معرفی و دانلود کتاب پارکر - جلد هشتم: فرار مرگبار

معرفی کتاب پارکر - جلد هشتم: فرار مرگبار

کتاب پارکر - جلد هشتم: فرار مرگبار، نوشته‌ی ریچارد استارک، یکی از جذاب‌ترین عناوین مجموعه‌ی پارکر است. در این جلد، اکیپ برای نابود کردن دم و دستگاه پررونق یکی از رقیبانش، از پارکر می‌خواهد به جزیره‌ی تفریحی او در خلیج برود، از آنجا دزدی کند و جزیره را به همراه صاحبش به آتش بکشد. اما پارکر می‌داند کار سخت‌تر و پیچیده‌تر از چیزی است که به نظر می‌رسد.

درباره‌ی کتاب پارکر - جلد هشتم: فرار مرگبار

مجموعه‌ی پارکر، یکی از پرطرفدارترین مجموعه‌های جنایی قرن بیستم که به همت ریچارد استارک (Richard Stark) نوشته شده است، سال‌ها در کشورهای غربی، نایاب شده بود و نسخه‌های قدیمی آن، در مجموعه‌ها نگهداری یا با قیمت‌های استثنایی دست به دست می‌شد. تا این که در سال‌های اخیر، این مجموعه توسط انتشارات دانشگاه شیکاگو تجدید چاپ شد تا علاقه‌مندان به آن بتوانند همه‌ی 24 جلد را در دسترس داشته باشند و بخوانند. در ایران نیز، محبوب‌ترین و جذاب‌ترین جلدهای این مجموعه، به دست علی عباس‌آبادی ترجمه شده و کتابسرای تندیس آن را چاپ کرده است. کتاب پارکر - جلد هشتم: فرار مرگبار (The Handle: A Parker Novel)، با داستان پرفرازونشیب و نفس‌گیر خود، یکی از عناوین این مجموعه به شمار می‌رود.

داستان رمان جنایی پارکر - جلد هشتم: فرار مرگبار، باز هم درباره‌ی سرقتی بسیار دشوار و هیجان‌انگیز به دست پارکر است. در این جلد، بارون، فردی است که در تگزاس، یک جزیره‌ی تفریحی را اداره می‌کند که بسیار سودآور است. به دلایلی، اکیپ می‌خواهد بارون و امپراطوری‌اش را نابود کند. چه کسی می‌تواند، با وجود محافظان آموزش دیده‌ای که با قایق‌های تندرو از آن جا حراست می‌کنند کار بارون را بسازد؟! قطعا پارکر! پارکر قرار است سود خوبی از این دزدی عایدش شود، اما کار اصلا ساده نیست. او باید پول‌ها را بدزدد، بارون را بکشد و جزیره‌اش را به آتش بکشد...

دونالد ای وستلیک (Donald E. Westlake)، که یکی از مشهورترین جنایی‌نویسان آمریکاست و بارها برنده‌ی جوایز متعدد ادبیات جنایی شده، در بیش از 100 اثری که به چاپ رسانده، برای خود نام‌های مستعار گوناگون برگزیده است. ریچارد استارک نیز، یکی از اسامی مستعار او است که برای مجموعه‌ی پارکر از آن استفاده می‌کرد. وستلیک به خاطر پرداخت عمیق شخصیت‌ها و ساختن شخصیت‌های به یاد ماندنی و اثرگذار، مورد ستایش قرار گرفته است. شخصیت پارکر، بر بسیاری از آثار ادبی و سینمایی جنایی تاریخ تأثیرگذار بوده است. همین‌طور توانایی انتقال تنش و هیجان با کلمات، یکی از ویژگی‌های کار وستلیک است که به خوبی در کتاب پارکر - جلد هشتم: فرار مرگبار نمایان می‌شود. این اثر را با ترجمه‌ی علی عباس آبادی و به همت انتشارات کتابسرای تندیس می‌خوانید.

اقتباس‌های سینمایی از مجموعه‌ی پارکر

مجموعه‌ی پارکر با هیجان بالا، داستان‌های پرکشش و پرپیچ و خم و شخصیت منحصربه‌فرد خود، بر جهان ادبیات و سینمای جنایی تاثیر فراوان داشته است. سه اقتباس سینمایی از شخصیت پارکر و این مجموعه ساخته شده است. در سال 1967، جان بورمن (John Boorman) فیلم نقطه‌ی خالی (Point Blank) را از روی این مجموعه ساخت. سال 1999 نیز، برایان هلگلند (Brian Helgeland) فیلم بازگشت (Payback) را از روی این مجموعه تولید کرد. شین بلیک (Shane Black) نیز، در حال ساخت فیلم دیگری از روی این مجموعه، با نام کثیف بازی کن (Play Dirty) است.

نکوداشت‌های مجموعه‌ی پارکر

• رمان‌های پارکر ریچارد استارک یکی از موزون‌ترین و صیقل‌خورده‌ترین داستان‌های زمان خود و همه‌ی زمان‌هاست. (جان بانویل، بوکفروم)
• وستلیک می‌داند دقیقا چگونه مخاطب را به چنگ بیاورد، او را به داستان بکشاند و سپس به آرامی چنگال خود را سفت‌تر کند تا زمانی که دیگر فرار غیرممکن شود. (واشنگتن پست)
• پارکر یک گنج واقعی است... بهترین دزد با ریچارد استارک بازگشته است. (نقد کتاب نیویورک تایمز)

کتاب پارکر - جلد هشتم: فرار مرگبار برای چه کسانی مناسب است؟

کتاب پارکر - جلد هشتم: فرار مرگبار برای علاقه‌مندان به رمان‌های جنایی و هیجان‌انگیز بسیار جذاب است. خواندن جلدهای قبلی این مجموعه به درک بهتر فضا و شخصیت‌ها کمک می‌کند.

در بخشی از کتاب پارکر - جلد هشتم: فرار مرگبار می‌خوانیم

چهار نفر بودند که گروفیلد برایشان اسم گذاشته بود. بی‌عرضه‌ای که کت‌وشلوار نوک‌مدادی به تن داشت و عینک قاب‌فلزی می‌زد والتر میتی بود. کوتاه‌قدی که موهای کوتاه و منش ارتشی و چهره‌ای جدی داشت گیگلز بود. دیلاق موقرمزی که کک‌مک داشت و کراوات کج‌وکوله‌ای می‌زد کیسی، عکاس صحنه‌ی جرم بود. و خپلِ کچلی که کت‌وشلوار قهوه‌ای می‌پوشید راهب تاک بود.

هرشب توی جزیره بودند، امشب هم پیش از آمدن گروفیلد و سالسا آمده بودند و گروفیلد می‌دانست مأمورهای فدرال هستند، چون به‌محض رسیدن به جزیره هرکدام جداگانه گاهی او را تعقیب کرده بودند. معمولاً وقتی کیسی و راهب تاک دنبال گروفیلد بودند، والتر میتی و گیگلز سالسا را تعقیب می‌کردند، اما گاهی احتمالاً برای ایجاد تنوع جا عوض کرده بودند.

امشب هم طبق روال شب‌های گذشته عمل می‌کردند. وقتی سالسا با دور زدن کازینو به طرف نبردگاه خروس‌جنگی‌ها رفت سالسا خیلی به خروس‌جنگی‌ها علاقه داشت و گروفیلد علاقه‌اش را درک نمی‌کرد والتر میتی و گیگلز پشت سرش رفتند. گروفیلد درحالی‌که کیسی و راهب تاک دنبالش بودند به ساختمان اصلی رفت و توی سالن غذاخوری توقف کرد. تنها چیزی که می‌توانست با اطمینان در مورد آن جا بگوید، غذای خوبش بود.

بعد از شام کیسی و راهب تاک سر میزی بین او و در نشسته بودند کمی وقت گذراند و توی کازینو طبق معمول بیشتر پول‌هایش را با بازی رولت باخت، اما کمی هم با بازی‌های دیگر خودش را مشغول کرد. حدود ساعت نه‌ونیم بارون از در مخفی‌اش بیرون آمد و رفت تا با صندوق‌دار صحبت کند، سپس دوباره از طریق در مخفی‌اش رفت، و هر دو مرتبه موجب حیرت مشتری‌های تازه‌وارد شد. گروفیلد بار اول با دیدن در سردرگرم شده بود این دیگر چه نوع مخفی‌کاری‌ای بود؟ اما درنهایت به این نتیجه رسید که جنبه‌ی عوام‌فریبی دارد. حیف که بارون به جای سم ناقلای ماشین معامله‌کن، بیشتر شبیه جورج رافت نبود.