معرفی و دانلود کتاب کورنل استی
برای دانلود قانونی کتاب کورنل استی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب کورنل استی
آخرین اثر دژو کوستولنیی کتاب کورنل استی، درباره نویسندهای است که از زمانهای بسیار دور حضور یک دوست و همزاد شگفت انگیز را در کنار خود به یاد میآورد که شخصیتی کاملا متضاد با او دارد.
درباره کتاب کورنل استی:
این کتاب دو کاراکتر اصلی دارد که به گونهای همزاد و همراه هستند. یکی نویسندهای است با شخصیتی منظم، دقیق، متعهد به قید و بندها و محطاط. شخصیت دیگر کتاب کورنل استی نام دارد و درست برعکس نویسنده، رها و فارغ از هر قید و بندی در جهان است.
تفاوت شخصیت و رفتاری آنها به حدی است که تصمیم میگیرند از هم جدا باشند. نویسنده یک زندگی آرام و به دور از هیاهو برای خود دست و پا کرده در صورتی که کورنل استی دائما در حال ماجراجویی و گردش است اما با اسم همزادش آشوب و بینظمیهایی در طول سفرهایش به بار آورده است. این دو یار و همزاد قدیمی بالاخره پس از سالها دوری از هم تصمیم میگیرند ملاقاتی با یکدیگر داشته باشند و کتابی درباره آنچه بر آنها در طول زندگی گذشته است بنویسند... یک کتاب با دو نویسنده درباره یک اتفاق.
افتخارات کتاب کورنل استی:
- کتاب کورنل استی (Kornél Esti) نامزد دریافت جایزه بهترین اثر ترجمه شده به انگلیسی (BTBA) در سال 2012 شده است.
- برنارد آدامز برای برگرداندن این اثر به زبان انگلیسی برنده جایزه ترجمه پن (PEN) شد.
نکوداشتهای کتاب کورنل استی:
- کوستولنیی از رهبران شکوفایی ادبیات مجارستان در قرن بیستم و نویسندهای در سطح جهانی بود. (The Guardian)
- یک کمدی لطیف با بینشی پوچگرا به زندگی، هیجان اجتماعی بودن و احساس نزدیکی به مرگ که گمان میکنم همان کتابی است که دوست دارم. (Chad Harbach)
- یکی از مهمترین و درخشانترین نویسندگان عصر طلایی مجارستان کوستولنیی است که کورنل استی خوش ذوق و قریحه را خلق نمود. (Peter Esterházy)
- کوستولنیی با مهارت فراوان احساس تحسین و ستایش را نسبت به کورنل استی در خواننده بر میانگیزاند. ترکیب دو شخصیت که یکی قانونمند و دیگری قانون شکن است، خارق العاده شد. (Publishers Weekly)
خواندن کتاب کورنل استی به چه کسانی پیشنهاد میشود؟
تمامی علاقمندان ادبیات کلاسیک و داستانهای خارجی را به خواندن این رمان جذاب دعوت میکنیم.
با دژو کوستولنیی بیشتر آشنا شویم:
شاعر و نویسنده مجارستانی، دژو کوستولنیی (Dezso Kosztolanyi) سال 1885 در ساباتکا به دنیا آمد. پدرش مدیر دبیرستان محلی بود و او در آن جا درس میخواند، تا اینکه بهخاطر نافرمانی اخراج شد. کوستولنیی به مدت سه سال در دانشگاه بوداپست زبان مجاری و آلمانی خواند، اما در 1906 آن را رها کرد و به روزنامهنگاری روی آورد. در 1908، جزو نخستین نویسندههای مجله ادبی اسطورهای نیوگات بود. در 1910، انتشار دومین مجموعه اشعارش جنجالی در دنیای ادبیات بهپا کرد.
کوستولنیی در دهه 1920 از شعر به داستان روی آورد و در همان زمان رمانهای نِرون، شاعر خونریز (که توماس مان مقدمهای بر آن نوشته است)، اسکایلارک و آنا ادس را نوشت. کوستولنیی، علاوه بر اینکه منتقدی تأثیرگذار و اولین رئیس انجمن پِن مجارستان در 1931 بود، بهعنوان مترجم آثار نویسندگان مختلفی از جمله شکسپیر، لوئیس کارول، اسکار وایلد، ورلن، بودلر، گوته، ریلکه و همچنین بهخاطر گزیدههایش از اشعار چینی و ژاپنی معروف است. وی در سال 1936 دیده از جهان فروبست.
در بخشی از کتاب کورنل استی میخوانیم:
از نیمه زندگی گذشته بودم که یک روز بهاری و پرباد یاد کورنل استی افتادم. تصمیم گرفتم پیدایش کنم و دوستی سابقمان را از سر بگیرم.
تا آن موقع دهسالی میشد که هیچ ارتباطی با هم نداشتیم. چه چیزی بینمان فاصله انداخته بود؟ نمیدانم. میانهمان شکرآب نشده بود؛ حداقل نه مثل باقی مردم.
اما وقتی سیسالگی را رد کردم، کمکم دیگر عصبیام میکرد. سبکمغزیهایش برخورنده بود. از پیراهنهای یقهبالدار ازمدافتادهاش، از کراواتهای زرد و باریکش و بهخصوص از کلمههای دوپهلوی سخیف و مزخرفش خسته شده بودم. اصرارش به رفتارهای ناهنجار دیگر از تحملم خارج بود. لحظهای نبود که درگیر فلان ماجراجویی یا بهمان سبکسری نباشد.
مثلاً روزی داشتیم در پیادهروی کنار ساحل راه میرفتیم که بدون یک کلمه توضیح از جیب داخل کتش یک چاقوی آشپزخانه درآورد و جلوی چشم متحیر رهگذران نشست به تیز کردن چاقو با سنگهای لب گذرگاه. یا یک بار دیگر خیلی محترمانه سراغ مرد کور بیچارهای رفت تا ذرهٔ غباری را که توی چشم آن مرد رفته بود، دربیاورد. یک بار هم منتظر بودم مهمانهایی بسیار بلندمرتبه برای شام به منزلم بیایند که شغل و سرنوشتم به آنها بستگی داشت؛ یک عده سردبیر و سیاستمدار، بلندمرتبه و والامقام. استی هم مهمان خانهام بود و با موذیگری تمام کاری کرد که خدمتکارانم حمام را گرم کنند، مهمانهایم را یکییکی وقتی از راه رسیدند کنار بکشند و بهشان اطلاع بدهند که در خانهٔ من سنت یا خرافهای خانوادگی، رمزآلود و باستانی وجود دارد که متأسفانه از بیان جزئیاتش معذور است و بنا به آن همهٔ مهمانان بدون استثنا بایستی پیش از شام حمام کنند. بعد هم این شوخی مسخره را چنان با کلمههایی به شیرینی شهد و کاردانی و ظرافتی شیطانی انجام داد که قربانیان سادهدلش، کسانی که برای اولین و آخرین بار با حضورشان منت سر من گذاشته بودند، درحالیکه من روحم هم خبر نداشت، همگی، بهعلاوهٔ همسرانشان، حمام کردند و بعد، بدون اینکه بابت این شوخی وحشتناک خم به ابرو بیاورند، پشت میز شام نشستند و انگار نه انگار.
اینجور شوخیها قبلاً برایم جالب بود، ولی حالا، در آغاز بزرگسالیام، حسابی دلخورم کرد. میترسیدم این کارها بهراحتی باعث خدشهدار شدن نام نیکم شوند. به خودش چیزی نگفتم، اما باید اعتراف کنم او بیشتر از یک بار باعث شرمساریام شد.
بعید نیست احساس او هم به من همین بوده باشد. احتمالاً مرا که به ایدههایش احترام درخوری نمیگذاشتم در اعماق قلبش تحقیر میکرد؛ شاید حتی ازم متنفر بوده باشد.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب کورنل استی |
نویسنده | دژو کوستولنیی |
مترجم | کیوان سررشته |
ناشر چاپی | نشر خوب |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 291 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-698363-1 |
موضوع کتاب | کتابهای ادبیات کلاسیک |