معرفی و دانلود کتاب غریبه‌ای در قایق نجات

معرفی کتاب غریبه‌ای در قایق نجات

من اینجا هستم. مگر شما صدایم نکردید؟ این جمله‌ی ساده، آرام و در عین حال تکان‌دهنده، قلب داستان جدید میچ آلبوم را تشکیل می‌دهد. در کتاب غریبه‌ای در قایق نجات، این اثر پرفروش نیویورک تایمز، نویسنده بار دیگر فلسفه‌ی وجودی و ایمان را در هم می‌آمیزد و ما را به سفریدر دل اقیانوس می‌برد؛ جایی که انسان‌ها تنها با یک قایق نجات و ایمانشان، به زندگی چنگ می‌زنند. این رمان با به تصویر کشیدن لحظات نفسگیر میان مرگ و زندگی، تضاد میان ایمان و بی‌اعتقادی را به شکلی شاعرانه و هیجان‌انگیز روایت می‌کند و خواننده را با بحران‌های عمیق و معنوی روبه‌رو می‌سازد.

درباره‌ی کتاب غریبه‌ای در قایق نجات

کشتی تفریحی مجلل گالکسی غرق شده و اکثر مسافرانش را به قعر دریا برده است. تنها چند نفر باقی مانده‌اند که با وجود زخمی شدن، توانسته‌اند خودشان را زنده نگه دارند. آن‌ها در میان اقیانوس، بدون آب آشامیدنی یا غذا و در تیررس کوسه‌ها نومیدانه به راهی برای نجات چشم دوخته‌اند و در میان امواج خشن و افق خالی، با پرسش‌هایی بنیادین روبه‌رو می‌شوند. ایمان داشتن به چه معناست؟ آیا اصلا فریاد کمک ما به گوش کسی می‌رسد؟ در کمال ناباوری معجزه از راه می‌رسد: آن‌ها پسری جوان با چشم‌های آبی را از آب بیرون می‌کشند. مردی که حتی یک خراش یا کبودی هم روی بدن خود ندارد. اولین کلماتی که از دهانش خارج می‌شود، حاضران را سر جای خودشان میخکوب می‌کند: «من خداوند هستم.»

خداوند در دریا: تأملی بر اعجاز

کتاب غریبه‌ای در قایق نجات (The Stranger in the Lifeboat) رمانی با حال و هوای مذهبی و فلسفی به قلم میچ آلبوم (Mitch Albom)، نویسند‌ه‌ی مشهور آمریکایی است. داستان از زبان یکی از کارکنان کشتی روایت می‌شود که دارد خاطراتش را خطاب به معشوقه‌اش آنابل می‌نویسد و از سویی دیگر، بازرسانی که به دنبال یافتن کشتی گالکسی و مسافرانش می‌گردند، داستان را به پیش می‌برند. میچ آلبوم روایتش را به دو دنیای دریا و خشکی تقسیم کرده که تقابل میان ایمان و گناه و مرز میان واقعیت و اعجاز را پررنگ‌تر کند و با ایجاد کردن تصویری شاعرانه و در عین حال سرشار از بیم و امید، نقش باور و ایمان را در بقای انسان نشان دهد.

در این رمان فلسفی با فضایی ساده، سرشار از عاطفه اما عمیق روبه‌رو می‌شویم که پرسش‌های فلسفی مهمی در آن نهفته شده است. نویسنده با الهام گرفتن از سنت‌های دینی و اخلاقی مسیحی و همچنین استفاده از عناصر نمادین مانند دریا (نماد دنیای ناشناخته‌ی وجود) و قایق نجات (به‌عنوان آزمونی برای ایمان) استفاده می‌کند تا خواننده را به سفری درونی بکشاند. سفری در میان موج و گرداب که هر آن بیم نابودی می‌رود. این داستان مذهبی را می‌توانید با ترجمه‌ی ایلیا اوزار با چاپ انتشارات اشراقیه بخوانید.

جوایز و افتخارات کتاب غریبه‌ای در قایق نجات

• کتاب پرفروش نیویورک تایمز؛
• اثر برگزیده‌ی آمازون در دسته‌ی داستان‌های تاریخی و مذهبی.

نکوداشت‌های کتاب غریبه‌ای در قایق نجات

• هیجان‌انگیز و گیراست؛ رمان غریبه‌ای در قایق نجات اثری اندیشمندانه، لبریز از امید و الهام‌بخش است. کتابی که وادارتان می‌کند عمیق‌ترین باورهای معنوی‌تان را دوباره مرور کنید... آلبوم در نهایت نشان می‌دهد که پاسخ دعاهای ما ممکن است درست در جایی پنهان باشد که انتظارش را نداریم! مهم نیست به معنویت اعتقاد داریم یا نه. (نیویورک ژورنال آف بوکس)
• زندگی‌بخش‌ترین و الهام‌بخش‌ترین رمان میچ آلبوم تاکنون. این کتاب کاری می‌کند که حتی محکم‌ترین باورهایتان را هم زیر سوال ببرید. (مامامیا، استرالیا)
• کتاب غریبه‌ای در قایق نجات، انگیزه‌بخش، تراژیک و زیباست. داستانی است که می‌تواند فراتر از صفحات خودش بر خواننده اثر بگذارد. (بوک ریپورتر)

کتاب غریبه‌ای در قایق نجات برای شما مناسب است اگر

• داستان‌هایی با حال و هوای معنوی و فلسفی توجهتان را جلب می‌کند.
• در زمان‌های دشوار زندگی‌تان به حضور خدا و آزمون‌هایی برای سنجیدن صبر و ایمانتان فکر کرده‌اید.
• می‌خواهید رمانی آموزنده و در عین حال هیجان‌انگیز بخوانید.

در بخشی از کتاب غریبه‌ای در قایق نجات می‌خوانیم

عزیزم، تمام تلاشم را می‌کنم که مثبت فکر کنم. به فکر بودن کنار تو، در خانه خودمان. به یک وعده غذا و یک نوشیدنی و یک خواب راحت و عمیق فکر می‌کنم، حتی به کارها و چیزهای کوچک. هر کاری باشد انجام می‌دهم تا فعالیت و تحرکم کم نشود، معمولاً از یک سمت قایق به سمت دیگر قایق می‌روم، و البته کشش ماهیچه‌های دست و پا را انجام می‌دهم، اما امان از آفتاب بی‌رحم چون اغلب عصاره قدرتم را می‌کشد. تا به حال قدر سایه را نمی‌دانستم، اما اکنون به خوبی حس می‌کنم که سایه چقدر پر ارزش است. رنگ پوست من از همیشه قرمزتر شده و جوش‌ها و تاول‌های ریز سراسر سطح پوستم را پوشانده‌اند. جَری قبل فرار از گالکسی با ذکاوت تمام یک کوله پشتی که یک کرم آلوئه ورا در آن بود را با خود آورد، ولی این برای همه ما کافی نیست.

همگی از این کرم استفاده می‌کنیم ولی فقط برای بدترین تاول‌ها، آن‌هم به مقدار بسیار کم. تنها راه پناه گرفتن و فرار از تیغ آفتاب خزیدن زیر سایبان است. اما وقتی همگی زیر سایبان می‌رویم واقعاً حالت خفگی بما دست می‌دهد، جا کم است و کسی نمی‌تواند صاف بنشینید. جَری یک کوله پشتی دارد که یک پنکه کوچک و دستی در آن تعبیه شده، ما هم آن را دست به دست می‌کنیم تا همگی سهمی از این نسیم بسیار ضعیف و مینیاتوری ببریم. البته برای اینکه در مصرف باتری صرفه جویی کنیم، زود آن را خاموش می‌کنیم.

آب شیرین گرانبهاترین کالایی است که داریم. ظرف آب را در "کیسه لوازم ضروری" پیدا کردیم، درون کیسه لوازم و ابزار مختلفی برای شرایط اضطراری چیده شده بود؛ یک ظرف برای تخلیه آب قایق، نخ نایلونی برای چوب ماهیگیری، پارو، یک طپانچه منور برای اعلام کمک و چند تکه دیگر از این نوع وسایل.

مهم‌ترین وسیله همان قوطی‌های آب آشامیدنی بود که اکنون تقریباً به انتها رسیده است. معمولاً روزی دو بار آب می‌نوشیم بدین شکل که در یک فنجان استیل مقداری مساوی آب می‌ریزم و هرکس جرعه‌ای می‌نوشد و فنجان دوباره پُر می‌شود و به ترتیب دست به دست می‌شود.