معرفی و دانلود کتاب چرا مسیحی نیستم؟
برای دانلود قانونی کتاب چرا مسیحی نیستم؟ و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب چرا مسیحی نیستم؟
ما میترسیم. از آتش دوزخ، از عذاب الهی، از خشم خدا و افرادی که خود را نمایندگان زمینی او میدانند و زندگی دنیوی ما را نابود میکنند تا آخرت خوبی داشته باشیم. کتاب چرا مسیحی نیستم؟ به ما نشان میدهد اغلب آموزههایی که اکنون بهعنوان دین شناخته میشوند با هدف «ترساندن آدمها» بنا شدهاند تا بشر را کنترل کنند. برتراند راسل هدف دین را اخلاقی میداند. جامعه و حاکمانی که خود را «دیندار» میدانند و غیراخلاقی عمل میکنند، ثابت کردهاند که برای رستگاری، دین کافی نیست و باید به «انسانگرایی» روی بیاوریم.
دربارهی کتاب چرا مسیحی نیستم؟
جنگهای صلیبی، جنگ بیزانس و اعراب، نسلکشی روهینگیا، اعدامهای قرون وسطی و مسلمانان افراطی همچون داعش و القاعده، همگی دین را بهانه کردهاند تا انسانها را در بندِ باید و نبایدهایی که خود آنها را ساخته و پرداختهاند نگهدارند و اجازه ندهند بشر به آزادی برسد؛ زیرا انسان آزاد حاضر نیست برای به قدرت رسیدن و در رأس کار ماندن فرد دیگری جان و آرامش خود را فدا کند. انسان آزاد میاندیشد، در باورهایش دچار شک و تردید میشود، در نهایت عصیان میکند و یوغ بردگی را به زیر پا میاندازد، مانند برتراند راسل که در اوج جنگ جهانی دوم به فعالیتهای ضدجنگ پرداخت؛ از دانشگاهی که استاد آنجا بود اخراج شد و حتی در سن 89 سالگی نیز در تظاهرات «ضد فعالیتهای هستهای» شرکت کرد. برتراند راسل (Bertrand Russell) عقاید گوناگونی داشت که در زمان خودش رادیکال محسوب میشدند. حتی هماکنون نیز در بسیاری از کشورهای جهان، همعقیده بودن با او جرم است. اگر بخواهیم چکیدهای از اعتقادات و افکار او را بدانیم باید به سراغ کتاب چرا مسیحی نیستم؟ (Why I Am Not a Christian) برویم.
کتاب چرا مسیحی نیستم؟ بحث خود را با «مسیحیت چیست؟» آغاز میکند. دو پایهی اصلی دین مسیحیت «اعتقاد به جاودانگی خدا» و «جاودانه نبودن انسان» است. اگر این دو اصل را قبول نداشته باشید، قطعاً مسیحی دیندار نیستید. برتراند راسل به ما میگوید که در سالهای پیشین، اعتقاد به جهنم و عذاب الهی نیز از اصول مهم دین مسیحیت بود؛ اما بهمرور حاکمان کشورهای مسیحی به این نتیجه رسیدند که قانون کشورهایشان براساس دین مسیحیت است و به همین علت اعتقاد به جهنم اهمیت خود را از دست داد و دیگر نیازی نبود که آدمها از جهنم هراس داشته باشند، بلکه باید از قانون بترسند. برتراند راسل معتقد است هیچکدام از کاتولیکها که خود را مسیحی میدانند، واقعاً به مسیح معتقد نیستند؛ زیرا اگر به آموزههای او اعتقاد داشتند باید دادگاهها را تعطیل و به حرف مسیح که «خودتان قاضی خودتان باشید» عمل میکردند و به قضاوت و زندانی کردن مجرمان و متهمان ادامه نمیدادند.
یکی دیگر از مباحثی که در کتاب چرا مسیحی نیستم؟ به آن پرداخته شده است مواضع دین مسیحیت دربارهی «مسائل جنسی» است. مؤمنان و دینداران رابطهی جنسی را گناه و زن را بهطور کل موجب اغوا و گناه میدانند. در چنین دینی یکی از نیازهای طبیعی و اولیهی بشر جرم و خطا بهحساب میآید و با ذات انسان در تضاد است. علاوهبر این، زنان که نیمی از جامعه هستند برای ابتداییترین حقوق خود باید بجنگند و تکفیر شوند تا به «تحریککننده بودن» متهم نشوند. برتراند راسل میداند یک جامعه برای بقا، به نظم اجتماعی نیاز دارد و هنگامی که دین شایستگی برقراری این نظم را نداشته باشد، باید از ابزار دیگری استفاده کنیم. او همچون افلاطون و بسیاری از آزاداندیشان دیگر «بازگشت به طبیعت» را از اصلیترین راهها برای رسیدن به سعادت میداند. ما باید بپذیریم که قوانین طبیعت پابرجاست. اگر گرگی به سمت ما حمله کرد، هیچ دعا و نیایشی نمیتواند از حملهی او بهسوی ما جلوگیری کند. باید خود را برای چنین جهانی آماده و حقایق را همانگونه که هستند قبول کنیم. طبق عقیدهی این فیلسوف قرن بیستم، اعتقاد به آخرت، توسل و نیایش بر اثر ترس به وجود آمدهاند. هنگامی که مرگ در برابر ما ایستاده و میخواهد زندگیمان را برای همیشه به پایان برساند، باید بتوانیم به خود امید دهیم و از نیروهای غیبی کمک بخواهیم. اگر هم نیروهای غیبی نتوانستند به یاری ما بیایند و جان خود را از دست دادیم، حداقل میتوانیم به جهان دیگری معتقد باشیم و ادامهی زندگی خود را در آن دنیا تصور کنیم. برتراند راسل یک فصل از کتاب چرا مسیحی نیستم؟ را به موضوع زندگی پس از مرگ اختصاص داده و کوشیده است تا واقعبینانه به این موضوع نگاه کند.
فصل پایانی کتاب چرا مسیحی نیستم؟ به مضمونی اشاره میکند که ادیان در ابتدا کوشیدند تا خود را موافق و حامی آن نشان دهند، اما بهمرور، برخلاف آن اثبات شد: آن موضوع رابطهی علم و دین بود. برتراند راسل بهصراحت عنوان میکند که تجربهها بهمرورزمان و از طریق طبیعت به وجود آمدهاند و هیچ تجربهای الهی نیست؛ بنابراین نمیتوانیم دین را همگام و حامی علم بدانیم. فصل انتهایی کتاب حاضر دربارهی جامعهای است که برتراند راسل آن را مدینهی فاضلهی خود و جهان به رستگاری رسیده میداند. او کوشیده است تا جامعهی مطلوب خود را که براساس انسانیت و اخلاق پایهگذاری شده به ما معرفی و آدمیان را به ساختن چنین جهانی تشویق کند.
کتاب چرا مسیحی نیستم با ترجمهی فارسی فرهنگ امیری در نشر جامی به چاپ رسیده است.
نکوداشتهای کتاب چرا مسیحی نیستم؟
- آنچه که این کتاب را ارزشمند و ماندگار کرده، صداقت سازشناپذیر فکری برتراند راسل است. (نشریه ضمیمهی ادبی تایمز)
- براتراند راسل در استفاده از منطقِ قاطعانه، ویرانگر است. (ایندیپندنت)
کتاب چرا مسیحی نیستم؟ برای چه کسانی مناسب است؟
انسانها هنگامی میتوانند به شکوفایی برسند که امکان بازگویی اندیشههای خود را داشته باشند و مجبور به خودسانسوری نشوند. شاید بسیاری از ما چنین موقعیتی را نداشته باشیم، اما برتراند راسل در کتاب چرا مسیحی نیستم؟ ما را با اندیشههای فلسفی و اجتماعی خود مواجه میکند و دیدگاه جدیدی را ارائه میدهد. این کتاب به متخصصان و علاقهمندان علوم اجتماعی، فلسفه و علوم دینی، اندیشههایی نو را هدیه میدهد و آنها را به چالشی عقیدتی دعوت میکند.
در بخشی از کتاب چرا مسیحی نیستم؟ میخوانیم
آیا مسیح عاقلترین و بهترین مردم جهان بوده است یا خیر؟ فرض میکنیم که همه، به این مطلب اذعان داشته باشیم. درحالیکه من خود چنین چیزی را قبول ندارم. فکر میکنم، بیشتر مسائلی که مسیح مطرح نموده حتی بیش از مسیحیانی که به او اعتقاد دارند من با آن موافقت داشته باشم، امّا نمیدانم که تا به انتها با آن موافقت خواهم نمود یا خیر، ولی بیش از آنچه که اغلب مدعیان مسیحیت آن را میتوانند قبول کنند من قبول دارم. بهخاطر میآورید که مسیح گفته است: «تحمل داشته باشید و بدی مکنید» و هرکس به گونه راست شما نواخت طرف چپ خود را هم بهسوی او برگردانید. این یک دستور یا اصل جدیدی نیست. قبلاً از طرف سایر ادیان از جمله دین بودا پانصد یا ششصد سال قبل از مسیح آن را عنوان کرده، اما بههرحال اصلی نیست که مسیحیان آن را قبول داشته باشند. بهعنوانمثال: تردیدی ندارم که نخستوزیر فعلی معتقدترین مسیحیان جهان است، ولی به هیچ یک از شما نمیگویم که به گونه او بنوازید، تصور میکنم بایستی دریافته باشید که او فکر خواهد کرد که این فراز دارای یک معنای مجازی است.
نکته دیگری وجود دارد که تصور میکنم عالی باشد، بهخاطر آورید که مسیح گفته است: «خودتان قاضی خودتان باشید، مبادا دربارهی شما قضاوت کنند». تصوّر نمیکنم در کشورهای مسیحی این اصل متداول و مجری باشد. بسیاری از قضات را میشناسم که به مسیح وفادارند، ولی هیچکدام از آنها احساس نمینمایند که دارند برخلاف اصول مسیحیت رفتار میکنند. یکی از اصول خوب مسیحیت این است که میگوید: «حاجت کسی را که تقاضایی دارد یا قرضی میخواهد برآورید، و او را مأیوس برنگردانید.» مدیر جلسه خاطرنشان ساخته است که ما برای بحث سیاسی جمع نشدهایم، ولی در انتخابات عمومی گذشته، این مسئله روشن بود که چگونه از کسی که تقاضایی داشت یا قرضی میخواست ناامیدانه رها شده. وانگهی هر کس به این نکته توجه خواهد داشت که محافظهکاران و آزادیخواهان این کشور از مردمی تشکیل شدهاند که با آموزشهای مسیح موافقت ندارند، زیرا در آن موقعیت مؤکداً روی از دیگران برگردانیده شده بود.
فهرست مطالب کتاب
اشاره
دیباچه به قلم ویراستار
پیشگفتار برتراند راسل
فصل اول: چرا من مسیحى نیستم
فصل دوم: مذهب و تمدن
فصل سوم: اعتقاد من به چیست؟
فصل چهارم: آیا ما بعد از مرگ زنده مىمانیم؟
فصل پنجم: مذهب و علوم فراطبیعى
فصل ششم: زندگى در قرون وسطى
فصل هفتم: سرگذشت توماس پین
فصل هشتم: مردم خوب
فصل نهم: نسل جدید
فصل دهم: اخلاق جنسى ما
فصل یازدهم: آزادى و دانشکدهها
فصل دوازدهم: آیا مذهب راهگشا مشکلات ما است؟
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب چرا مسیحی نیستم؟ |
نویسنده | برتراند راسل |
مترجم | فرهنگ امیری |
ناشر چاپی | انتشارات جامی |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 208 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-176-301-4 |
موضوع کتاب | کتابهای جامعه شناسی |