معرفی و دانلود کتاب ویچر - کتاب سوم: خون الفها
برای دانلود قانونی کتاب ویچر - کتاب سوم: خون الفها و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب ویچر - کتاب سوم: خون الفها
سرزمین جادو، هیولا و نبردهای شوم دنیای سرنوشت. کتاب ویچر - کتاب سوم: خون الفها نوشتهی آندژی ساپکوفسکی، داستان سفر هیجانانگیز یک شکارچی هیولا و ورود او به دنیای پیچیدهی محافظت از جان یک شاهزاده است. سری کتابهای ویچر در زمزهی پرفروشترین کتابهای نیویورکتایمز قرار دارند و تاکنون مورد اقتباس آثار سینمایی، مجموعه تلویزیونی و بازی کامپیوتری قرار گرفتهاند.
دربارهی کتاب ویچر - کتاب سوم: خون الفها
در سرزمینی ناشناخته، جایی که جادو حکم میراند و شمشیر در دفاع از آن قیام میکند، نبردی عظیم میان دو سرزمین شمالی و جنوبی شکل میگیرد. نبردی که حاصلش سوخته شدن شکوه شهرهای عظیم در دوزخ به پا شده از آتش خشم فرمانروایان است. سینترا و نیلفگارد، سرزمینهایی هستند که هستیشان به استفاده از جادو بند است و برای دست پیدا کردن به برتری، باید برندهی جنگ میان الفها و انسانها و موجودات افسانهای شوند. کتاب ویچر - کتاب سوم: خون الفها (Blood of Elves) نوشتهی آندژی ساپکوفسکی (Andrzej Sapkowski)، داستان ولع رسیدن به قدرت است و نبردهای شوم ریز و درشتی که در پیش روی قهرمان داستان، ویچر یا همان گرالت، و سایر اهالی این سرزمینها رخ میدهد.
بوی خون سینتراییها، دماغ سربازان نیلفگارد را پر کرده است و جایی که آخرین قطره اشک سربازان نیلفگاردی به روی گونههای آغشته به عرق و خاکستر میجنبد، جایی که آخرین بارقههای امید همچنان زنده است، ملکهی سینترا زندگی را برای خود و امید را برای سربازانش تمام میکند. سینترا شکست میخورد، ملکه در حالیکه سخت زخمی شده است، زندگی را برای خود پایان میدهد و سربازان سینترایی، هرکدام یا زیر دستوپاهای نیروهای مهاجم نیلفگارد له میشوند و یا به خاطرهای برای نوزادان گریانی تبدیل میشوند که در آغوش مادران بهتزدهشان بیتابی میکنند. در این میان، نوهی ملکهی سینترا در تقلا برای نجات جان خویشتن است و تلاش میکند تا خود را به سرزمین امنی برساند. جایی که دست نیروهای نیلفگارد به او نرسد.
سیری، با جانی نصفهونیمه، خود را به میانههای جنگلی ناشناس میرساند و بیهوش همانجا میافتد. اینجاست که قدرتمندترین شکارچی هیولا از راه پیدا میشود و تلاش میکند تا جان سیری را نجات دهند. گرالت، همان شکارچی هیولای نامدار کتاب ویچر - کتاب سوم: خون الفها است که آوازهاش در تمام سرزمینهای جادویی پیچیده است. او از کودکی تحت تعلیم آموزههای شکارچیان هیولا در مقر و مدرسهی آنان قرار گرفته است و سپس با نوشیدن معجون مخصوص آنها، موفق شده است تا قدرتهای فوق بشری بسیاری کسب کند. شجاعت عجیبوغریب و داشتن احساس قلبی اطمینان و عدم ترس، از بین رفتن عواطف انسانی و ملایمتهای ظریف روحی و همچنین تقویت شدن احساس بینایی، بویایی و... از جمله ویژگیهای آنان است.
برای گرالت تنها یک چیز اهمیت دارد و آن هم نجات جان سیریلا است. او سالها پیش برای حفاظت از جان سیری عهد و پیمان موثقی با خود بسته است و حالا زمان آن فرا رسیده است که ویچر، جان سیری، نوهی ملکهی شکستخوردهی سینترا را نجات دهد. ویچر با پیدا کردن جسم ضعیف و بیجان سیری تصمیم میگیرد تا او را به مقر شکارچیان ببرد تا از این طریق، دست سربازان نیلفگاردی را که در جستوجوی شبانهروزی برای دستگیری سیری هستند را کوتاه کند. پادشاه نیلفگارد بهخوبی به این مسئله واقف است که حضور سیریلا در کنارش برای قدرتدهی و مشروعیتبخشی به امپراتوری او بسیار مهم و تأثیرگذار است.
مدت زمان زیادی از اقامت سیری در قلعهی شکارچیان نمیگذرد که گرالت به این مسئلهی مهم پی میبرد که سیری، علاوهبر داشتن خون الفی در رگهایش، از عناصر جادویی قدرتمند دیگری نیز برخوردار است. به همین علت نیز او در کتاب ویچر - کتاب سوم: خون الفها، تصمیم میگیرد تا با کمک گرفتن از جادوگری به نام تریس، نیروهای جادویی قدرتمند، اما آشفتهی وجود سیری را نظم ببخشد.
با فرا رسیدن بهار، گرالت تصمیم میگیرد تا سیری را به معبد جدیدی هدایت کند تا از دست دشمنانی که بیوقفه در تلاش برای یافتن او هستند، نجات دهد. در طول مسیر، ویچر و سیری با گروه جدید جویندگانی روبهرو میشوند که در تلاش برای کشتن یا اسیر کردن سیری هستند. گرالت در کتاب ویچر - کتاب سوم: خون الفها، بدون اینکه جادوگرانی ماهر یعنی تریس و ینیفر، دوستدختر سابقش، دوست بسیار وفادار خود و نیروهای همپیمانش را در کنار داشته باشد، هرگز نمیتوانست حتی برای ثانیهای سلامت جان سیری را تضمین کند.
کتاب ویچر - جلد سه: خون الفها نوشتهی آندره ساپکوفسکی است. ترجمهی این کتاب هیجانانگیز برعهدهی امیرحسین خداکرمی بوده است. وظیفهی انتشار این کتاب را انتشارات کتابسرای تندیس برعهده داشته است.
جوایز و افتخارات کتاب ویچر - کتاب سوم: خون الفها
- برندهی جایزهی یانوش ای. زاجدل در بخش رمان در سال 1995.
- برندهی جایزهی دیوید گمل لجند برای بهترین رمان فانتزی در سال 2009.
اقتباسهای سینمایی و فرهنگی از مجموعه کتابهای ویچر
سری کتابهای ویچر بخش عمدهای شهرت خود را به اقتباسهای سینمایی، مجموعههای تلویزیونی و بازیهای کامپیوتری مدیون است. در سال 2001 و در لهستان، اقتباسی سینمایی از این اثر به عرصهی تولید درآمد. نام این اثر اقتباسی (The Hexer) بود و کارگردانی آن نیز برعهدهی مارک برادزکی بود. در سال 2019، نتفلیکس به کارگردانی لورن اشمیت هیسریچ به ساخت مجموعهای تلویزیونی با اقتباس از اثر آندژی ساپکوفسکی پرداخت که یکی از موفقترین و پربینندهترین آثار اقتباسی از سری کتابهای ویچر بود. لازم به ذکر است که بخش عمدهای از شهرت سری کتابهای ویچر به بازی کامیپوتری ساخته شده از همین سری مجموعه و به همین نام وابسته است.
نکوداشتهای کتاب ویچر - کتاب سوم: خون الفها
- آندژی ساپکوفسکی قدیمیترین اسطورهها و افسانههای حماسی را در دست میگیرد و آن را به داستانی مبدل میکند که کاملا جدید و امروزی است. (مجلهی FOUNDATION)
- رمانی فوقالعاده که با ادبیاتی ظریف و با زیباترین کلمات ممکن به نگارش درآمده است. (Starburst on Time of Contempt)
- کتاب ویچر - کتاب سوم: خون الفها، یکی از بهترین و جالب توجهترین مجموعههای ادبیات فانتزی بوده است که تا به حال مورد مطالعه قرار دادهام. (Nerds of a Feather)
کتاب ویچر - کتاب سوم: خون الفها برای چه کسانی مناسب است؟
اگر از طرفداران داستانهای ژانر فانتزی و اکشن هستید یا به مطالعهی داستانهای جادویی و حماسی علاقهمند هستید، میتوانید از مطالعهی این کتاب لذت بسیاری ببرید. همچنین اگر از تماشای سریال «ویچر» یا انجام بازی کامپیوتری آن لذت بردهاید، مطالعهی این کتاب تجربهی دلنشینی را برای شما رقم خواهد زد.
در بخشی از کتاب ویچر - کتاب سوم: خون الفها میخوانیم
بعد از مدتی، نگاهش را از پردهها گرفت و گفت: «وضعیت الان ما من رو یاد یه شب زمستونی طولانی توی قصرم در ریویا میندازه. اون شب، فضای قصر یه حسی داشت؛ شوهرم تو فکر بود که چطور به یه ندیمهی دیگه دستدرازی کنه. ارتشبد داشت نقشه میکشید جنگ راه بندازه و خودش رو معروف کنه. جادوگر پیش خودش خیال میکرد شاه شده. نوکرها حس و حال کار کردن نداشتن. دلقک قصر به شکلی آزاردهنده افسرده و عبوس بود. سگها زوزهی غمانگیز میکشیدن. گربهها خوابیده بودن و از موشهایی که ممکن بود اطراف میز باشن غافل بودن. همه منتظر یه چیزی بودن. همه با یه قیافهی اخمو و درهم به من نگاه میکردن. اما بعدش... من... من بهشون نشون دادم... بهشون نشون دادم که چه تواناییهایی دارم. جوری هم بهشون نشون دادم که دیوارهای قصر لرزیدن و خرسهای خاکستری از خواب زمستونیشون پریدن. از اون به بعد دیگه هر فکر احمقانهای توی سرشون بود ناپدید شد. یهمرتبه همه فهمیدن که کی اونجا دستور میده.»
هیچکدام حرفی نزدند. باد اندکی بلندتر زوزه میکشید. نگهبانهایی که بیرون کنار ستونها ایستاده بودند با حالتی غیررسمی به هم سلام نظامی میدادند. صدای ریزش قطرات باران روی چارچوب پنجره رفتهرفته شدیدتر و منقطعتر میشد.
میوْ که با گردنبندش بازی میکرد شمرده ادامه داد: «نیلفگاردها اوضاع رو زیر نظر گرفتن و منتظرن. اونا دارن ما رو نگاه میکنن. یه حسی توی فضا موج میزنه، یه حسی که میگه افکار احمقانهای داره توی سر بعضی شکل میگیره. پس بیایین بهشون نشون بدیم ما چه تواناییهایی داریم. بیایین بهشون نشون بدیم شاه واقعی اینجا کیه. بیایین دیوارهای این قصر بزرگ رو که به خواب زمستونی فرو رفته بلرزونیم!»
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب ویچر - کتاب سوم: خون الفها |
نویسنده | آندژی ساپکوفسکی |
مترجم | امیرحسین خداکرمی |
ناشر چاپی | انتشارات کتابسرای تندیس |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 368 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-182-328-2 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان علمی و تخیلی خارجی، کتابهای داستان و رمان حماسی خارجی |