معرفی و دانلود کتاب پارکر - جلد سوم: اکیپ

معرفی کتاب پارکر - جلد سوم: اکیپ

کتاب پارکر - جلد سوم: اکیپ، نوشته‌ی ریچارد استارک، یک رمان جنایی پرطرفدار است که شما را به دنیای مخوف و هیجان‌انگیز مجموعه‌ی پارکر می‌برد. پارکر، قاتلی بی‌رحم، سارقی فوق‌ حرفه‌ای و کابوس کسانی است که می‌خواهند او را از بین ببرند. اکیپ، برای کشتن او در خواب، فردی را اجیر کرده است اما با این کار، در واقع، پارکر را با همه‌ی قدرت روبه‌روی خود قرار می‌دهد.

درباره‌ی کتاب پارکر - جلد سوم: اکیپ

مجموعه‌ی پارکر، یکی از چندین مجموعه‌ی جنایی است که دونالد ای وستلیک (Donald E. Westlake) استاد بزرگ انجمن جنایی‌نویسان امریکا نوشته است. او با نام مستعار ریچار استارک (Richard Stark)، مجموعه‌ی 24 جلدی پارکر را در طی بیش از بیست سال نوشت و به انتشار رساند. در این سال‌ها، او بارها برنده‌ی جایزه‌ی ادگار، یکی از مهم‌ترین جوایز ادبی ژانر جنایی شد و از روی داستان‌ها، رمان‌ها و فیلمنامه‌هایش، فیلم‌های زیادی ساخته شده است. رمان جنایی پارکر - جلد سوم: اکیپ (The Outfit: A Parker Novel)، نیز یکی از عناوین پرطرفدار مجموعه‌ی پارکر است.

در کتاب پارکر - جلد سوم: اکیپ، اکیپ برای کشتن قاتل خونسرد ما در خواب، فردی را استخدام کرده است. او به اتاق خواب پارکر وارد شده و درست وقتی می‌خواهد با سلاح کوچکی پارکر را از پا درآورد، پارکر با ضربه‌ای او را بیهوش می‌کند. وقتی پارکر می‌فهمد که اکیپ قصد کشتنش را دارد، کاری می‌کند که همه خیال کنند او مرده است تا بتواند پله پله اکیپ را به نابودی بکشاند. هیچ کس نمی‌تواند روبه‌روی پارکر بایستد و به زنده ماندن امید داشته باشد.

یکی از مهم‌ترین جاذبه‌های مجموعه‌ رمان‌های پارکر، شخصیت پارکر است. او فقط به پیروزی فکر می‌کند، هیچ چیز جلودارش نیست، باهوش و متمرکز است و می‌تواند از پس هر کاری که دوست دارد بربیاید. احتمالا به همین خاطر است که بخشی از وجود همه‌ی ما دوست دارد جای پارکر باشد و به هر طریقی به اهدافش دست یابد. او اخلاقیات مخصوص به خود را دارد. به هیچکس وابسته نمی‌شود، خانواده‌ای ندارد و بعضی وقت‌ها به سردی یک ماشین کشتار می‌شود! علاوه بر شخصیت‌پردازی فوق‌العاده‌ی کتاب، اکشن سینمایی، هیجان بسیار زیاد، تصاویر روشن و واضح و توصیفات درخشان را می‌توان از نقاط قوت رمان جنایی پارکر - جلد سوم: اکیپ دانست.

رمان پارکر - جلد سوم: اکیپ را علی عباس‌آبادی ترجمه کرده و کتابسرای تندیس آن را به چاپ رسانده است.

اقتباس‌های سینمایی مجموعه پارکر و کتاب پارکر - جلد سوم: اکیپ

مجموعه‌ی پارکر، در طول دهه‌ها، مورد توجه بسیاری از مخاطبان بوده است. به همین دلیل، از شخصیت پارکر و به صورت کلی این مجموعه، تا به امروز سه اقتباس سینمایی ساخته شده است. نقطه‌ی خالی 1967 (Point Blank) اثرجان بورمن (John Boorman)، بازگشت 1999 (Payback) اثر برایان هلگلند (Brian Helgeland)، و کثیف بازی کن (Play Dirty) اثر شین بلیک (Shane Black) که هنوز به اکران در نیامده است، سه فیلم سینمایی هستند که با الهام از این مجموعه ساخته شده‌اند. به علاوه، فیلم سینمایی اکیپ (The Outfit) به کارگردانی جان فلین (John Flynn) را نیز بر اساس کتاب پارکر - جلد سوم: اکیپ در سال 1973 ساخته‌اند.

نکوداشت‌های مجموعه‌ی پارکر

• اگر به دنبال رمان‌های جنایی با مشت و لگد زیاد می‌گردید، رمان‌های بسیار بسیار خشن پارکر را امتحان کنید... (کریستین ساینس مانیتور)
• استارک/وستلیک، بهترین رمان‌نویس نوآر، سبک‌نویسی که سبک‌زده نیست و برای رساندن مخاطب به نقطه‌ی مورد نظر خود، به طرز حیرت‌انگیزی از کمترین کلمات ممکن استفاده می‌کند. او آنقدر سریع شما را در مسیر داستان حرکت می‌دهد که مجبور می‌شوید ادامه‌ی داستان را بخوانید. (تری تاچاوت، کامنتری)
• رمان‌های پارکر، برای امروز و دیروز، فرقی نمی‌کند، همه‌ی آن‌ها سرگرمی‌های ادبی درجه یک هستند. (تری تاچاوت، هفته‌نامه استندارد)
• پارکر نماینده‌ی ضدقهرمان‌هایی است که اخلاقیات پیچیده‌ و درهم‌وبرهمی دارند. ساختار طرح رمان استارک که زمان را به جلو و عقب حرکت می‌دهد، بسیار جذاب و هوشمندانه است. (لایبرری جورنال)

کتاب پارکر - جلد سوم: اکیپ برای چه کسانی مناسب است؟

کتاب پارکر - جلد سوم: اکیپ برای همه‌ی علاقه‌مندان به رمان‌های جنایی و معمایی بسیار جذاب است. البته، برای آشنایی بیشتر با فضای رمان، بهتر است اول جلد 1 و 2 این مجموعه را بخوانید.

در بخشی از کتاب پارکر - جلد سوم: اکیپ می‌خوانیم

چهار سال پیش لارن دچار مشکل آپاندیس و بعد از آن ذات‌الریه شده بود و سه ماه نتوانسته بود وظایف پیک را انجام دهد، بنابراین اکیپ مجبور شده بود یک نفر دیگر را جایگزینش کند. آرتی استرند را انتخاب کردند. بیشتر به این خاطر که سایزش سی‌وشش بود، سپس تا سه ماه سفرهای میامی را به او دادند. حتماً باید یک نفر آن وظیفه را بر عهده می‌گرفت چون یک عملِ پول نقد پیش از تحویل بود؛ اگر پول را نمی‌رساندند هروئین را دریافت نمی‌کردند. یک سال و نیم بعد از آنکه لارن بهبود یافت و به کارش برگشت، اکیپ متوجه شد آرتی استرند غیرقابل‌اعتماد است و او را کنار گذاشتند. چیزی که نمی‌دانستند این بود که دیگر دیر شده است. او از قبل چند باری دهن‌لقی کرده بود.

آرتی استرند متأهل بود و برادرزنش، فرد پارنل راننده‌ی ماشین‌های مسابقه‌ای تقویت‌شده بود. پارنل همچنین با افرادی مثل پارکر، جکو و هندی مک‌کی کار می‌کرد و در کارش یکی از بهترین‌ها بود. هرگز مضطرب نمی‌شد و ماشین را خاموش نمی‌کرد و همیشه بهترین راه فرار را انتخاب می‌کرد؛ بنابراین از سراسر کشور در طول سال دو سه بار با او تماس می‌گرفتند تا در یکسری کارها برایشان رانندگی کند. چون استرند آدم دهن‌لقی بود پارنل می‌دانست به چه کاری مشغول است، همکارانش چه کسانی هستند، در هفته چقدر می‌گیرد و کلی چیزهای دیگر. پارنل اصلاً صحبت نمی‌کرد مگر با ماشین‌هایش، بنابراین استرند هیچ چیز درباره‌ی پارنل نمی‌دانست. هرچند حدس می‌زد پارنل گاهی اوقات زیرآبی برود، چون بیشتر از چیزی که از مسابقات گیرش می‌آمد خرج می‌کرد؛ بنابراین استرند به این نتیجه رسید که آن‌ها فقط فامیل نیستند بلکه همدل و همفکر هم هستند، بنابراین از نظرش اشکالی نداشت که دهانش را باز کند.