معرفی و دانلود کتاب از حالا خودت را قوی کن: نسخه جدید خودت باش

معرفی کتاب از حالا خودت را قوی کن: نسخه جدید خودت باش

کتاب از حالا خودت را قوی کن دوست دارد شما را به سرزمین رویاهایتان ببرد؛ رویاهایی که سال‌هاست فراموششان کرده‌اید. این کتاب از بهترین آثار انگیزشی برای بالابردن اعتمادبه‌نفس و رسیدن به موفقیت و خودسازی است. استفانی باندا، در این اثر، جهانی را ترسیم می‌کند که شما در آن، می‌توانید خودتان را در شرایط اجتماعی عالی و مطلوبی ببینید؛ اما درعین‌حال پرسشی را نیز در ذهنتان ایجاد می‌کند: «تابه‌حال رویاهای خودتان را لمس کرده‌اید؟»

درباره‌ی کتاب از حالا خودت را قوی کن

در ذهن اغلب ما انسان‌ها آرزوهای گوناگونی وجود دارد که زندگی پرهیاهو و امروزی‌مان، ما را از آن‌ها دور کرده و یا به عبارت دیگر نسبت به آن‌ها بیگانه ساخته است. اغلب ما، در اکثر اوقات فراموش می‌کنیم سَری به رویاهایمان بزنیم و کم‌کم یادمان می‌رود که اصلاً رویاهایمان چه بودند! بااین‌حال همه‌ی آدم‌ها با آرزوهایشان خداحافظی نمی‌کنند و حتی برخی از آن‌ها، بالاخره به قله‌ی زندگی و اهداف خود نیز می‌رسند. یکی از افرادی که تصمیم گرفت لحظه‌ای درنگ کند و رسیدن به قله‌ی خواسته‌هایش را باور کند، استفانی باندا (Stefany Banda) نویسنده‌‌ی کتاب از حالا خودت را قوی کن (The Next You: How to Crush Your Insecurities and Unveil Your True Self) بود. او هم مانند بسیاری از ما، در لابه‌لای روزهای پرمشغله‌ی زندگی خود گم شده بود؛ اما شنیدن یک جمله، ورق را برگرداند و به او جرئت داد تا رویای نویسنده‌شدن را باور کند و سپس آن را عملی سازد.

کتاب از حالا خودت را قوی کن، در کنار شماست تا از جایی که در آن کار می‌کنید، افرادی که با آن‌ها معاشرت دارید، رشته‌ای که در آن تحصیل می‌کنید، کمی دور شوید و به خودتان و آرزوهایتان که مدتی‌ست به سراغشان نرفته‌اید، نگاهی بیندازید. نویسنده‌ی کتاب حاضر، دختران جوانی را که از تجربه کردن واهمه دارند و می‌ترسند به سمت آرزوهایشان قدم بردارند، تشویق می‌کند تا به ندای درونشان گوش بسپرند و باور داشته باشند که رسیدن به رویاها برای ایشان ناممکن و محال نیست و تنها کافی‌ست که به سوی موفقیت قدم بردارند.

استفانی باندا به شما کمک می‌کند تا نترسید. او تلاش کرده است تا دختران جوان، شجاعت را جایگزین ترس کرده و هرچیزی را که در زندگی‌شان وجود دارد و آن‌ها دوستش ندارند، از خودشان دور کنند. هدف نویسنده‌ی کتاب از حالا خودت را قوی کن این است که برای خودتان زندگی کنید و اجازه ندهید مانعی در مقابل شما برای رسیدن به موفقیت قرار بگیرد. برای گذرکردن از موانعی که میان شما و رویاهایتان قد علم کرده‌اند، لازم است قوی‌تر شوید و این کتاب، همان راهنمایی‌ست که شما را برای عبور از این مشکلات یاری می‌کند.

در کتاب از حالا خودت را قوی کن، با مانع‌های گوناگونی آشنا می‌شویم که ریشه‌ی بسیاری از آن‌ها در درون خود ماست و در واقع چیزی نیستند به جز افکار نادرستمان و ترسمان از شکست خوردن! استفانی باندا ما را با بهانه‌های ذهنی مختلفی همچون «هنوز آماده نیستم»، «می‌ترسم شکست بخورم»، «به قدر کافی زیبا نیستم»، «کسی به من کمک نمی‌کند» و... که همگی موجب شکستمان می‌شوند، آشنا می‌کند و راه‌های گوناگونی را برای از میان‌ برداشتن این موانع پیشنهاد می‌دهد. او در طول کتاب از حالا خودت را قوی کن، از تجربیات خودش می‌گوید؛ از زمانی که در گران‌ترین رستوران گریسته است و با وجود برخورداری از ثروت زیاد، حس خوشبختی نداشته، تا وقتی که از قضاوت‌های دیگران خجالت کشیده، اما باز هم ایستادگی کرده و از مسیری که در انتهای آن، اهداف و رویاهایش به انتظار نشسته بودند، کنار نکشیده است.

گفتنی‌ست که کتاب از حالا خودت را قوی کن، با عنوان فرعی «نسخه جدید خودت باش» را ساقی اکبری به زبان فارسی ترجمه کرده و انتشارات آپامهر آن را به چاپ رسانده است.

کتاب از حالا خودت را قوی کن برای چه کسانی مناسب است؟

خواندن این کتاب به هر فردی که می‌خواهد برای رسیدن به موفقیت و رویاهایش انگیزه‌ای پیدا کند، توصیه می‌شود. دختران و زنان جوان، از مخاطبان اصلی استفانی باندا در کتاب از حالا خودت را قوی کن هستند.

در بخشی از کتاب از حالا خودت را قوی کن: نسخه جدید خودت باش می‌خوانیم

دوشنبه صبح، یعنی دوازده ساعت بعد... با یک فنجان قهوه نشسته‌ام، تلویزیون را روشن می‌کنم تا برنامه صبحگاهی مورد علاقه‌ام را ببینم و بوووووم. رایان به سرعت سفر کرده و به آن سر کشور رفته و الان در نیویورک است، درحالی‌که حتی زیر چشمانش گود نیفته و سیاه نشده است. بین این سفرهای داخل کشور، یک وقت هم برای میزبانی برنامه امریکن ایدل اختصاص می‌دهد، برنامه رادیویی خودش را اجرا می‌کند، برنامه‌ای تولید می‌کند که به نظر می‌رسد مانند میلیون‌ها برنامه‌ی تلویزیونی دیگر، غیردولتی است و به‌عنوان یک سرمایه‌گذار فعال در شرکت‌های تکنولوژی حضور دارد و حتی سال 2014 برنده‌ی جایزه تور فرانسه شد. خب، این آخری را دروغ گفتم... اما صادقانه بگویم، بعید به نظر می‌رسد که این مرد تغییری در یک برنامه روزانه خود ایجاد کند. راستش، من از نوشتن درباره‌ی همه کارهایی که او می‌کند، خسته شدم. برای او کجا مناسب خوابیدن است؟ یا غذا خوردن؟ حمام می‌کند؟ اگر این چهره‌ی واقعی او نباشد، مطمئن می‌شوم که او یک برادر دوقلو یا حتی شاید یک بدلکار دارد. اما این‌طور نیست. این مرد فقط می‌داند که چطور از وقتش حداکثر استفاده و کارهایش را الویت‌بندی کند.

در اینجا مطلبی را درباره‌ی زمان گفتم. ما همه به یک اندازه زمان داریم. اما یک جورایی به بهترین (و آسان‌ترین) بهانه برای توجیه اینکه چرا نتوانستیم کاری را انجام دهیم، تبدیل شده است. برای ورزش‌کردن وقت نداریم. برای آماده کردن غذا وقت نداریم. برای تمیز کردن خانه و رفتن سر قرار هم وقت کافی نداریم. وقت نداریم با دوستانمان بیرون برویم یا به سرگرمی یا فعالیت مورد علاقه‌ی جدیدمان برسیم. استفاده از این بهانه به‌قدری راحت است که خیلی از ما همین کار را می‌کنیم. این عبارت به یک عبارت جادویی تبدیل شده است که به ما اجازه می‌دهد تا از انجام کارهایی سر باز بزنیم که در‌واقع تمایل به انجام آن‌ها نداریم. در‌عوض، ادعا می‌کنیم که سرمان خیلی شلوغ است و از چیزهایی که دوست داریم، کارهایی که به آن‌ها علاقه داریم و رویاهایی که برای دیگران تلاش می‌کنیم تا تحقق یابد، بگذریم.

فهرست مطالب کتاب

قدردانی‌
مقدمه
فصل اول: ترس از اینکه «هنوز آماده نیستم»
فصل دوم: ترس از اینکه «فکر می‌کنم شکست می‌خورم»
فصل سوم: ترس از اینکه «به قدر کافی زیبا نیستم»
تمام تلاشت را برای حذف محرک‌هایت بکن
چیزی را که مصرف می‌کنی، تمیز کن.
تمرین کن که خوب مراقب خودت باشی.
به بدنت اعتماد کن
به لذت در زندگی‌ات خوشامد بگو.
فصل چهارم: ترس از اینکه «نمی‌توانم همه‌چیز را تغییر دهم»
فصل پنجم: ترس از اینکه «دیگران را ناراحت می‌کنم»
خودت را بشناس
قدرت واکنش خودت را فراموش نکن
با ناراحتی‌هایت راحت برخورد کن
هدف‌هایت را بشناس
نه گفتن را تمرین کن
فصل ششم: ترس از اینکه «من را قضاوت می‌کنند»
فصل هفتم: ترس از اینکه «نمی‌دانم چطور»
فصل هشتم: ترس از اینکه «کسی کمکم نمی‌کند»
فصل نهم: ترس از اینکه «لیاقتش را ندارم»
آن را بشناس
بُردهایت را به خودت یادآوری کن
تحسین را بپذیر
فصل دهم: «بعداً انجامش می‌دهم»
نتیجه‌گیری
درباره‌ی نویسنده