معرفی و دانلود کتاب فرشته‌ی عشق

معرفی کتاب فرشته‌ی عشق

رمانی به غایت ساده و خوش‌خوان که روایتگر عشقی واقعی است. کتاب فرشته‌ی عشق، اولین اثر فاطمه لکهوری، همان‌طور که از نام آن پیدا است، روایتی عاشقانه است. لکهوری در این کتاب، داستان عشق دختری ساده به نام پری را روایت می‌کند که در گیر و دار زندگی خانوادگی‌اش، به ناچار تصمیم‌هایی می‌گیرد که برایش دشوار هستند و او را به سیاهچاله‌ی افسردگی و غم می‌کشانند.

درباره‌ی کتاب فرشته‌ی عشق

فرشته‌ی عشق باید چه شکل و صورتی داشته باشد؟ چه تشبیهاتی برای او درست از آب درمی‌آید؟ آیا باید آن‌قدر مهربان باشد که نیاز دیگران را به خود ترجیح دهد و کم‌کم به کوهی از درد و خستگی تبدیل شود؟ این تصویری است که فاطمه لکهوری در کتاب فرشته‌ی عشق می‌سازد. این داستان با لحن ساده و روایت ساده‌اش می‌تواند برای بسیاری از خوانندگان رمان‌های ایرانی جذاب باشد.

فرشته‌ی عشق روایت دختری به نام پری است که در یک خانواده‌ی بسیار معمولی زندگی می‌کند و درگیر چالش‌های زندگی روزمره است. توصیفات این کتاب بسیار ساده است. این اثر را می‌توانیم یک داستان خانوادگی ایرانی بدانیم با شخصیت‌هایی ساده که هر یک دغدغه‌هایی دارند و با احساسات مختلف انسانی مانند خشم، حسد، غم و نگرانی دست و پنجه نرم می‌کنند.

پری، این دختر نوجوان و زیبا، عاشق مهرداد است؛ از آن عشق‌های پرشور جوانی که یک خانواده را به چالش می‌کشاند. پری و مهرداد با یکدیگر همسایه هستند و خانواده‌های آن‌ها با یکدیگر رفت‌و‌آمد دارند. این دو دلداده بی‌خبر از دیگران، یکدیگر را می‌خواهند و برای آینده‌ی زندگی خود رویا می‌بافند. اما سرنوشت برای آن‌ها چه نقشه‌ای کشیده است؟ هر چه هست، شانه‌های نحیف پری کوچک این قصه، تاب و توان رنج را ندارد. رنج‌هایی که از ابتدای راه زندگی به او تحمیل شده و میل به خوش‌بینی را از او گرفته‌اند. پری باید تصمیم بگیرد؛ باید کاری را انجام دهد که هیچ میل و اشتیاقی به انجام آن ندارد و تمام درد او همین است. کتاب را بخوانید و با داستان ساده اما پراحساس فرشته‌ی عشق همراه شوید. این کتاب به همت انتشارات خیزران منتشر شده و در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است.

کتاب فرشته‌ی عشق برای چه کسانی مناسب است؟

اگر می‌خواهید با روایتی عاشقانه و بی‌تکلف همراه شوید، کتاب فرشته‌ی عشق مناسب شما است. مطالعه‌ی این کتاب به تمامی دوست‌داران رمان‌های فارسی احساسی و رمانتیک پیشنهاد می‌شود.

در بخشی از کتاب فرشته‌ی عشق می‌خوانیم

پری از زمانی که از پسرها جدا شده بود به فروشگاه‌ها نگاه می‌کرد و راه می‌رفت. در دلش غوغایی بود، نمی‌دانست مهرداد چه می‌خواست بگوید، هنوز بوی عطر او شامه‌اش را نوازش می‌کرد. چشمش افتاد به کیف‌های رنگارنگی که پشت ویترین بود، داخل مغازه که شد یکی از کیف‌ها نظرش را گرفت و برای مادرش خرید و با خودش گفت برای بابا هم کیف بگیرم، به سمت کیف‌های مردانه رفت، هیچ‌کدام را نپسندید، بیرون آمد، کمی جلوتر که رفت چشمش به جعبه‌ی موزیکال افتاد داخل شد و از فروشنده جعبه‌ی موزیکال را خواست. فروشنده جعبه را آورد و گذاشت جلوی او، پری جعبه را باز کرد به مجسمه‌ی عروس و داماد که آهنگ بسیار زیبای عاشقانه‌ای می‌خواندند نگاه کرد، خیلی خوشش آمده بود یاد مهرداد افتاد، دلش خواست برای او بخرد و به او هدیه دهد، اینطوری شاید منظورش را می‌فهمید، خرید. کادویش کرد و بیرون آمد. جلوتر که رفت هنوز به کافی‌شاپ نرسیده، فروشگاه کفشی را دید، فکر کرد برای پدرش کفش هدیه بگیرد با این فکر داخل فروشگاه شد، انتخابش را کرد، خوشبختانه سایزش را می‌دانست، خرید را انجام داد و به سمت کافی‌شاپ رفت. داخل کافی‌شاپ چشمش به مهرداد افتاد که منتظر نشسته بود، چند میز را رد کرد تا رسید جلوی مهرداد، دستانش پر از بسته‌های خرید بود، بسته‌ها را گذاشت روی صندلی کنارش و نشست رو‌به‌روی او، مهرداد تا صدای صندلی را شنید سرش را که روی میز گذاشته بود بلند کرد پری را دید که نگاهش می‌کرد.

چی شد؟ خرید کردی؟ خسته شدی؟ پس کو پوریا؟

اون هنوز داره انتخاب می‌کنه، منم که خسته شدم آمدم اینجا.

پس هنوز هیچی نگرفته.