معرفی و دانلود کتاب آینه
برای دانلود قانونی کتاب آینه و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب آینه
در یکی از خانههای ساختمانی به نام «آینه» کارگری از پنجره به بیرون از ساختمان سقوط کرده است. مرگ او تنها یک حادثه به نظر میرسد، اما بازپرس پرونده حدس میزند که قتلی اتفاق افتاده باشد. در کتاب آینه، نوشتهی سیروس همتی، شواهد عجیب این قتل مشکوک را دنبال خواهید کرد.
دربارهی کتاب آینه
خانم ادیب زنی فرهنگی و بازنشسته است که ازقضا یک نظافتچی از پنجرهی خانهاش سقوط کرده و مرده است. پلیس بعد از بازدید از خانهی او به شواهد مشکوکی برمیخورد. این زن ادعا میکند کارگر بعد از دیدن او هول شده و پایش سر خورده؛ درنتیجه از پنجره به پایین پرتاب شده، اما این رویداد کمی غیر طبیعی به نظر میرسد.
از طرفی او از هویت کارگر خانه چیزی نمیداند و میگوید به خاطر اعتماد از او کارت شناسایی دریافت نکرده. کمکم حرفهای خانم ادیب پلیس را نسبت به این اتفاق مظنون میکند و فرضیهی وقوع یک قتل در ذهن پررنگ میشود. حالا بازپرسان این پرونده درصدد یافتن جزئیات بیشتری در باب حادثهاند که در کتاب آینه با این شواهد و اتفاقاتی که پس از آن در خانهی خانم ادیب خواهد افتاد، آشنا میشوید.
سیروس همتی کارگردان، نمایشنامهنویس و فیلمنامهنویس ایرانی است که تاکنون سوابق درخشانی در عرصهی تئاتر و سینما داشته و در زمینهی کارگردانی و طراحی صحنه تئاتر جوایز متعددی را از آن خود کرده است. او در این فیلمنامهی کوتاه به داستان یک قتل مشکوک و عجیب پرداخته است.
گفتنیست فیلمنامهی آینه از نظر نکات فنی و شخصیتپردازی اثری حرفهای و ساختارمند است که با ایجاد تعلیق و طنزهای کلامی در روند روایت مخاطبان را به خواندن این داستان پلیسی ترغیب میکند. از دیگر ویژگیهای این اثر توجه به آینه به عنوان یک نماد کلیدی در پیرنگ داستان است.
فیلمنامهی آینه را انتشارات کتاب نیستان منتشر کرده و علاقهمندان به فیلمنامههای معاصر فارسی میتوانند از خواندن این اثر تازهی سیروس همتی لذت ببرند.
کتاب آینه مناسب چه کسانی است؟
اگر به آثاری که در ژانر جنایی و پلیسی نوشته شدهاند علاقه دارید، خواندن این فیلمنامهی کوتاه را به شما توصیه میکنیم.
در بخشی از کتاب آینه میخوانیم
محیا: بابایی... کجایی...! نوبت توئه.
بازپرس: بازم تو برندهای گلم!
محیا: از قصد باختی!
بازپرس کلافه روی مبل لم میدهد. لای پرونده را باز میکند.
محیا: چه خبر؟
بازپرس: بیخبر... این پرونده تموم شه... خودم آمارش رو میگیرم.
محیا: از وقتی چشام رو وا کردم تو خونه پرونده دیدم.
بازپرس: گر صبر کنی ز غوره حلوا سازم.
محیا: میپرههاااا!
بازپرس: خواستگار باید... به هول و ولا بیفته... جلز و ولز شه... دختری دارم تا نداره، صورتی داره ماه نداره... دخترم دکتره، بالین هرکسی نمیره (مکث) وقتی از مادر خدا بیامرزت خواستگاری کردم... بابابزرگت انقد منو کاشت تا علف زیر پام سبز شد... گفتم فک نکنی با کاشتن من، سر سوزنی از خواستهام منصرف میشم، یا عقبنشینی میکنما...
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب آینه |
نویسنده | سیروس همتی |
ناشر چاپی | انتشارات نیستان |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 63 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-208-852-1 |
موضوع کتاب | کتابهای فیلمنامه اجتماعی |