معرفی و دانلود کتاب ایرانیتر
برای دانلود قانونی کتاب ایرانیتر و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب ایرانیتر
کتاب ایرانیتر، خودزندگینامهی نهال تجدد است. وی همچنین در این کتاب از خاطرات زندگی خود با همسرش، ژانکلود کرییر، فیلمنامهنویس مشهور فرانسوی میگوید. این اثر ذیل مجموعهی «در واقع... تأملات» به انتشار رسیده است.
دربارهی کتاب ایرانیتر
نهال تجدد (Nahal Tajadod) نویسندهی شهیر ایرانی، در کتاب ایرانیتر، خاطرات زندگی خود از ایران و خانوادهاش را بیان کرده است. او شرح ماجرای آشناییاش با همسر فرانسوی خود، ژانکلود کرییر را در این کتاب آورده و پس از آن به نحوهی ملاقات با مشاهیری پرداخته که در طول زندگی و بهواسطهی همسرش آنها را دیده. تجدد داستان زندگی مشترک جذابی را روایت میکند که در آن دو انسان از دو کشور و دو قارهی متفاوت به یکدیگر میپیوندند و فرهنگ خود را به اشتراک میگذارند. ژانکلود از طریق نهال با فرهنگ ایران و ایرانی آشنا میشود و همسرش نیز فرانسهای را میشناسد که پیش از آن چیزی دربارهاش نمیدانسته.
نهال تجدد در کتاب ایرانیتر، از تمایل خود برای واگذاری وظیفهی نگارش مقدمهی این کتاب بر عهدهی همسرش میگوید. اما متأسفانه ژانکلود کرییر در آن زمان بیمار بوده و موقعیت انجام این کار را نداشته، بنابراین سطرهایی از کتاب «بینظمی» او را بهجای مقدمه آورده است. فیلمنامهنویس مشهور فرانسوی در این سطور از نحوهی آشنایی خود با نهال تجدد میگوید. سال 1989 میلادی، زمانیکه نهال برای انجام مصاحبهای از طرف مجلهی پیام یونسکو نزد کرییر میرود و ایندو برای اولینبار با یکدیگر ملاقات میکنند. ژانکلود خاطرهی دیدار با زن موسیاه زیبای خندانی را شرح میدهد که در خانهاش به دیدار او آمد، با فرانسهی بینظیر و بدون لهجه گفت که ایرانی است و خیلی زود بهواسطهی سطح بالای اطلاعات خود، او را شیفته کرد. کرییر در آن زمان دختری بزرگ داشته که به او میگوید: «یکی از کهنترین و برجستهترین تمدنها به درِ خانهی ما میکوبد. میشود گفت نه؟» و به اینشکل ایندو رابطهی عاطفی پرشوری را آغاز میکنند. او در صفحات بعدی تعریف میکند که هنگام آشناییشان، نهال در آپارتمان کوچکی نزدیکِ نوتردام زندگی میکرده. ژانکلود اغلب او را تا خانهاش همراهی میکرد، کنار پُل خداحافظی میکردند و بعد خود به تماشای رفتنش میایستاد.
طبق توضیحات نهال تجدد، کتاب خودزندگینامهی ایرانیتر به دو بخش اصلی تقسیم شده است: ایران و انیران. در ایران او خاطرات خود از افراد و مکانهایی را برای خوانندگان روایت میکند که ژانکلود، همسرش، بدون وجود او هرگز با آنها آشنا نمیشده و چیزی دربارهشان نمیدانسته. و در بخش انیران از کسان و جاهایی که بدون ژانکلود برای او دستنیافتنی میماندند، نوشته است. تجدد دوست داشته که این کتاب بیشتر دربارهی زندگی باشد تا بیماری و مرگ، بیشتر از شور و سرزندگی بگوید تا غم. داستان زندگی او، شالودهای از عشق و فهم است. از درک و یادگیری هر روزه و صبوری و گذشت هنگام مواجهه با فرهنگ و آیینی متفاوت. اشتیاق به بیشتر دانستن و گشودن درهای قلب بهروی مردم دیگر کشورها و جوامع.
در سطور ابتدایی ژانکلود خواهید خواند که او بهواسطهی انجام مطالعات و تحقیقات خود دربارهی سرزمین هند، همیشه در فکر داشتن زنی از هندوستان بوده و در خود این علاقه را احساس میکرده، اما دست سرنوشت آشنایی با زنی از سرزمین ایران را برایش رقم زده و او از انتخاب خود هرگز پشیمان نشده. نهال، بهنقل از نویسندهی فرانسوی، نخستین وسوسهی شرقیاش بوده، نخستین رایحهای که دنبال کرده و هیچگاه از دست نداده. آگاهی و کشش ژانکلود کرییر به فرهنگ ایرانی، نهال را ایرانیتر کرده و در خود او نیز چنان تحولی ایجاد کرده که که میگوید: «گاهی من چون یک ایرانی رفتار میکنم.»
نشر چشمه کتاب ایرانیتر را ذیل مجموعهی تأملات منتشر کرده و در اختیار خوانندگان علاقهمند قرار داده است.
کتاب ایرانیتر برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به خواندن کتابهای زندگینامه و خاطرات علاقهمند هستید، پیشنهاد میکنیم مطالعهی این کتاب جذاب را از دست ندهید.
در بخشی از کتاب ایرانیتر میخوانیم
دستم را بلندنکرده، از الفهرستِ ابن ندیم گفت و کار شگفتانگیز پدرم در تصحیح و ترجمهاش. آن تپش استوار مرا نیز به تبوتاب انداخت و حاصل آن رسالهی دکترای من شد دربارهی مانویت در چین و ترجمه و تفسیرِ متنِ مانی؛ بودای روشنایی. دلبستگی من به این دستنبشته همان اندازه دانشگاهی بود که عاطفی. اسقفی ایرانی در قرن هشتم میلادی روانهی چین میشود، این متن را به چینی مینویسد و سرانجام اجازهی گسترش آیین خود را از شخص امپراتور میگیرد. دوازده قرن از آن تاریخ گذشته بود و من مغرورانه توانستم نسخهی اصلیِ موجود در کتابخانهی ملی فرانسه را در دست گیرم. دوازده قرن مرا از آن اسقف مانوی جدا میکرد، اما میدانستم برادر من است. او نیز از اصل خود جدا بود، به زبان دیگری مینوشت و میبایست، برای در غربت زیستن، پیوسته از خود بگوید. دستم و دلم میلرزید، اما به او نیز قول مأیوس نکردن دادم.
این رساله کتاب شد و هنگام رونمایی، پس از بیست دقیقه شرح و توضیح دربارهی خصوصیات مانویتِ چینی (آمیزهای از بودیسم، مسیحیت و آیین زرتشت)، ارزش این متن (شناسایی زمان تولد و مرگ مانی) و تاریخی بودن آن (تنها متن مانویای که به دست خود مانویها نوشته شده)، روزنامهنگاری دست بلند کرد و دربارهی قتل بختیار پرسید. همین صحنه سالها بعد نیز تکرار شد؛ اینبار برای کتاب عارفِ جانسوخته. سخن از مولانا بود و عرفان، اما پرسشها دربارهی احمدینژاد و اورانیوم. گاهی به مولانا و شمس و دیگر عارفان غبطه میخوردم که توانسته بودند هزاران هزار نظم و نثر بگویند با تنها چند اشارهی کوچک به اوضاع روز و حملهی مغول. در چنین فضایی بود که با ژانکلود آشنا شدم. او سربلند از نمایش مهابهاراتا به کارگردانی پیتر بروک، نمایشی که بهترین تئاتر قرن بیستم تلقی شده بود، و من فارغالتحصیلی ایرانی. آن زمان برای مجلهی پیام یونسکو کار میکردم و بر آن شدیم ماهنامهای را به اسطوره اختصاص دهیم و مصاحبهی محوری را به ژانکلود کرییر. به منزل او رفتم؛ منزل کنونی ما. آماده بودم از قتل بختیار و اورانیوم بگویم، اما او از عطار پرسید و سیمرغ.
فهرست مطالب کتاب
نشاط نو
واکنش ایرانی من
ایران
آن رضا و این رضا
آ، ب
مرسی عباس
یک چشم به شرق، یک چشم به غرب
آینهی خاطر
کاتارسیس
نگاه کن
باقی عمر
برادرم دانیال
الفرار
دیر شده
باز هم بهشتزهرا
یلّلیتلّلی
انیران
خانهی کُلُمبیِر
پیتر بروک
میلوش فورمَن
دالای لاما
لوییس بونوئل
خانهی ژانکلود
جولیَن شنابِل
کیارا
چرخ زمانه
تهران، نشرچشمه
کتابشناسی
نمایه
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب ایرانیتر |
نویسنده | نهال تجدد |
ناشر چاپی | نشر چشمه |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 161 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-01-1027-9 |
موضوع کتاب | کتابهای اتوبیوگرافی |