معرفی و دانلود کتاب آنجا که برفها آب نمیشوند
برای دانلود قانونی کتاب آنجا که برفها آب نمیشوند و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب آنجا که برفها آب نمیشوند
کتاب آنجا که برفها آب نمیشوند نوشتۀ کامران محمدی رمانی جذاب و کوتاه است که مخاطب را در دل سه روایت موازی با خود همراه میکند. جنگ، تنهایی و فراموشی از مضامین پررنگ این اثر هستند. گفتنیست این کتاب نامزد دریافت جایزه از جشنوارهی ادبی روزیروزگاری بوده و اولین جلد از سهگانهای با عنوان «فراموشی» است.
دربارۀ کتاب آنجا که برفها آب نمیشوند
کتاب آنجا که برفها آب نمیشوند اولین رمان از سهگانۀ فراموشی نوشتۀ کامران محمدی است. دو رمان دیگر این مجموعه «اینجا باران صدا ندارد» و «بگذارید میترا بخوابد» نام دارد که بعد از این اثر منتشر شدهاند. نویسندۀ این کتاب تحصیلات روانشناسی دارد و با تکیه بر همین دانش تلاش میکند موقعیت روانشناختی شخصیتهای قصهاش را برای مخاطب روشن کند. کامران محمدی با ورود به جهان ذهن شخصیتها، مخاطب را با جزئیات بیشتری از زندگی آنها آشنا میکند. او در این رمان سه روایت مختلف و در عین حال مرتبط را توصیف میکند که وجه مشترک آنها مضامینی نظیر تنهایی، فراموشی، عشق، مرگ و جنگ است.
رمان با داستان آشنایی حورا و یک راننده تاکسی بیستوشش ساله به نام رسول در یک روز برفی شروع میشود و سپس با داستان علاقهمندی ریبوار، یکی دیگر از شخصیت های مهم داستان، به فریبا مادر حورا ادامه مییابد. ریبوار از فریبا خوشش میآید چون با دیدن این زن یاد معشوق از دست رفتهاش در زمان جنگ میافتد. نویسنده در ادامۀ رمان در روایت سوم سراغ داستان زندگی روژیار خواهر ریبوار میرود و جزئیاتی از زندگی مشترک او و همسرش ابراهیم را بازگو میکند. رابطۀ روژیار و ابراهیم به گرمی اوایل ازدواج نیست و روژیار تلاش میکند به شیوههای مختلف رابطه عاطفی خود با شوهرش را بهبود ببخشد.
در طول رمان جزئیات بیشتری از این سه روایت میخوانیم که به طریقی با یکدیگر مرتبط میشوند. در خلال این روایتها داستانهای دیگری هم مطرح میشود که مثل قطعات پازل در ذهن خواننده جای میگیرد. در این رمان در کنار روایتهای جذاب، شاهد تحلیلهای مبتنی بر روانشناسی از شخصیتهای داستان هستیم. لحن و زبان نویسنده در روایت قصه بسیار روان و خواندنی است و همین باعث شده مخاطب از خواندن رمان حاضر لذت ببرد. کتاب آنجا که برفها آب نمیشوند ساختاری مدرن دارد؛ چون نویسنده در روایت خود به ذهن و روان شخصیت ها هم نگاهی داشته و به نوعی به داستان کتاب عمق بخشیده است.
جوایز و افتخارات کتاب آنجا که برفها آب نمیشوند
- نامزد دریافت جایزه گلشیری
- نامزد دریافت جایزه روزی روزگاری
کتاب آنجا که برفها آب نمیشوند برای چه کسانی مناسب است؟
این کتاب برای تمام علاقهمندان به رمانهای معاصر فارسی مناسب است. همچنین اگر طرفدار رمانهایی مدرن و مبتنی بر تحلیلهای روانکاوانه هستید، خواندن این اثر جذاب را به شما پیشنهاد میکنیم.
با کامران محمدی بیشتر آشنا شویم
کامران محمدی رماننویس معاصر و مدیر نشر سنگ است. او تحصیلات دانشگاهی خود را تا مقطع کارشناسی ارشد رشتۀ روانشناسی ادامه داده است. کامران محمدی داستاننویسی را از دوران نوجوانی آغاز کرد و سابقه همکاری با روزنامهها و نشریات مختلفی را در کارنامۀ خود دارد. همچنین مجموعه داستان کوتاهی به نام «خدا اشتباه نمیکند» در کارنامۀ این نویسنده وجود دارد که در سال 1380 جایزۀ کتاب سال دانشجویی را از آن نویسندهی خود کرد. از دیگر آثار کامران محمدی میتوان به رمانهای «اینجا باران صدا ندارد، بگذارید میترا بخوابد، مه و مجوعهای به نام رولت روسی و هشت داستان دیگر» اشاره کرد.
در بخشی از کتاب آنجا که برفها آب نمیشوند میخوانیم
راهیم فکر کرد حالا حتماً تمام گروهان مثلِ سنگ خوابیدهاند. کاش رسول هم خوابیده بود و صبح بیدار میشد و برمیگشتند اورمیه و... ناگهان ستاره را بهخاطر آورد و لحظهای فکر کرد شاید بهتر باشد رسول را به اورمیه برگرداند. حالا که قبرها آماده شده بودند، ترس خواباندن برادرش در قبر، مرددش کرده بود. آنجا دستکم یک نفر انتظارِ رسول را میکشید. یک نفر. و از این فکر بهشدت احساسِ درماندگی کرد. کاش پدر و مادر زنده بودند و میتوانستند... نه. فوراً فکرش را اصلاح کرد. چه خوب که زنده نیستند تا مجبور باشد مرگ رسول را به آنها خبر دهد. و بلافاصله نتیجه گرفت برای ستاره هم این مقدار دوری راه بهتر است. فاصله، شرم را کمرنگ میکند و این برای یک دختر بیست و یکساله از هر چیز بهتر است. تصمیمش را گرفته بود.
بهسمت گاری رفت. روژیار هم بلند شد و کنار او ایستاد. هر دو به جنازهها خیره بودند که زیر نور ماه، اندکاندک هراسآلود و غریبه بهنظر میرسیدند. ابتدا روژیار خم شد و زیر شانههای آقا را گرفت. ابراهیم هم از او اطاعت کرد و بیهیچ اشارهای پاهای پدر را بلند کرد. قبر کمی برای آقا کوچک بود. روژیار بیل را برداشت و خاک را بر صورت آقا پاشید. میخواست هر چه زودتر صورتش را پنهان کند. ابراهیم بهطرف رسول رفت. دستهایش را زیر کمر و زانوهای او فرو برد و با یک حرکت رسول را بلند کرد. انگار چیزی را از عمق وجود خودش کنده باشد و بر دست گرفته باشد. روژیار از حرکت ایستاد و به حرکات ابراهیم خیره شد که چگونه بااحتیاط رسول را در قبر میگذارد و بعد، بیآنکه حتا لحظهای به او نگاه کند، بهطرف گاری برمیگردد و میایستد. نوبت اَژین بود. حس کرد مایعی از زمین وارد پاهایش شد و بالا رفت. به قلبش رسید و در تمام رگهایش جریان یافت. نشست.
فهرست مطالب کتاب
روز اول. تنهایی
روز دوم. فراموشی
روز سوم. مرگ
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب آنجا که برفها آب نمیشوند |
نویسنده | کامران محمدی |
ناشر چاپی | نشر چشمه |
سال انتشار | ۱۳۹۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 101 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-362-491-0 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه ایرانی |