معرفی و دانلود کتاب گلهای معرفت
برای دانلود قانونی کتاب گلهای معرفت و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب گلهای معرفت
کتاب گلهای معرفت، داستانی ارزشمند با مضمون معنویت، گذار از کودکی به بزرگسالی و ارتباطهای انسانی را پیش روی شما قرار میدهد. اریک امانوئل اشمیت، نویسندهی سرشناس فرانسوی، دو شخصیت را برای روایت داستان در نظر گرفته است. موسی، پسری یهودی که با پدری سختگیر در آپارتمانی کوچک زندگی میکند. موسی از مغازهی مردی عربتبار معروف به موسیو ابراهیم، خوراکی میدزدد. به دنبال این اتفاق، دوستی عمیقی میان موسی و موسیو ابراهیم شکل میگیرد.
دربارهی کتاب گلهای معرفت
کتاب گلهای معرفت (M. Ibrahim and the Flowers of the Koran)، داستانی خواندنی با مفاهیم دوستی و معنویت را در خود گنجانده است. اریک امانوئل اشمیت (Eric-Emmanuel Schmitt)، شما را در این داستان با ماجراهای دلنشین پسری نوجوان با نام موسی و پیرمردی با نام موسیو ابراهیم همراه میکند.
موسی، شخصیت اصلی این رمان کوتاه، پسری است یهودی که در پاریس زندگی میکند. این پسر نوجوان، در آپارتمانی کوچک در محلهای با فضایی ناخوشایند روزگار میگذراند. پدر موسی، مردی است خسیس و بیمهر. این مرد نامهربان، از موسی انتظار دارد تا همانند یک بزرگسال، کارهای خانه را انجام دهد. به همین دلیل موسی همواره در حال خرید خواربار، آشپزی و نظافت منزل است. پدر موسی، او را با برادر بزرگترش مقایسه میکند و همواره وی را مورد سرزنش قرار میدهد.

اریک امانوئل اشمیت، داستان گلهای معرفت را با ماجراهای ارتباط موسی با زنی بزرگتر از خودش، آغاز کرده است. این پسر نوجوان، برای بودن در کنار زن به پول نیاز داشت. به همین دلیل قلکش را میشکند تا هزینههای این زن را تأمین کند. در این بین، زن به موسی یادآور میشود که در کنار پول، باید هدیهای کوچک به او بدهد. موسی هراسان به خانه میرود و خرس عروسکیاش را بر میدارد و به این زن میدهد.
در ادامهی داستان گلهای معرفت، موسی باز هم سراغ این زن میرود. در این سر زدنها، گذار موسی به مغازهی خواربارفروشی میافتد. این مغازه در محلهای یهودی نشین قرار گرفته است. پدر موسی، غذای زیادی برای فرزندش در منزل نمیگذارد. در نتیجه، موسی دست به سرقت از این مغازه میزند و خوراکی میدزدد. اریک امانوئل اشمیت، در ادامهی داستان، شخصیت جدیدی را به داستان وارد میکند. موسیو ابراهیم، مالک مغازهی خواربارفروشی. به رغم دزدیِ موسی از مغازه، موسیو ابراهیم به این پسر نوجوان سخت نمیگیرد و با هم دوست میشوند.
موسیو ابراهیم راز خوشبختی را برای موسی برملا میکند
به دنبال اتفاقهایی، موسیو ابراهیم نیز چشمههایی از ترفندهای زیرکانهی خود برای سرقت را به موسی نشان میدهد. مالک خواربارفروشی، از موسی میخواهد که فقط از مغازهی وی دزدی کند. رفاقت میان پسر نوجوان و مرد کهنسال، کار را به جایی میکشاند که موسیو ابراهیم، رسماً موسی را به فرزندی میپذیرد. سپس، موسی و موسیو ابراهیم مسافرتی خاطرهساز به خاورمیانه و ترکیه را آغاز میکنند. آنها میخواهند از زادگاه پیرمرد خواربارفروش بازدید نمایند. در طول مسیر، موسیو ابراهیم، هنر زندگی آگاهانه را به موسی میآموزد و اندرز مهمی را با او در میان میگذارد: آهستگی، راز خوشبختی است.
کتاب گلهای معرفت را انتشارات چشمه با ترجمهی سروش حبیبی، چاپ و روانهی بازار کرده است.
نکوداشتهای کتاب گلهای معرفت
- اریک امانوئل اشمیت، نویسندهی مورد علاقهی من است. داستان به قدری جذاب و دلنشین بود که آن را دوبار خواندم! من واقعاً از داستانهای کوتاه اشمیت لذت میبرم. (کاربر آمازون)
- داستانی فوقالعاده، دلنشین و کوتاه! (کاربر آمازون)
اقتباس سینمایی از کتاب گلهای معرفت
- فیلم سینمایی موسیو ابراهیم و گلهای قرآن، با هنرنمایی عمر شریف، محصول 2003 که برای این بازیگر توانمند، جایزهی سزار برای بهترین بازیگر مرد را به ارمغان آورد.
کتاب گلهای معرفت برای شما مناسب است اگر
- از طرفداران اریک امانوئل اشمیت هستید و میخواهید داستانی کوتاه از این نویسندهی سرشناس را مطالعه کنید.
- به خواندن داستانهای کوتاه با مضمون معنویت، دوستی و انسانیت علاقه دارید.
در بخشی از کتاب گلهای معرفت میخوانیم
حقیقت این است که از آن به بعد من میتوانستم دزدیهایم را جای دیگر بکنم. اما ابراهیمآقا قسمم داد که «موموجان، اگه حتماً نمیتونی دزدی نکنی، بیا از خود من بدزد.»
طی روزهای بعد راههای بسیاری به من یاد داد تا گوش پدرم را طوری ببرم که روحش هم خبردار نشود: مثلاً نانهای بیات روز پیش یا روز ماقبل را در فر برشته کنم و به جای نان تازه پیشش بگذارم یا مثلاً کاسنی در قهوه بریزم و هر روز بر مقدار آن بیفزایم و قهوه را صرفهجویی کنم یا از یک چای کیسهای دوبار استفاده کنم. یا شراب سهفرانکی قاتی شراب بوژولهی معمولی او بکنم و از همه بهتر اینکه خوراک مخصوص سگها را به جای پاتهی دهاتی ناب جلوش بگذارم و این بهخوبی نشان میداد که ابراهیمآقا در کلاهبرداری تا چه پایه استاد است.
از برکت کمکهای فنی ابراهیمآقا دیوارهای دنیای بزرگسالان شکاف برداشته بود و دیگر همان سد سکندر یکدستی نبود که من با سر به آن میخوردم. شکافی در آن پیدا شده بود و دست کمکی از لای این شکاف به طرف من دراز شده بود.
یکبار دیگر پساندازم به دویست فرانک رسید و میتوانستم بار دیگر احساس کنم که مردم.
تازه داخل کوچهی پارادی شده بودم و صدفی را که به من هدیه کرده بودند برای صاحب تازهی خرسک میبردم که مردی را دیدم که مثل فرفره میدوید و یکی از خانمها دنبالش میکرد و جیغ میزد: «آی دزد! آی دزد! کیفم را زد!»
فهرست مطالب کتاب
مقدمه
میلارپا
ابراهیم آقا و گلهای قرآن
اسکار و بانوی گلیپوش
مشخصات کتاب الکترونیک
| نام کتاب | کتاب گلهای معرفت |
| نویسنده | اریک امانوئل اشمیت |
| مترجم | سروش حبیبی |
| ناشر چاپی | نشر چشمه |
| سال انتشار | ۱۴۰۴ |
| فرمت کتاب | EPUB |
| تعداد صفحات | 143 |
| زبان | فارسی |
| شابک | 978-964-362-163-6 |
| موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان مذهبی خارجی |




























