معرفی و دانلود کتاب گربه پایتخت
برای دانلود قانونی کتاب گربه پایتخت و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب گربه پایتخت
کتاب گربه پایتخت نوشته سید هاشم حسینی، از زبان گربهای است که از گوشهای، به شلوغی جمعیت، بیتوجهی افراد به یکدیگر، بیعاطفگی آدمها مینگرد و آن را روایت میکند.
این داستان که با رگههای طنز همراه است در اصل استعارهای از مشکلات شهرنشینی، شلوغی و بیتوجهی آدمها به یکدیگر است که از دید یک گربه روایت شده. درباره تفاوت این اثر با رمانهای تاریخی نویسنده میتوان گفت سید هاشم حسینی حتی در رمانهای تاریخی هم به مسائل اجتماعی و خانواده توجه دارد، در این اثر هم مسائل اجتماعی را از نگاه داستانی به تصویر کشیده است. نویسنده در کتاب گربه پایتخت به مضمون آشنایی در زندگی امروز شهری تاکید دارد و معتقد است، مشکلات شهرنشینی اجازه نمیدهد انسانها به مسائل واقعی خود نگاه کنند، به همین دلیل، به سادگی از کنار واقعیتها میگذرند.
گربهها نمیدانند کدام شهر پایتخت یک کشور است. به این هم افتخار نمیکنند که در پایتخت مملکتی زندگی کنند و به اصطلاح پایتخت نشین باشند. آنها محلههای آدمها را به اسم نمیشناسند، آن طور که ما میشناسیم. مثل مون پارلاس، بریک لین، حلوان، پراندربورگ، شانزلیزه، چانگ چون تاکاناوا، میدان سرخ و ناندوغان. با این حال، تا اندازهای فرق میان محلههای اعیان نشین و فقیرنشین را میدانند و درک میکنند؛ همان طور که فرق بین هوای سرد و گرم را یا باران و برف را حس میکنند و یا همان طور که فرق بین غذای لذیذ و غذای بیمزه را میفهمند.
در بخشی از کتاب گربه پایتخت میخوانید:
در قصابی باز بود. چشم عسلی وسوسه شد برود تو و از گوشت تازه بدزدد. استخوان کهنۀ کنار جوی نه به درد خودش میخورد نه پسر بیمار و رنجورش. پیادهرو را پایید. مغازه را پایید. دوید و بیصدا خزید زیر یخچال بزرگ. به بالا نگاه کرد. گوشت سرخ آویزان، آب دهانش را جاری کرد. گوشتهای پهن شده روی میز اشتهایش را برانگیخت و به شدت گرسنگیاش افزود. با نوک پنجه زیر میز رفت. دو آدم ایستاده بودند کنار میز؛ چهار پا نزدیک هم قرار داشتند و صدای حرف زدن دو آدم در مغازه میپیچید.
دو پای دیگر هم وارد مغازه شدند. چشم عسلی ترسید و ناامید شد. قصد گریز داشت اما ناگهان چیزی از بالا افتاد به زمین؛ افتاد جلوی روی او. یک تکه گوشت لخم قرمز بود. چشم عسلی همین را میخواست. هول نکرد. گوشت را به دهان گرفت و دوید. قاپید و دوید. دزدید و دوید. آن گوشت به درد پسرش میخورد. بدون مشکل از مغازه خارج شد. در پیادهرو میدوید. کسی دنبالش نبود. از بوی گوشت تازه سرمست شد. ثانیهای درنگ نکرد و مستقیم رفت توی مخفیگاه امنش، رفت توی لانهاش. گوشت سرخ را گذاشت کنار پسرش. از شدت گرسنگی به آن لیس زد، نبلعیدش.
پسر جسور به هوش شده بود. با دیدن مادرش و غذا به زور روی دست و پایش ایستاد. گوشت نرم را بویید و صورتش را به آن چسباند. چند ثانیه به همان شکل باقی ماند. یک چشمش بسته بود و یک چشمش نیمهباز. گازی به گوشت زد و آن را زیر پنجهاش کشید. نشست و زور زد. توان دریدن گوشت نرم را نداشت. چشم عسلی گازی به گوشت زد و آن را به طرف خود کشید. پسر گوشت را رها نکرد تا این که تکهای از آن جدا شد و در دهانش ماند. آن را که بلعید، دوباره به گوشت گاز زد. باز هم مادرش تکه گوشت را کشید و تکهای از آن در دهان پسر بیمار باقی ماند. این کار چند بار تکرار شد.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب گربه پایتخت |
نویسنده | سید هاشم حسینی |
ناشر چاپی | انتشارات سوره مهر |
سال انتشار | ۱۳۹۵ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 112 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-03-0386-0 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی ایرانی |