معرفی و دانلود کتاب آدم‌های اشتباهی و اگر باران ببارد

معرفی کتاب آدم‌های اشتباهی و اگر باران ببارد

جستجوی نور در تاریکی و انتظار باران در قحطی محور اصلی رویدادها در کتاب آدم‌های اشتباهی و اگر باران ببارد نوشته‌ی راشیت چلیک ‌ازر است. این کتاب که شامل دو نمایشنامه‌ی نمادین و مفهومی می‌شود، بخشی از زندگی شخصیت‌هایی را به تصویر می‌کشد که نور، زندگی و آزادی را جستجو می‌کنند؛ جستجوهایی که ممکن است گاهی موفقیت‌آمیز باشد و گاهی به یک دور باطل بیفتد و سرانجامی نداشته باشد.

درباره‌ی کتاب آدم‌های اشتباهی و اگر باران ببارد

بسیاری از آدم‌ها در زندگی دنبال گمشده‌ای هستند یا انتظار چیزی را می‌کشند. آن‌ها در حصارها نمی‌گنجند و در تلاش هستند پا را از حدومرزها فراتر بگذارند. کتاب آدم‌های اشتباهی و اگر باران ببارد (Toplu Oyunlari: Yağmurum Olsana, Yanlış Adamlar) نوشته‌ی راشیت چلیک ‌ازر (Raşit Çelikezer) شامل دو نمایشنامه است که در آن‌ها شخصیت‌ها در جدال با یکدیگر یا در درگیری با خویشتن انتظار چیزی را می‌کشند. اما این شخصیت‌ها در جستجوهای خود چقدر می‌توانند کامیاب باشند؟

در نمایشنامه‌ی اول با نام آدم‌های اشتباهی، سه مرد در اتاقی تاریک با نوری ضعیف، شخصیت‌ها و فضای اصلی این داستان را تشکیل می‌دهند. اتفاق‌هایی عجیب و غیرمنتظره در این فضا می‌افتد که توضیح آن‌ها چندان ساده نیست. یکی از مردها صدای شلیک گلوله‌ای را می‌شنود؛ درحالی‌که دیگران آن را نشنیده‌اند. این سه، دنبال دری در اتاق می‌گردند. پس از اینکه در را پیدا می‌کنند، وارد فضای تاریکی می‌شوند و به ناچار دنبال کلید برق می‌گردند. بالأخره با روشن شدن فضا احساس می‌کنند که در جایی شبیه یک سینمای متروکه هستند. یکی از مردها احساس می‌کند که آن‌ها در حال اجرای نمایش هستند. مردها در فضای بسته درباره‌ی آزادی، عشق و ازدواج حرف می‌زنند. درعین‌حال در طول داستان حضور سایه‌وار یک غول‌مرد همواره احساس می‌شود. خاموش و روشن شدن هرازگاه چراغ‌ها، صدای شلیک گلوله و حضور سایه‌وار یک ناشناس، فضای داستان را معمایی و هولناک می‌کند. گویا سرنوشتی هولناک در انتظار این سه مرد است.

نمایشنامه‌ی دوم کتابْ یعنی نمایشنامه‌ی اگر باران ببارد، درباره‌ی نویسنده‌ای به نام فرید است که انتظار باران را می‌کشد؛ چراکه وقتی باران می‌بارد، او عاشق می‌شود، سردردش خوب می‌شود و می‌تواند بنویسد و کتابش را تمام کند. درحالی‌که فرید در کشاکش با خود است، با فرشته‌ی سفیدپوش خود روبه‌رو می‌شود که به او خبر می‌دهد باران نخواهد آمد. این نمایشنامه شامل دو پرده است و حضور فرشته درعین اینکه گذشته‌ی مرد نویسنده را می‌کاود، ابعاد تازه‌ای به زندگی آینده‌ی او می‌دهد.

راشیت چلیک ازر یکی از نویسندگان سرشناس ترکیه است که تاکنون جوایز متعددی دریافت کرده و با تلویزیون دولتی ترکیه و اتحادیه‌ی فیلم‌سازان این کشور برای ساخت فیلم و سریال همکاری‌های زیادی کرده است. کتاب‌های او به زبان‌های روسی، انگلیسی، بلغاری، صربی و مقدونی ترجمه شده است. کتاب آدم‌های اشتباهی و اگر باران ببارد اولین بار است که در ایران ترجمه می‌شود. این نمایشنامه‌ها را انتشارات دیدآور با ترجمه‌ی کریم عظیمی ججین به زبان فارسی منتشر کرده است.

کتاب آدم‌های اشتباهی و اگر باران ببارد برای چه کسانی مناسب است؟

این کتاب برای تمام کسانی که به خواندن نمایشنامه‌ علاقه دارند یا در حوزه‌ی ادبیات نمایشی فعالیت می‌کنند، مناسب است.

در بخشی از کتاب آدم‌های اشتباهی و اگر باران ببارد می‌خوانیم

فرشته احساس می‌کند فرید در چانه‌زنی با او موفق‌تر است. چشم‌درچشم فرید دوخته و فرید پیروزمندانه چند قدم عقب می‌رود و بر‌می‌‌گردد.
فرشته. فکر می‌کنی چرا نمی‌تونی با همسرهات، یا بهتره بگم با «زن‌ها» تفاهم داشته باشی؟
فرید. پس روش کارتون اینه. اول بازجویی می‌کنین.
فرشته. فقط پرسیدم.
فرید. من از کجا بدونم؟ این رو تو باید کشف کنی. فرشته تویی.
فرشته. زود باش!
فرید. نمی‌دونم. در اصل نمی‌خوام هم بدونم.
فرشته. بارون چی؟ همین چند دقیقه پیش شنیدم می‌گفتی بارون برای تو مثل یه دارو می‌مونه. ماشالله علاج همه‌چی رو توی بارون می‌بینی.
فرید. هر سه معشوقه‌م رو توی بارون پیدا کردم. فکر می‌کنم برام خیلی مهمه.
فرشته. عه...؟
فرید. عزیزم! چه می‌دونم. ما انسان‌ها بعضی چیزها رو خوش‌یمن می‌دونیم. اگه توی زندگی‌مون اتفاق خوبی بیفته دلیلش به چیزهایی بستگی داره که خوشبختی‌مون توش هست. مال من هم چیزی شبیه اینه... راستش من بارون رو خیلی دوست دارم.