معرفی و دانلود کتاب آنچه استخوانهایم میدانند: خاطراتی از درمان آسیب روانی پیچیده
برای دانلود قانونی کتاب آنچه استخوانهایم میدانند و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب آنچه استخوانهایم میدانند: خاطراتی از درمان آسیب روانی پیچیده
کتاب آنچه استخوانهایم میدانند اثر پرفروش نیویورک تایمز و نوشتهی استفانی فو، کوشش میکند تا به اهمیت اختلال اضطراب پس از سانحه بپردازد. در واقع، در این کتاب درمورد اختلالی میخوانید که از تروما، تجربهها و رنجهای ناگوار گذشته نشئت میگیرد. تروما و تأثیراتی که گذشتهی تلخ افراد بر زندگیشان بهجا میگذارد، یکی از مسائل حیاتی در رویکرد حوزهی روانشناسی و روانکاوی در عصر معاصر است و شما در این کتاب با جنبههای گوناگون آن آشنا میشوید.
دربارهی کتاب آنچه استخوانهایم میدانند
در زندگی، افراد در مقیاسها و اشکال مختلف با رویدادها و تجربههای ناگوار روبهرو میشوند. هر تجربهی ناگواری میتواند تأثیرات مخرب و دردناکی بر ذهن، جسم و روح افراد بهجا بگذارد. هر شخصی نیز نوع واکنش و رویکرد متفاوتی برای رویارویی با چنین مشکل و چالشی انتخاب میکند. بعضی از افراد با کوشش و تلاش احساسات منفی را کنترل میکنند و حتی اختلال اضطراب پس از سانحه را در خود سرکوب کرده و محفوظ نگه میدارند. برخی از افراد نیز بر آن هستند تا با حرف زدن، نوشتن و مراجعه به مشاور یا روانکاو مشکلاتشان را حل کنند. کتاب آنچه استخوانهایم میدانند (What My Bones Know) اثر استفانی فو (Stephanie Foo) سعی دارد نمایهای کلی از تروما و تأثیراتش برای مخاطبان ترسیم کند. این کتاب موفق میشود تا افراد ناآشنا را با چنین اختلالی آشنا کند.
استفانی فو وقتی سیساله شد، تصور میکرد که همه چیز در زندگی بر وفق مرادش پیش میرود. او باور داشت که زندگی خوبی دارد، اما در تمام این احساسات مثبت، در بطن موفقیتهای زیستی، فو نوعی درد بیوقفه و نهان را حس میکرد. در کتاب آنچه استخوانهایم میدانند، نویسنده کوشش میکند از تمام آن دردها و تجربههای تروماتیکی بگوید که به درون جسم و روحش نفوذ میکردند و تا بلندمدت نیز با او مانده بودند. استفانی فو وقتی برای درمان مراجعه کرد، بیماری خود را شناخت: اختلال اضطراب پس از سانحه.
استفانی فو در دوران نوجوانی و پس از آنکه سالها تحقیر و بدرفتاری را تحمل کرد، در نهایت توسط والدینش رها شد. با وجود آنکه او پس از گذشت سالها، گمان میکرد که دیگر از این بخش تلخ زندگیاش گذر کرده و حال میتواند با آرامش به اهدافش رسیدگی کند، آزمایشات پزشکی و علائم اختلال اضطراب پس از سانحه نشان داد که همچنان سلامت وی در معرض خطر قرار دارد. اگر شما نیز با دردها و تروماهای گذشتهی خود زندگی میکنید و به دنبال راهی برای رسیدن به آرامش هستید، کتاب آنچه استخوانهایم میدانند را بخوانید. این کتاب توسط سارا کهری ترجمه شده و انتشارات راوشید آن را عرضه کرده است.
جوایز و افتخارات کتاب آنچه استخوانهایم میدانند
- نامزد دریافت عنوان بهترین کتاب یادبود و خودزندگینامه از سوی سایت گودریدز؛
- کتاب منتخب ویراستاران آمازون؛
- کتاب پرفروش سایت آمازون؛
- پرفروشترین کتاب نیویورک تایمز.
نکوداشتهای کتاب آنچه استخوانهایم میدانند
- یک واکاوی جذاب که استفانی فو در طول آن، با صراحت و دقت با خود و گذشتهاش روبهرو میشود. اثری که بهواقع تکاندهنده است. (نیویورک تایمز)
- این اثری با زیبایی بیاندازه است. (پابلیشرز ویکلی)
کتاب آنچه استخوانهایم میدانند برای چه کسانی مناسب است؟
این اثر به کسانی که میخواهند درمورد اختلال اضطراب پس از سانحه بدانند توصیه میشود.
در بخشی از کتاب آنچه استخوانهایم میدانند: خاطراتی از درمان آسیب روانی پیچیده میخوانیم
آنچه من از کودکی با خودم به دوش میکشم: کتکزدنها است؛ مادرم خیلی من را کتک میزد. من را بهخاطر نگاه نکردن در چشمهایش موقع صحبت کردن، میزد. حتی اگر زیاد هم زل میزدم باز هم میزدم. بهخاطر نشستن با یک پای جمع شده برروی صندلی، مانند کالسکهرانها در شرق یا برای استفاده از عبارتهای عامیانه آمریکایی مانند (ریلکس باش مرد) میزد. یکبار برای باز کردن بستهبندی مجله پیپل که برای او پست شده بود، به مدت نیم ساعت با دسته تنیسش زدم. گاهی اوقات کتکزدنها ملایم بود با چوبغذاخوری یا اسباببازیهایم یا با دستش میزدم. وقتهای دیگه با خطکش پلاستیکی یا چوب بامبو با شدت میزد، تا میشکست و بعد هم من را مقصر شکستنش میدانست. داد میزد: «تو من رو مجبور میکنی، از بس که احمقی.» بعد هم به سقف نگاه میکرد و به خدا میگفت: «چه کاری انجام دادم که همچین بچه ناشکر، بدردنخوری گیرم اومده؟ زندگیم رو نابود کردی. پسش بگیر. دیگه نمیخوام اصن به صورت زشتش نگاه بکنم.»
چندباری درسال، مادرم بهقدری از من خسته میشد که فکر میکرد خدا باید برای همیشه من را پس بگیرد. مویم را در بالای پلهها میگرفت و با همان به پایین پرتم میکرد؛ یا چاقو را روی مچ دستم میگذاشت، یا سرم را به عقب میبرد و چاقو را روی گلویم میگذاشت. لبه سرد چاقو روی پوستم فشار میداد. به شدت عذرخواهی میکردم. اما داد میزد و میگفت که الکی میگویم، قبل از اینکه بخواد رگ گردنم را بزند، باید دهانم را ببندم؛ ساکت میشدم. اما دوباره میگفت، که هیچوقت عذرخواهی نمیکنم. پس دوباره شروع به عذرخواهی میکردم، و میگفت که عذرخواهیهایم هیچ ارزشی ندارد علاوهبر آن، حالا که اشکهایم هم زشتم کرده است و باید بمیرم. همانطوری مینشستیم، ساعتها در چرخهای مزخرف گیر میکردیم.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب آنچه استخوانهایم میدانند: خاطراتی از درمان آسیب روانی پیچیده |
نویسنده | استفانی فو |
مترجم | سارا کهری |
ناشر چاپی | انتشارات راوشید |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 174 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-8259-16-1 |
موضوع کتاب | کتابهای خاطرات |