معرفی و دانلود خلاصه کتاب صوتی مغازه خودکشی

معرفی خلاصه کتاب صوتی مغازه خودکشی

ژان تولی در خلاصه کتاب صوتی مغازه خودکشی که یکی از آثار مجموعه‌ی «صد خلاصه‌ی برتر» است و از پرفروش‌ترین کتاب‌های اروپا و آمریکا به شمار می‌رود، داستان مغازه‌ی عجیبی را روایت می‌کند که در جهت تمام کردن نکبتی به نام زندگی، به مردم خدمات‌رسانی می‌کند!

درباره‌ی خلاصه کتاب صوتی مغازه خودکشی

در جامعه هرکس، برای خود شغل و پیشه‌ای را انتخاب می‌کند تا ضمن امرار معاش، بتواند مشکلات دیگران را رفع کنند. خانواده‌ی «تواچ» هم یکی از اعضای شریف جامعه به‌شمار می‌روند که البته، گره خاصی را از کار مردم باز می‌‍کنند؛ گرهی که زندگی نام دارد!

ژان تولی (Jean Teule) در خلاصه کتاب صوتی مغازه خودکشی (The Suicide Shop)، روایتگر داستان خانواده‌ی تواچ و شغل عجیبشان است؛ آن‌ها یک مغازه را می‌چرخانند که نامش را مغازه‌ی خودکشی گذاشته‌اند. در این مغازه، انواع و اقسام سم‌ها، روش‌ها و ابزارهای خودکشی به مشتریان عرضه می‌‌شود تا هرچه سریع‌تر، خودشان را از شر این جهان تاریک خلاص کنند. کاری شریف و با کلاسِ اجتماعی بالا که نسل‌اندرنسل، در خاندان تواچ باقی مانده و فرزندان یک‌به‌یک، آن را به عهده گرفته‌اند.

خانواده‌ی تواچ سه فرزند دارند؛ پسر بزرگشان ونسان، که همیشه از میگرن رنج می‌برد و بانداژی محکم به دور سرش پیچیده، فرزند دومشان مرلین، که همواره خود را زشت‌ترین دختر دنیا می‌داند و سومین بچه هم آلن، که یک لکه‌ی ننگ تمام‌عیار برای خانواده‌ی تواچ است! در خانواده‌ای که شغلشان، هموار کردن راه مرگ است و همیشه دنیا را سیاه و تاریک دیده‌اند، آلن همان پسرک موفرفری بازیگوشی است که در نقاشی‌هایش بچه‌هایی خوشحال با لباس‌های رنگارنگ می‌کشد و یک‌ریز، صدای خنده یا موسیقی شادش فضای مغازه را پر می‌کند. آلن تنها چیزی است که خانم و آقای تواچ همیشه بابتش خودشان را سرزنش می‌کنند.

ونسان و مرلین در یک کلام، بچه‌های خوب و سربه‌راه خانواده‌اند. آن‌ها همیشه به‌نحوی به پدر و مادرشان کمک می‌کنند تا بهترین و خلاقانه‌ترین روش‌های مردن را در اختیار مردم قرار دهند. ونسان که دستی در علم و اختراعات دارد، همیشه یک ایده‌ی نو را برای مرگی جذاب ابداع می‌کند. مرلین هم که برای تولد از والدینش بوسه‌ی مرگ را هدیه گرفته، تلاشش را می‌کند تا روزی دست‌کم چند نفر را راهی آن دنیا کند. این وسط فقط آلن است که نه‌تنها کمک نمی‌کند،‌ بلکه مشکل‌ساز هم می‌شود. او بند جلیقه‌ی انتحاری را شل کرده، جای سم را با گاز خنده پر می‌کند و... . هر جا آلن باشد، قطعاً صدای داد و فریاد اعتراض خانم و آقای تواچ نیز شنیده می‌شود. اما کم‌کم و با مریض شدن آقای تواچ، کار و بار مغازه دچار تغییرات مهمی می‌شود...

خلاصه کتاب صوتی مغازه خودکشی کاری از نشر صوتی کتابسرای نیک و انتشارات آسمان نیلگون است. شهرزاد رحیمی و هوتن شاطری‌پور نیز به ترتیب مترجم و راوی این اثر هستند.

درباره‌ی مجموعه کتاب‌های صد خلاصه‌ی برتر

صد خلاصه‌ی برتر عنوان مجموعه‌ای از کتاب‌های برتر، تأثیرگذار و پرفروشی است که به صورت خلاصه‌کتاب صوتی منتشر شده‌اند تا دسترسی مخاطبان را به مطالب مفید و کاربردیِ آن‌ها ساده‌تر کنند. کتاب‌های این مجموعه، این امکان را برای مخاطبانی که فرصت کافی برای مطالعه‌ی تمامِ مطالب کتاب در اختیار ندارند فراهم کرده‌اند تا در مدت‌زمان کوتاهی از محتویات کتاب‌های جالبِ توجه و پرمخاطب آگاه شده و از آن‌ها بهره ببرند. از جمله آثاری که در این مجموعه کتاب به انتشار رسیده‌اند می‌توان به خلاصه کتاب‌هایی مانند «کفش‌باز»، «حافظه نامحدود»، «روش گرگ»، «کیمیاگر»، «مردی به نام اُوه»، «من پیش از تو»، «بیندیشید و ثروتمند شوید» و «دنیای سوفی» اشاره کرد.

جوایز و افتخارات کتاب مغازه خودکشی

• یکی از رمان‌های پرفروش در ایران
• از آثار پرفروش‌ اروپا و آمریکا
• یکی از کتاب‌های فهرست «1001 کتابی که باید پیش از مرگ بخوانید»

نکوداشت‌های کتاب مغازه خودکشی

• یک کمدی آرام و ملایم. (فایننشال تایمز)
• این کتاب، سرشار از معنای زندگی است. (روزنامه‌ی فیگارو)
• یک رمان احساسی و درعین‌‌حال بسیار تیره و تاریک. (New York Journal of Books)

اقتباس‌‌ سینمایی و فرهنگی از کتاب مغازه خودکشی

در سال 2012، پاتریس لوکنت (Patrice Leconte) انیمیشنی موزیکال با اقتباس از این کتاب ژان تولی ساخت.

خلاصه کتاب صوتی مغازه خودکشی برای چه کسانی مناسب است؟

علاقه‌مندان به داستان‌های تخیلی با چاشنی کمدی سیاه، از شنیدن این کتاب لذت خواهند برد.

در بخشی از خلاصه کتاب صوتی مغازه خودکشی می‌شنویم

مرلین تواچ همچون ملکه‌ای بر تخت، روی یک صندلی دسته‌دار بزرگ نشسته و لباس تنگ و سینه‌بازی به تن کرده بود. او به سوی مشتری خم شد که از زیبایی، جوانی و رنگ‌های طلایی موهایش در رعشه افتاده بود. لبان سرخش را به سوی مشتری ناامید برد. شغل تازه‌ی مرلین تواچ، نوید موفقیت را به والدینش می‌داد و موجب خشنودی آن‌ها شده بود. یک لیست انتظار برای مشتری‌ها وجود داشت. وقتی آن‌ها برای رزرو بوسه‌ی مرگ تماس می‌گرفتند، لوکریس پاسخ می‌داد: «بله البته، ولی تا هفته‌ی بعد وقت خالی نداریم.»

فهرست مطالب کتاب صوتی