکراهش از منفعتگرایی را بهروشنی بیان میکند: «انسانی سودآور بودن همیشه به نظرم چیزی بسیار زننده آمده است.» در اِتودهای پرتابهها نیز تفکراتی مشابه را میبینیم، نوشتهای که قرار بود به همراه سفرهی پهن دلم اساس کاری را تشکیل بدهد که تداعیگر سیری بیرحمانه در رنج زیستن باشد.
اینکه جوانان، به صِرف پول درآوردن، عجله دارند پا به دنیای تجارت بگذارند، برای شاعر نشانهای است بدیهی از «تباهی دلها»: در آن دوران پسر از خانه میگریزد، نه در هجدهسالگی که در دوازدهسالگی، از سر زودرسیِ شکمبارهی خویش زنجیر میگسلد؛ میگریزد نه برای رفتن پی ماجراجوییهای قهرمانانه، نه برای آزاد کردن زیبارویی در بند، نه برای جاودان ساختن آلونکی پست با افکاری رفیع، که برای پایهریزی کسبوکارِ خویش، برای ثروتاندوزی و رقابت با پدر فرومایهاش.
و از آنجایی که هر چیزی «غیر از پول» مذموم است و محکوم، به «هر آنچه فضیلت را میماند» به دید «مضحکهای بس عظیم» نگریسته میشود. از آن بدتر، دادگستری «شهروندانی را که نتوانند ثروت بیندوزند به دردسر خواهد انداخت.» خانوادهها بهقدری آلودهی فساد خواهند شد که زنان و دختران به کالایی برای معاوضه بدل میشوند:
ای بورژوا! همسرت، نیمهی عفیفت، که محرمیتش همچون سرودیست تو را، زین پس بدنامیای تماموکمال را در شرع باب خواهد کرد، پاسبانِ دلشیفته و هشیارِ صندوقچهات، دیگر چیزی جز الگوی بیکموکاست زنی مُتعه نخواهد بود. دخترت، با بکارتی کودکانه، در گهوارهاش رؤیا میبافد که یکمیلیون میفروشندش، و خودتای بورژوا، که از امروزت کمتر شاعری، حرفی برای گفتن نخواهی داشت؛ حسرت چیزی را نخواهی خورد.
فهرست مطالب کتاب
مقدمهی مترجم
توضیح ناشر فرانسوی
مقدمهی نوچو اُردین
قدردانی
یک: بیمنفعتیِ نافعِ ادبیات
1: «آن که ندارد وجود ندارد»
2: دانشهای بیعاید بیمنفعتاند!
3: آب چیست؟ حکایتی از فاستر والاس
4: ماهیهای کوچک طلایی سرهنگ بوئندیا
5: دانته و پترارک: ادبیات نباید تابع اصل سودآوری باشد
6: ادبیاتِ آرمانشهری و پیشابدانِ طلا
7: جیم هاوکینز: جویندهی گنج یا سکهشناس؟
8: تاجر ونیزی: نیمکیلو گوشت، سرزمین بِلمونت و هرمنوتیکِ سیلنوس
9: ارسطو: علم منفعت عملی ندارد
10: نظریهپردازِ محض یا فیلسوف پادشاه؟ تناقضات افلاطون
11: کانت: حکم ذوقی فاقد هر علاقه است
12: اُوید: چیزی پرمنفعتتر از هنرهای بیمنفعت نیست
13: مونتِنی: «چیز بیمنفعتی وجود ندارد»، «حتی خودِ بیمنفعتی»
14: لئوپاردیِ سرخوش: انتخاب امر بیمنفعت در مقابل منفعتگراییِ «عصری متکبر و نادان»
15: تئوفیل گوتیه: «هر چیزی که نفعی داشته باشد زشت است» مثل «مستراح»
16: بودلر: انسان سودآور زننده است
17: جان لاک علیه شعر
18: بوکاتچو: «نان» و شعر
19: گارسیا لورکا: زندگی بدون جنونِ شعر از احتیاط به دور است
20: جنون دن کیشوت، قهرمانِ بیمنفعتی و بیدلیلی
21: «حقایق» کوکتاون: انتقادات دیکنز به منفعتگرایی
22: هایدگر: درک امر بیمنفعت دشوار است
23: بیمنفعتی و جوهر زندگی: جوانگ تسو و اوکاکورا کاکوزو
24: اوژن یونسکو: امر نافع باری بیمنفعت است
25: ایتالو کالوینو: چیزی که بیدلیل است ضروری به نظر میرسد
26: امیل چوران و فلوت سقراط
دو: دانشگاه بنگاه و دانشجو مشتری
1: عدممشارکت دولت
2: دانشجو مشتری
3: دانشگاه بنگاه و استاد بوروکرات
4: هوگو: با دو برابر کردن بودجهی فرهنگ با بحران مبارزه میکنند نه با کاهش آن
5: توکویل: «زیباییهای سهلالوصول» و خطراتی که دموکراسیهای بازاری را تهدید میکند
6: هرتسن: بازرگانان عجول
7: باتای: محدودهی امر نافع و حیاتی بودن امر غیرضروری
8: علیه دانشگاه شاغلپرور: جان هنری نیومن
9: زبانهای گذشته به چه کاری میآیند؟ جان لاک و آنتونیو گرامشی
10: حذف برنامهریزیشدهی آثار کلاسیک
11: کشف یک اثر کلاسیک میتواند زندگی را عوض کند
12: کتابخانهها در معرض خطر: رسوایی جنجالیِ مؤسسهی واربورگ
13: از بین رفتن کتابفروشیهای تاریخی
14: منفعت غیرمنتظرهی علوم بیمنفعت
15: فایدهی قضیه چیست؟ از اقلیدس تا ارشمیدس
16: پوانکاره: «علمْ طبیعت را مطالعه نمیکند» تا به امر نافع دست یابد
17: «دانش ثروتی است که میتوان بخشیدش بیآنکه فقیر شد»
سه: تصاحبْ کرامت انسانی، عشق و حقیقت را میکشد
1: آوای نویسندگان کلاسیک
2: کرامت انسانی: توهم ثروت و فاحشگیِ خرد
3: دوست داشتن برای تصاحبْ کشتن عشق است
4: تصاحب حقیقتْ کشتن حقیقت است
ضمیمه: در باب منفعت دانشِ بیمنفعت
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب این کار به چه دردی میخورد؟: بیانیهای در باب منفعت امور بیمنفعت |
نویسنده | نوچو اردین |
مترجم | سعید صادقیان |
ناشر چاپی | نشر چشمه |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 188 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-01-1207-5 |
موضوع کتاب | کتابهای فلسفه |