معرفی و دانلود کتاب زیر سایه کنار
برای دانلود قانونی کتاب زیر سایه کنار و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب زیر سایه کنار
اگر به دنبال خواندن یک رمان جذاب از ادبیات جنوب ایران هستید، کتاب زیر سایه کنار نوشتهی مسعود محسن پور میتواند انتظارات شما را برآورده کند. کتابی که میخوانید در آن از تمام عناصر بومی و خصیصههای ادبیات جنوب بهره برده شده است. بهکارگیری گویش خاص جنوبی و همچنین خلق شخصیتهای چندلایه از ویژگیهای این اثر خوشخوان است. این رمان از زاویه دید چند شخصیت مختلف نوشته شده و هر فصل آن با نام یکی از شخصیتها آغاز میشود.
دربارهی کتاب زیر سایه کنار
ادبیات جنوب ایران از شهرت زیادی میان کارشناسان ادبی و مخاطبان بهرهمند است. این ادبیات از خصیصههای روایی و بیانی ممتاز و متمایزی برخوردار است و همین مسئله باعث شده تا داستانهای به اصطلاح جنوبی برایمان تجربیات ویژهای را رقم زنند. مسعود محسن پور که خود اهل جنوب است، از کودکی با این عناصر متفاوت فرهنگی و زیستی بزرگ شده و بهخوبی از ماهیت هر کدام از این خصیصههای زبانی و بیانی شناخت دارد. او رمان شخصی و زیبای خود، زیر سایه کنار، سعی کرده یک داستان ویژه را تعریف کند. داستانی که با زیست خود نویسنده نیز قرابت دارد. به همین روی، میتوان گفت کتاب زیر سایه کنار به اثری تبدیل شده که میتواند مخاطبان گوناگونی را به خود جلب کند.
کتاب زیر سایه کنار اثریست که کوشش دارد تمام جاذبههای موجود در ادبیات جنوبی ایران را در یک روایت چندلایه به مخاطبان القا کند. «کنار» در واقع نام یک درخت در جنوب ایران است و عنوان کتاب نیز به آن اشاره میکند. ساختار رمان زیر سایه کنار به این شکل است که در هر فصل با یک زاویه دید متفاوت به داستان مینگریم. مسعود محسن پور از این تکنیک روایی پستمدرنیستی برای از میان بردن یک قضاوت مطلق استفاده کرده و لایههای روایی متعددی را به داستان خود افزوده است. روایت از طریق ده شخصیت مختلف به اتفاقات مینگرد و همین مسئله باعث میشود تا مخاطب از دریچههای متفاوتی به رویدادهای یکسان توجه کند.
داستان کتاب زیر سایه کنار در مورد یک زن است که وقتی فقط کودکی خردسال بود به وصلت یک مرد درآمد. این وصلت باعث شد تا زن از زادگاه خود دور شود و همین مسئله تأثیرات گوناگونی بر روان و روح وی بهجا گذاشت. داستان در شهر شوشتر روایت میشود و ما شاهد سرنوشت این زن و چهار فرزند وی هستیم. البته ما فقط در مورد این زن نمیخوانیم و باید گفت که خردهداستانهای متنوعی در بطن روایت کتاب وجود دارد که هرکدام از جذابیتهای ویژهای برخوردارند. این کتاب از نظر داستانگویی ریتم خوبی دارد و قادر است هر نوع مخاطبی را تا پایان روایت کنجکاو نگه دارد. کتابی که میخوانید توسط مسعود محسن پور تألیف شده و نشر افق آن را عرضه کرده است.
کتاب زیر سایه کنار برای چه کسانی مناسب است؟
خواندن این اثر به تمام دوستداران داستانها و رمانهای ایرانی پیشنهاد میشود. همچنین اگر به ادبیات جنوب ایران و خصیصههای فرهنگی و اجتماعی این محدودهی جغرافیایی علاقه دارید، از خواندن رمان زیر سایه کنار لذت خواهید برد.
در بخشی از کتاب زیر سایه کنار میخوانیم
یک روز وقتی داشتم رختها رو میشستم، مارکریم اومد زیر دالون و گفت: «یه چیزی میخوام بگم، اما دلم نمیآد. میدونم چقدر زهرا رو دوست داری، خودم هم همینطور، انگار نوه خودمه. دیروز بعدازظهر صَفیه، مارعلی، اومده بود اینجا. میگفت برای برادرش، غلوم، دنبال زن میگردن. شیش ماه پیش زنش مرده. بچههاش بزرگن، محله عبدالله بانو تنور نونوایی دارن. یکی رو میخواد محرمش باشه تا تروخشکش کنه، وگرنه ازش گذشته. مریضحال هم هست، زردی داره و همهش افتاده گوشه خونه، در دکون هم نمیره. گفت ازت بپرسم زهرا رو شی میدین؟ شیربهای خوبی هم میده، از نونوایی هم براتون نون میفرسته. اول جوابش کردم، اما خیلی اصرار کرد، که از خودت بپرسم. والله مو هم راضی نیستم، اما شاید کمکی باشه، کمی وضعتون بهتر بشه. بینیوبینالله آدمهای بدی هم نیستن. دختر هم میره دنبال بخت خودش، اما هرچی خودت بگی.»
مات موندم و خشکم زد، نشستم همونجا لبه حوض زیر دالون. نمیدونستم چه جوابی بدم. دخترم هنوز ده سالش هم نیست، چطور بفرستمش خونه شوهر؟ اما خودم هم همین سن بودم که دادنم به زایر. خدایا، این چه سرنوشتیه؟ یه نگاه به زایر کردم که اونطرف حیاط، فارغ از این دنیا، سایه دیوار نشسته بود. زایر مدتی بود هذیون میگفت و حواسش سر جاش نبود. گاهی عربی، گاهی هم به زبون اجنبی با خودش حرف میزد. گاهی حتی بچهها رو نمیشناخت. نصفهشب از خواب میپرید و فریاد میزد، بعدش میزد زیر گریه. قحنهش هم روزبهروز بدتر میشد. دیدم این که دیگه نونبیار نمیشه تو این خونه، پسرها هم نمیتونن تکهنونی برای شکم خودشون دربیارن، مگه محدعلی روزی چند قرون کار میکنه؟ اگه مزد خودم بابت شیر دادن به ایرج نبود، چیزی برای خوردن هم نداشتیم.
ضع روزگار هم روزبهروز بدتر میشه. چهکار کنم؟ اقلاً دخترم بره سر یه خونه و زندگی، شبها سر گرسنه زمین نذاره. تا صبح از فکروخیال خوابم نبرد. زهرا، دختر شیرینِ زایر، بدمش دست کی که نگرانش نباشم؟ اگه روزی زایر خوب شد و پرسید، بگم با دختر یکییهدونهش چه کردم؟
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب زیر سایه کنار |
نویسنده | مسعود محسن پور |
ناشر چاپی | نشر افق |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 240 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-332-067-5 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی ایرانی |