معرفی و دانلود کتاب آدوایتا در ذن و تائو
برای دانلود قانونی کتاب آدوایتا در ذن و تائو و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب آدوایتا در ذن و تائو
رامش بالسکار دانشی سانسکریت به معنای نادوگانگی را در کتاب آدوایتا در ذن و تائو شرح میدهد. این اثر با دیدگاهی فلسفی، مرزهای جغرافیایی را نادیده میگیرد و حقیقت پنهان در پشت توهم زمان و مکان را آشکار میکند
دربارهی کتاب آدوایتا در ذن و تائو:
در آموزههای اساتید ذن، یقیناً توضیحی عالی از نوعی دریافت درونی درست از حقیقت بنیادین میتوان دید، که بیشباهت به توضیح آدوایتا از همان حقیقت بنیادین نیست که از زبان اساتیدی همچون آدی شانکاراچاریا و حکیم جنانِشوار بیان میشود. درواقع، نظریه بر این باور است که بودیدارما آیینی با خود بسیار کهن، از هند به چین آورد.
هوانگپو از طرف بسیاری افراد، بنیانگذار فرقهی بزرگ لینچی (رینزایی) بهشمار میرود که همچنان در چین پیروانی دارد و به گونهای فراگیر، در ژاپن در حال رشد است. هوانگپو در ژاپن، عموماً با نام اُباکو شناخته میشود.
پیروان ذن برای رسیدن به روشنبینی از طریق تولدهای مکرر و گوناگون، که بهطوری گریزناپذیر و بسیارطولانی با باری از رنج و ناآگاهی همراه است، مایل نیستند. آنها تمایلی ندارند که با نهایت کُندی به آن تجربهی متعالیای برسند که عُرفای مسیحی با عنوان «وحدت با اُلوهیت» آن را توصیف کردهاند. آنها به امکان تحقق روشنبینی کامل با پشت سر گذاشتن تفکر مفهومی و رسیدن به درکِ شهودی باور دارند.
رامش بالسکار (Ramesh S. Balsekar) کتاب آدوایتا در ذن و تائو (Advaita On Zen And Tao) را عمدتاً، براساس «آموزش ذنِ هوانگپو» استوار کرده است که جان بلوفلد در سال 1958، آن را ترجمه کرده است.
به این گفته توجه کنید: «وجود اشیا بهعنوان هویتهای مجزّا یا نامجزّا هردو مفاهیمی دوگانهاند. کسی که آب مینوشد، بهخوبی میداند که آب سرد است یا گرم.» این نقل قول از هوانگپو را ممکن است رامش بالسکار، استاد هندی آدوایتای نوین نوشته باشد. رامش این نکته را در صفحات این کتاب، در تفسیرهای خود از متن «چون چو» بهروشنی، توضیح میدهد. او هر بخش را با توضیحِ کلامِ اصلی هوانگپو شروع میکند و سپس، معنی آن را در چارچوب مفاهیم آدوایتا ویلانیا روشن میکند.
در اینجا به چند نکتهی مفید دربارهی تفاوتهای عبارتپردازی که مربوط به مفاهیم کلیدی است، اشاره میکنیم: در ذن، وقتی کلمهی «ذهن» بهصورت اسم خاص بهکار میرود، به همان چیزی اشاره میکند که آدوایتا آن را «هوشیاری» یا «آگاهی غیرفردی» مینامد و «ذهن» بهصورت اسم عام معادل «هوشیاری فردی» یا «ایگو» است (که در شخص معمولی، مبتنی بر حس فاعلیتِ فردی و ذهنِ متفکر است).
جایی که هوانگپو میگوید: «وقتی بدن و ذهن به عملکرد خودانگیخته و طبیعی برسند، راهْ طی شده و ذهنْ فهمیده شده است.»، آدوایتا ممکن است آن را اینطور بیان کند: «در نبودِ حس فاعلیت فردی، به نظر میرسد که تمام اَعمال پدیدآمدنهای خودانگیخته در هوشیاری یا آگاهیِدرحرکتاند و این تنها چیزی است که وجود دارد.» و وقتی هوانگپو از کلمهی «بودا» استفاده میکند مثل این جمله: «بودای همیشهموجود، بودای فُرم یا وابستگی نیست.»، اشارهاش به مردی نیست که 2500 سال پیش در هند میزیسته است. همینطور، وقتی رامش از کلمهی «خدا» استفاده میکند، منظورش پیرمردی با ریشِ سفید نیست که دربارهی گناهکاران به داوری مینشیند. هردوی آنها به منشأ ابدیت ذهنیتِ محضِ تهی از هر عینیت یا حقیقت وجودی ما اشاره میکنند.
کتاب آدوایتا در ذن و تائو مناسب چه کسانی است؟
اگر در پی کشف اسرار هستی و زندگی خود هستید، خواندن این کتاب تجربهای خاص و تازه برای شما خواهد بود.
جملات برگزیده کتاب آدوایتا در ذن و تائو:
- جهان نامتجلی فقط با ورود هوشیاری مطلقِ من هستم متجلی میشود.
- پرهیزگاری، آرامش و خرد فقط به این دلیل هستند که آزمندی، خشم و ناآگاهی وجود دارند.
- تعلیمگیرندگان برای آنکه موفق شوند، باید بدانند که بهجز ذهنِ واحد به هیچ چیزی وابسته نشوند.
- اگر مردم فقط، تمام تفکر ذهنی را کنار بگذارند، در یک آن درمییابند که این جوهر منشأ است که خود را متجلی میکند.
در بخشی از کتاب آدوایتا در ذن و تائو میخوانیم:
به گفتهی آدوایتا، ریشهی تمام اسارت و بدبختی، مفهوم خواست و اراده است. کلِ سازوکار زندگی روزمره بر پایهی این ذهنیت است که در پس هر عملِ انسان اراده و اختیار نهفته است و از اینرو، او مسئول تمام آن اَعمال است. اما حقیقت این است که انسانها عمل نمیکنند، بلکه به انگیزشهای بیرونی عکسالعمل نشان میدهند. بیشترین وقت زندگی بیشتر مردم براساس واکنشهای غریزی، عادتها و حتی تبلیغات شرطیشده صَرف میشود. درواقع، گسترهی اعمال زندگی ارادی و تأملشده بسیار محدود است، اما هر فرد فکر میکند که خودش فاعل است و به همین دلیل، حکیم آشتاواکرا این ذهنیت ارادهی فردی را نیشِ مهلک مار نفس «ایگو» مینامد.
تنها شیوهای که میتواند انسان را از گزند نیش فاعلیت فردی نجات دهد این است که خود را بهعنوان کنندهی عمل نشناسد و از شناخته شدن با هرچیزی که برایش هویتی جداگانه فراهم میکند دست بکشد. ممکن است انسان فکر کند که خودش زندگیاش را پیش میبرد، اما درواقع، زندگی بهعنوان بخشی از عملکردِ این تجلی کل، زندگی میشود. تمام وقایع بر روی هم، عملکرد این تجلی را میسازند که برطبق زنجیرهی عواملِ مستقل از فرمان ما عمل میکنند. نمیتوان تصور کرد که چنین کلیتی جایی برای ارادهی ما باقی بگذارد، جز بهعنوان بخشی از عملکردِ همان کل. تنها علاج برای نیش مار فاعلیت فردی، «ایمان» به این حقیقت است که انسان نه یک کالبد فردی هویتی ذهنی که فقط شیء است بلکه بهعنوان «ذات15 واحد» زندگی میکند. چنین ایمانی این درک ناگهانی و همزمان را به وجود میآورد که «من» ذات واحد هستم و کل تجلی، بیان عینی من است. من هوشیاری کیهانی هستم که در آن کلیت تجلی محسوس بروز کرده و عملکردش همان چیزی است که «زندگی روزانه» مینامیم.
فهرست مطالب کتاب
سخن مترجم
آدوایتا در ذن
پیشگفتار
مقدمه
آدوایتا در تائو
پیشگفتار
مقدمه
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب آدوایتا در ذن و تائو |
نویسنده | رامش بالسکار |
مترجم | لیلا امانت ملایی |
ناشر چاپی | نشر ترنگ |
سال انتشار | ۱۳۹۸ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 145 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-668336-4 |
موضوع کتاب | کتابهای فلسفه |