معرفی و دانلود کتاب جایی که همه نورها میروند
برای دانلود قانونی کتاب جایی که همه نورها میروند و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب جایی که همه نورها میروند
کتاب جایی که همه نورها میروند نوشتهی دیوید جوی رمانی است عاشقانه که بر بستری حادثهای گسترش مییابد. نویسنده در این داستان، قصهی زندگی پسر جوانی را روایت میکند که باید بین پدرش که رئیس باند مواد مخدر است و دختری که اولین عشق اوست، انتخاب کند. این رمان نامزد جایزهی ادگار نیز بوده است.
دربارهی کتاب جایی که همهی نورها میروند
کتاب جایی که همهی نورها میروند (Where All Light Tends to Go) نوشتهی دیوید جوی (David Joy)، تلفیقی از ژانر حادثهای و عاشقانه است که به سبب پرداخت هنرمندانهاش، مخاطبان جدی ادبیات را نیز، راضی نگه میدارد. از این نویسنده، رمانهای دیگری از جمله «همهی وزن جهان» به چاپ رسیده است.
منتقدان، این داستان را به سبب آمیختگی فضای خشن و غریب دنیای خلافکارها و قاچاقچیان با تمایلات عاشقانه و لطیف انسانی، به تلفیقی از رمان «زمستان استخوانسوز» (Winter's Bone) و سریال «بریکینگبد» (Breaking Bad) تشبیه کردهاند. بر این اساس، میتوان گفت که رمان حاضر، داستان انسانی را روایت میکند که در دنیایی خشن و پر از فساد زندگی میکند، اما در پی رسیدن به عشق و رستگاری، مجبور است دست به انتخاب بزند. زمینهی حادثهای داستان در کنار وقایع عاشقانه و انسانی، موجب به وجود آمدن جذابیتی مضاعف در آن شده است.
دیوید جوی در کتاب جایی که همهی نورها میروند، داستان پسری به نام جیکوب را روایت میکند که ساکن شهری کوهستانی در آمریکاست. پدر جیکوب رئیس باند فروش مواد مخدر است و در شهر بروبیایی دارد. او نیز پس از چندی، برای پدرش کار میکند، اما پولی دریافت نمیکند. جیکوب دوست دارد اوضاع زندگیاش را مرتب کند و معشوقهاش مگی را بردارد و از شهر برود. یک اشتباه در این میان، موجب خواهد شد که او مجبور به انتخابی سخت شود. انتخاب بین ماندن در شهر و راضی نگه داشتن پدر، یا رفتن از شهر با مگی. او تلاش میکند نوعی دیگر از زندگی را پیش بگیرد.
کتاب جایی که همهی نورها میروند نوشتهی دیوید جوی توسط مهدی صالحی اقدم ترجمه شده و در انتشارات دیدآور به چاپ رسیده است.
جوایز و افتخارات کتاب جایی که همهی نورها میروند
- نامزد جایزهی ادگار برای اولین رمان؛
- کتاب منتخب وبسایت آمازون برای بهترین رمان تریلر و رازآلود.
نکوداشتهای کتاب جایی که همهی نورها میروند
- قابل توجه! این رمان، داستان زندگی شما در دوران جوانی نیست، اما دیوید جوی با شناخت نافذی که دربارهی مردها دارد، آن را به تجربهای بسیار صمیمی تبدیل میکند. (مرلین استاسیو، بررسی کتاب نیویورکتایمز)
- غنایی، محرک، تاریک و قانعکننده. جوی به خوبی همهی جزئیات دنیای خود و روح مکانی که دربارهاش سخن میگوید را میشناسد. (دنیل وودرل)
اقتباس سینمایی از کتاب جایی که همهی نورها میروند
فیلم قلهی شیطان (Devil's Peak) به کارگردانی بن یانگ (Ben Young) در سال 2023 بر اساس این رمان تولید شد.
کتاب جایی که همهی نورها میروند برای چه کسانی مناسب است؟
این کتاب برای کسانی که به رمانهای حادثهای و عاشقانه علاقه دارند، مناسب است.
در بخشی از کتاب جایی که همه نورها میروند میخوانیم
سگها را اطراف محوطه بسته بودند تا اگر کسی راهش به املاک مکنیلی افتاد بداند که برای دریدهنشدن و پیداکردن اولین در خروجی باید رقصیدن را حسابی بلد باشد. پیشترها پدر برای فروشهای آخر شب از این حقه استفاده میکرد تا فقط مشتریهایی که از ماجرا باخبر بودند بتوانند از پنجره خریدشان را تحویل بگیرند. اما حالا دیگر سالها بود که چیزی توی این خانه خرید و فروش نمیشد. تجارت پدر این روزها حسابی رشد کرده بود و بهنظرم پدر سگهای شکاریاش را تنها از سر عادت بود که نگه داشته بود.
شیشه در سراسر زندگی همراهم بود و به همین خاطر برایم حکم پول را داشت نه مواد مخدر. وقتی بچه بودم، پدر همیشه موادش را پیش من میگذاشت، انگار که مشغول انجامدادن یک سنت قدیمی خانوادگی باشیم، سنتی که شبها و با تابش نور مهتاب روی ماشینهای پرسرعت شروع میشد و هدفش آوردن نانی سر سفره و گذراندن زمستان بود. وقتی به این ترتیب انجامش میداد، زیاد بد به نظر نمیرسید. خلافکاری راهی برای درآوردن پول بود. نُه ده ساله که بودم، پدر مجبورم میکرد توی تقسیمبندی بستههای بزرگ شیشه به بستههای یکگرمی و کوچکتر کمکش کنم و مثل بقیهی بچهها از او پول توجیبی بگیرم. این چیزی بود که به من میگفت، هرچند که آن پول را بهعنوان «امانت» پیش خودش نگه میداشت و تنها ارقامش را توی دفترچهی کوچکی یادداشت میکرد تا یک روز بتوانم همه را نقد کنم. روزهای تولد مسئولیتهای تازهای برایم به همراه داشت و موقعی که کلاس دهم بودم، تا نیمههای شب بیدار میماندم و برایش کار میکردم. فقط بهخاطر سازمان حمایت از کودکان بود که مدرسه میرفتم. اما تقریباً سر همهی کلاسها خواب بودم تا بالأخره درست روزی که شانزدهساله شدم مدرسهی والتر میدلتون را ترک کردم و دیگر پشت سرم را هم نگاه نکردم.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب جایی که همه نورها میروند |
نویسنده | دیوید جوی |
مترجم | مهدی صالحی اقدم |
ناشر چاپی | انتشارات دیدآور |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 271 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-104-162-4 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه خارجی |