معرفی و دانلود کتاب الی عزیز

معرفی کتاب الی عزیز

مایکل مورپورگو، رمان‌نویس مشهور بریتانیایی، کتاب الی عزیز را در سه بخش روایت می‌کند. در بخش نخست، داستان الی را می‌خوانیم که برادرش، مات، تصمیم گرفته دلقک شود، به یتیم‌خانه‌‌ای در آفریقا برود و کودکان آنجا را خوشحال کند. در بخش دوم داستان «قهرمان» روایت می‌شود. پرستوی مات که قرار بوده الی از آن مراقبت کند. بخش سوم کتاب داستانِ مات است که رخ دادن حادثه‌ای، ماندن در آفریقا را دوچندان برای او دشوار می‌سازد.

درباره‌ی کتاب الی عزیز

کتابی که مقابل شماست، با نام الی عزیز (Dear Olly)، نوشته‌ی مایکل مورپورگو (Michael Morpurgo) است. شما در این رمانِ نوجوان با سه داستان به‌هم‌پیوسته روبه‌رو می‌شوید که در ادامه به توضیح آن‌ها می‌پردازیم. گفتنی‌ست این کتاب نخستین بار در سال 2000 به انتشار رسید و تاکنون به زبان‌های گوناگونی ترجمه شده است.

یک: اُلی مشغول لاک زدن ناخن‌های پایش است. لاکی به رنگ آبی آسمانی. لاک زدنش که تمام می‌شود، پاهایش را دراز می‌کند و انگشت‌های پاهایش را تکان می‌دهد. خطاب به مادر و برادرش، مات می‌گوید: «به نظرتان چه‌طور است؟» کسی پاسخی نمی‌دهد. مهم نیست. به نظر خودش که ناخن‌هایش قشنگ شده. در همین اثنا، نگاه الی به تلویزیون می‌افتد. اخبار صحنه‌هایی را از آفریقا نشان می‌دهد: کامیون‌هایی که پر از سربازند، شهری آلوده و دودگرفته، خانه‌هایی فکسّنی. دخترکی تنها، ‌بی‌آنکه چیزی به تن داشته باشد، با پاهای لاغر و شکمی که از گرسنگی برآمده شده، کنار نهر روبازی ایستاده. به مادر و برادرش نگاهی می‌اندازد. هر دو غرقِ‌ تلویزیون شده‌اند. ناگهان مات، بی‌آنکه سخنی بگوید، از جایش بلند می‌شود، با سرعت بیرون می‌رود و در را به هم می‌کوبد.

اُلی و مادرش مات و مبهوت می‌مانند.

از وقتی پدر خانواده فوت کرده، همه دل‌شان می‌خواهد مات هم مثل پدرش پزشک شود. او با بهترین نمرات قبول شده و همان‌طور که برنامه‌ریزی کرده، می‌تواند به دانشکده‌ی دامپزشکی در بریستول برود. مادرش ذوق‌زده است؛ آخر خودش هم دامپزشک است و شکی نیست که فکر می‌کند مات هم باید راه او را پیش برود. این در حالی‌ست که مات خیال‌های دیگری در سر می‌پروراند و قصد دیگری دارد.

راستش را بخواهید، مات دلش نمی‌خواهد دامپزشک شود. می‌خواهد مردم را بخنداند و آن‌ها را خوشحال کند. آخر معتقد است مردم بیشتر از هر چیزی به شادی نیاز دارند. قبل از اینکه ادامه‌ی داستان الی عزیز را برای‌تان بگوییم، باید یک چیز را درباره‌ی پسرک نوجوان کتاب بدانید. مات در انواع راه‌ رفتن‌های احمقانه، تقلید صداهای مسخره و مخصوصاً تغییر قیافه‌های مضحک استاد است. می‌تواند در حالب تردستی و شعبده‌بازی لطیفه تعریف کند، لال‌بازی کند و اَدا دربیاورد. می‌پرسید اگر مات نمی‌خواهد دانپزشک شود، پس شغل موردعلاقه‌ی او چیست؟ دلش می‌خواهد دلقک شود! یک دلقک واقعی... می‌خواهد مردم را شاد کند و خیلی خوب می‌داند کجا این کار را انجام دهد: آفریقا.

دو: در ادامه‌ی کتاب الی عزیز، مات به آفریقا رفته و قبل از رفتن، در نامه‌ای که برای الی نوشته، از او چیزهایی خواسته. مثلاً اینکه مواظب مامان باشد و از پرستوهای مات هم مراقبت کند. الی سعی می‌کند تمام کارهایی را که مات از او خواسته انجام بدهد. مادرش خیلی دل‌نگران و دلواپس است، برای همین الی مدام در تلاش است به او اطمینان بدهد که جای مات امن است؛ طوری‌اش نمی‌شود؛ هیچ بلایی سرش نمی‌آید. اما راستش را بخواهید، خود الی هم مطمئن نیست حرف‌هایی که می‌زند چندان واقعیت داشته باشند، اما این‌ها تنها چیزهایی‌ست که به ذهنش می‌رسد به مادرش بگوید. الی همچنین همه کاری می‌کند تا خاطرجمع شود که هیچ‌کس و هیچ‌چیز مزاحم پرستوهای مات نیست. هر روز، درست مثل مات قبل از سفرش، ساعت‌ها بالای کمینگاه می‌نشیند، پرستوها را تماشا می‌کند و گربه‌های دله‌دزد را فراری می‌دهد. کابوس رفتن مات کی به پایان می‌رسد؟ از وقتی او رفته، دیگر در خانه نه از خنده خبری هست و نه از شادی. در این میان، برای یکی از پرستوها به نام قهرمان اتفاقی رخ می‌دهد. آیا قهرمان می‌تواند زنده بماند و یار قدیمی‌اش، مات، را دوباره ملاقات کند؟

سه: مات در آفریقا شرایط سختی دارد، اما روی‌هم‌رفته احساس رضایت می‌کند. این نخستین باری است که حقیقتاً فکر می‌کند زندگی‌اش معنایی دارد. در آفریقا، ساعتی را به دلقک‌بازی اختصاص می‌دهد و ساعتی را به شعبده‌بازی و داستان‌گویی در حیاط. پیش از خواب، او حدوداً دویست کودک را برای خوابیدن آماده می‌کند. سر و سامان دادن این تعداد کودک حتی در بهترین شرایط هم دشوار است، چه رسد به کودکانی در این شرایط. روزی از روزها اتفاقی برای مات می‌افتد که برای او شرایط را در آفریقا سخت‌تر از پیش می‌کند. حالا اوست که باید تصمیم بگیرد می‌خواهد به خانه بازگردد یا این‌که در آفریقا بماند.

اگرچه کتاب الی عزیز مخصوص نوجوان‌هاست، اما بزرگ‌ترها نیز می‌توانند از خواندن آن لذت و بهره ببرند. اگر به دنبال داستانی ماجراجویانه و خانوادگی هستید، پیشنهاد می‌کنیم کتاب نامبرده را از دست ندهید. زبان کتاب ساده است و خواندن آن آسان. کتاب الی عزیز را پروین علی‌پور به زبان فارسی ترجمه کرده و انتشارات افق آن را روانه‌ی بازار نشر کرده است.

نکوداشت‌های کتاب الی عزیز

• رمانی فوق‌العاده و راضی‌کننده که هرگز از مواجه شدن با حقیقت نمی‌ترسد. (THE HERALD)
• دخترم زودتر از من الی عزیز را خواند و با جدیت تمام به من اعلام کرد که «عالی است! ما هر دو به خاطر این رمان گریه کردیم. (THE TIMES)
• داستانی تکان دهنده از یک برادر، یک خواهر و یک پرستو. سه داستان مجزا در این داستان قدرتمند و تکان‌دهنده در هم‌ تنیده‌اند. کتاب الی عزیز استقامت روح انسان را به نمایش می‌گذارد. (Collins. co. uk)
• در کتاب الی عزیز سه داستان با سه صدای متفاوت روایت می‌شود. نخست داستان الی است که برادرش تصمیم می‌گیرد در یک یتیم‌خانه در آفریقا دلقک شود. مت قبلاً از پرستوهایی که در خانه‌شان لانه کرده بودند، مراقبت می‌کرد، اما او دیگر رفته است و مراقبت از پرستوها را به الی سپرده است. کمی بعد، اتفاقی برای یکی از پرستوها به نام قهرمان می‌افتد و الی و مادرش تلاش می‌کنند او را نجات دهند. بعد از آن داستان قهرمان روایت می‌شود که یک شاهین خطرناک او را تعقیب می‌کند. آیا قهرمان زنده می‌ماند؟ آیا می‌تواند باز هم دوست قدیمی خود، مات را ببیند؟ (The Guardian)

کتاب الی عزیز برای چه کسانی مناسب است؟

مایکل مورپورگو کتاب الی عزیز را برای نوجوانانی که به داستان‌های خانوادگی و ماجراجویانه علاقه دارند به رشته‌ی تحریر درآورده است.

در بخشی از کتاب الی عزیز می‌خوانیم

در تمام این مدت، نه خبری از مات رسیده بود و نه نشانی از او و نه هیچ‌چیز دیگر. مادر الی از دلواپسی و نگرانی، جانش به‌لب رسیده بود. الی سعی می‌کرد به او دلگرمی بدهد که، بی‌خبری خوش‌خبری است. هر دو مدام درباره‌ی این که مات کجاست، چه می‌کند و حالش چه‌طور است، حدس و گمان می‌زدند.

بدتر از همه، تحمل میهمان‌های ناخوانده‌ای بود که دائم سروکله‌شان پیدا می‌شد. بتل اخمو تقریباً یک‌ روز در میان، دم غروب آفتابی می‌شد! الی هروقت می‌توانست به اتاقش می‌رفت و قایم می‌شد. ولی گاهی چاره‌ای جز روبه‌رو شدن با او نداشت. بتل اخمو خیلی رک و کله‌خشک بود و خیلی هم سخت‌گیر. می‌گفت: «اگر از من بپرسید...» -و البته کسی از او نپرسیده بود!- «...می‌گویم تمام این‌ها تقصیر معلم‌ها و مدرسه‌هاست. این روزها بچه‌ها همین‌که دبیرستان را تمام می‌کنند، خیال می‌کنند که دیگر تمام درهای دنیا به روی‌شان باز شده است. قبلاً کی این‌طوری بود؟»

فهرست مطالب کتاب

داستان الی
داستان قهرمان
داستان مات