معرفی و دانلود کتاب پلید: کتاب دوم مجموعه نشان شده
برای دانلود قانونی کتاب پلید و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب پلید: کتاب دوم مجموعه نشان شده
چه میشود اگر بدانیم که حقیقت وجودیمان خیلی پیشتر از تولد، در خون ما رقم خورده است؟ در کتاب پلید، نوشتهی بیانکا اسکاردونی، پروانههای حقیقت دیوانهوار بال میزنند، اما هرگز به دام نمیافتند و همه چیز وقتی ترسناکتر میشود که میفهمی دانستنِ سرنوشت، راه نجات نیست و طعم گساش چون زهری کشنده تا ابد به جانت شعله میکشد.
دربارهی کتاب پلید
جلد دوم از مجموعهی نشانشده نوشتهی بیانکا اسکاردونی (Bianca Scardoni) با عنوان پلید (Invidious)، داستان را از جایی ادامه میدهد که کتاب اول «سرآغاز» به اوج تعلیق خود رسید. این کتاب عمیقتر به رازهایی که در جلد اول شکلگرفته بود، نفوذ میکند و خواننده را با چهرهی واقعی نیروهایی که در پسزمینه در حال هدایت وقایع هستند، مواجه میسازد.
داستان با شخصیتی که حالا عمیقاً گرفتار شبکهای از دروغها و خیانتهاست، آغاز میشود. قهرمان اصلی جما بلکبورن که در جلد اول تلاش داشت از دشمنان ناشناختهاش فرار کند، حالا بهجای فرار، مجبور به مواجهه با همان حقیقتی میشود که از آن هراس داشت: او نهتنها هدف نقشهای شوم است، بلکه خودش نیز بخشی از آن نقشه بوده و هست.
جما درمییابد که یک «سلیر» است؛ او با روح انسان و خون فرشتگان به دنیا آمده و از نوادگان فرشتگان نگهبانی است که قدرتهای ماورایی و توانایی ارتباط با شیاطین را دارند. اما یک سلیر معمولی هم نه، او متفاوت از بقیه است و تواناییهای منحصربهفردی دارد که بارها و بارها او را به خطر میاندازد. تعداد زیادی از گروههای متفاوت در داستان شامل اعضای سازمان، دومنیک، انجل و بسیاری دیگر، سعی دارند از او به نفع خودشان استفاده کنند و باز هم جما را باوجود تمام قدرتهایش، در تنهایی خود رها میکنند تا در تاریکی مطلق قدم بردارد و دست بهسوی هیچکس دراز نکرده و به هیچکس اعتماد نکند.
یکی از بزرگترین نقاط قوت کتاب پلید، تعلیق بیپایان آن است. نویسنده به زیبایی هر لحظه، واقعیت و فریب را با هم ترکیب میکند. ماجراهای عاشقانه در دل فانتزیِ تاریک حاکم بر فضای داستان بینهایت خواننده را مجذوب و درگیر میسازد. عشق، دوستداشتن، خیانت، درد و رنج... همهچیز چون امواج طوفانیِ دریا در تلاطم است و حسی از هیجان و از دستدادن کنترل را به مخاطب القا میکند که در قالب تجربهی این جهان فانتزی بینهایت جذاب و پر حرارت به نظر میرسد.
در بخشهایی از داستان، کشمکشهای درونی قهرمان برجسته میشوند. او باید با این سوال مواجه شود که آیا واقعاً میتواند از پلیدی فرار کند، یا این پلیدی بخشی از وجود اوست. این تقابل میان خود و دیگری، میتواند از نقاط برجستهی کتاب باشد که به آن عمق بیشتری میبخشد.
بیانکا اسکاردونی با تکیه بر توانایی بینظیرش در ساختن فضاهای مرموز، خواننده را به جهانی میبرد که باوجود اینکه در چارچوب یک دنیای فانتزی روایت شده، بهشدت باورپذیر و قابللمس به نظر برسد. شاید، چون خواننده به شکلی ناخودآگاه درمییابد که علاوهبر تمام شیاطینی که در انتظارند، دشمن واقعی انسان میتواند ترسها و تردیدهای درونی خودش باشد.
در نهایت پلید یک عاشقانهی ماوراءالطبیعهی پر تپش و در جریان است و خودیابی، تعلیق و دنیای ماورایی منحصربهفردی دارد که شما را مجذوب و تشنه برای ادامهی داستان نگه میدارد. این شما و این جما بلکبورن؛ دختری که مقدر شده آخرالزمان وحشتناکی را به پا کند... کتاب پلید با ترجمهی نشاط رحمانینژاد از انتشارات کتابسرای تندیس در دسترس مخاطبان قرار گرفته است.
نکوداشتهای کتاب پلید
- تنشی داغ و پر از شگفتی در جریان است. کشش طلسمکنندهای بین شخصیتها در جریان است. (نیکول آ. واتسون، مربی و کارگردان)
- کتاب پلید یک دنبالهی عالی برای کتاب سرآغاز است که باید حتماً آن را بخوانید! (وندی ال ویلسون، نویسنده)
کتاب پلید برای چه کسانی مناسب است؟
اگر از داستانهای ژانر فانتزی، عاشقانه و ماورایی لذت میبرید، اگر عاشق کتابهایی هستید که شما را وادار میکنند دربارهی خود و انتخابهایتان فکر کنید و اگر از ماجراجوییهای تاریک و پرتنش استقبال میکنید، کتاب پلید برای شما نوشته شده است. آماده باشید که با هر صفحه، بیشتر در این جهان گم شوید و هرگز همان آدم قبلی نباشید.
در بخشی از کتاب پلید: کتاب دوم مجموعه نشان شده میخوانیم
میتوانستم حرکت لبهای تیسا را ببینم که دیوانهوار چیزهایی میگفت، اما هیچکدامشان را متوجه نمیشدم. تمام چیزی که میتوانستم به آن فکر کنم کارهایی بود که میخواستم انجام بدهم. تمام چیزهایی که هرگز به آن تبدیل نمیشدم و بدترین بخش این بود قرار نبود به چیز بزرگتر و ارزشمندتری تبدیل بشوم. قرار نبود به سلیری که دنیا را نجات میدهد تبدیل شوم. مقدر شده بود که دنیا را به پایان برسانم. چطور باید با این موضوع این زندگی میکردم؟
نمیتوانستم.
نمیخواستم.
این کسی که من بودم، نبود. نمیخواستم اجازه بدهم این اتفاق بیفتد. «من خودم را تسلیم میکنم.» در ابری از ناامیدی خودم از روی کاناپه بلند شدم. «به انجمن حقیقت را میگویم. از آن به بعدش را آنها میدانند چهکار کنند.»
دومنیک گفت: «تو را میکشند عزیزم.» انگار خودم تا حالا متوجه نشده بودم.
«من دلیل پایانیافتن دنیا نمیشوم. دوباره نه.» تریس آینده جلوی اتفاقافتادن چیزی وحشتناک را در آینده گرفته بود، اما اگر دست لژیون تاریک به من میرسید آن اتفاق پیشش رنگ میباخت. تنها هدف زمینی آنها باز کردن دروازههای جهنم و بلند کردن لوسیفر از مقبرهاش بود. و من کلید لعنتیاش بودم.
دومنیک قبل از اینکه برگردد و برای جواب به گابریل و تیسا نگاه کند، پرسید: «دوباره؟ درباره چی داری حرف میزنی فرشته؟» در نهایت به این نتیجه رسید: «واضحه که عقلش را از داده.»
«عقلم را از دست ندادم.»
«نمیدانی داری چه میگویی عزیزم.»
«دقیقاً میدانم چه دارم میگویم. من نمینشینم و منتظر نمیمانم که لژیون تاریک پیدایم کند و از من بهعنوان سلاحی استفاده کند که دنیا را پایان دهد. شاید با خون اشتباهی در رگهایم به دنیا آمده باشم، اما هنوز مسئولیت خودم را دارم. من هستم که تصمیم میگیرم چه کسی باشم و چهکار کنم، نه یک پیشگویی که میلیونها سال قبل نوشته شده و میدانی چیه؟» درحالیکه آتش بزرگی در قبلم میسوخت به تکتک آنها نگاه کردم. «انتخاب کردم که سرنوشتم را خودم بسازم. تصمیم گرفتم که زندگیام معنایی داشته باشد... حتی اگر به این معنی باشد که باید بمیرم.»
فهرست مطالب کتاب
پیشگفتار
فصل اول: این یعنی جنگ
فصل دوم: به نیکی، با عشق
فصل سوم: تصفیهحساب
فصل چهارم: هدیهای از یهودا
فصل پنجم: مظنونان همیشگی
فصل ششم: سفری به سمت تاریکی
فصل هفتم: جهنم خونآشام
فصل هشتم: دختر بد
فصل نهم: همراهی که از آن جلوگیری میکنی
فصل دهم: تغییردهنده بازی
فصل یازدهم: بیدار کردن مرده
فصل دوازدهم: آهنگ قلب
فصل سیزدهم: چشمان کاملاً باز
فصل چهاردهم: مسافر زمان
فصل پانزدهم: راه رفتن دختر مرده
فصل شانزدهم: احضار
فصل هفدهم: مهمانی جستجو
فصل هجدهم: حریف حسود
فصل نوزدهم: باشگاه صبحانه
فصل بیستم: آرزوی مرگ
فصل بیستویکم: گازهای عاشقانه
فصل بیستودوم: دل به دل
فصل بیستوسوم: وحشت مداوم
فصل بیستوچهارم: بازی خون
فصل بیستوپنجم: نقشه
فصل بیستوششم: رقص مرگ
فصل بیستوهفتم: خون اژدها
فصل بیستوهشتم: اخطارها
فصل بیستونهم: زمانی برای کشتن
فصل سیام: پیشنهاد بیشرمانه
فصل سیویکم: موهبت از دست رفته
فصل سیودوم: و بنابراین اتفاق افتاد
فصل سیوسوم: شیطانشناسی
فصل سیوچهارم: وسوسه بزرگ
فصل سیوپنجم: بزرگراه جهنم
فصل سیوششم: هیچ راه خروجی نیست
فصل سیوهفتم: شیطان درون
فصل سیوهشتم: زمزمههای تاریک
فصل سیونهم: یک دستور به یاد آورد
فصل چهلم: دوران جادوگر
فصل چهلویکم: درحالی که من بیجان هستم
واژهنامه
بخشی از جلد سوم
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب پلید: کتاب دوم مجموعه نشان شده |
نویسنده | بیانکا اسکاردونی |
مترجم | نشاط رحمانی نژاد |
ناشر چاپی | انتشارات کتابسرای تندیس |
سال انتشار | ۱۳۹۶ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 382 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-182-274-2 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان علمی و تخیلی خارجی، کتابهای داستان و رمان عاشقانه خارجی |