معرفی و دانلود کتاب ویتگنشتاین و روان‌کاوی

معرفی کتاب ویتگنشتاین و روان‌کاوی

جان هیتون در کتاب ویتگنشتاین و روان‌کاوی، شرح دقیق و روشنی از دیدگاه‌های ویتگنشتاین و پیوندش با روان‌کاوی ارائه می‌دهد و کتابی همه‌فهم و در عین حال جدی تدارک دیده است. ‌درمان ویتگنشتاینی و رابطه‌ی آن با روان‌کاوی موضوع این کتاب خواهد بود.

در کتاب ویتگنشتاین و روان‌کاوی (Wittgenstein And Psychoanalysis)، مؤلف دو متفکر بزرگ و تأثیرگذار اهل وین، «ویتگنشتاین» و «فروید» را در صحنه مواجهه‌ای پست‌مدرن گرد هم می‌آورد. مسئله مورد بحث در این کتاب این است که کدام یک از این دو فلسفه شکل بهتری از درمان مناسب برای مرور زمان است و رقابت بین آن‌ها چگونه است. جان هیتون بیان می‌دارد که «فروید» و «ویتگنشتاین» هم‌عصر بودند. «فروید» روان‌کاوی را پدید آورد و «ویتگنشتاین» شاید بزرگ‌ترین فیلسوف قرن بیستم بوده است. «فروید» معضلات را از زاویه روان‌شناختی بررسی می‌کند و «ویتگنشتاین» رویکرد طعنه‌آمیزی به خود و خوانندگانش را در پیش می‌گیرد.

وقتی فروید مشغول توسعه روان‌کاوی در وین بود، ویتگنشتاین در آن شهر می‌زیست و با افرادی سروکار داشت که یا تحت درمان این ایده‌های جدید بودند یا آن ایده‌ها «روی آن‌ها آزمایش» می‌شد. خود ویتگنشتاین هیپنوتیزم را تجربه کرده بود و با بیشتر آثار فروید مثل «تفسیر رویا» آشنا بود.

راش ریز می‌گوید: «ویتگنشتاین خودش را "شاگرد یا پیرو فروید" می‌نامید ولی به‌نظر می‌رسد که این ادعا فروید را از نقد جدیِ ویتگنشتاین بر روان‌کاوی فرویدی مصون نداشت».

جان هیتون (John Heaton)، روان‌درمانگر است و دوره‌ای با رونالد دیوید لینگ همکار بود. او چندین کتاب راجع به روان‌کاوی و نیز کتاب دیگری درباره‌ی ویتگنشتاین نوشته است.

ویتگنشتاین فی‌نفسه با دیدگاه‌های فروید درباره‌ی تفسیر رؤیاها مخالف بود. برای فروید رؤیاها چیزهایی هستند برای تعقیب؛ فروید در پی جوهر رؤیاهاست. فروید هر جنبه از رؤیا را در پی یافتن نماد‌ها بررسی می‌کند و این جنبه‌ها فی‌نفسه شبیه "انواع طبیعی" هستند چرا که ساختاری پنهان دارند که باید آشکار شود. ویتگنشتاین معتقد بود که دیدگاه‌های فروید درباره‌ی تفسیر رؤیاها کاملاً اشتباه بودند. او می‌گوید: "فروید نمادهای متنوعی را ذکر می‌کند: کلاه شاپو باید نمادی فالوسی باشد، میزهای چوبی نماد زنان است و غیره. تبیین تاریخی وی از نمادها بی‌معناست... توجه داشته باشید که اگر در رؤیا نمادی فهم نشود، اصلاً نماد تلقی نمی‌شود."

در بخشی از کتاب ویتگنشتاین و روان‌کاوی می‌خوانیم:

فروید در نظریه‌پردازی خود فرض‌های خاصی وارد کرد که نشان‌گر ایدئولوژی علم‌باوری است. این موضعی است که می‌خواهد بیرون از علوم بایستد و با این فرض که آن‌ها تنها صور مشروع تبیین و حقیقت هستند، آن‌ها را به‌مثابه یک کل بنگرد. نشانه‌های اصلی آن تقلیل‌گرایی و تعّین‌گرایی است. این باور فروید که همه‌ی رخدادهای روانی تعینی‌اند چنان قوی بود که شاگردانش باید همه‌ی کارهای خود را تبیین می‌کردند، مثل این‌که چرا قاشق را درست دستش نگرفت یا این‌که چرا فلان کار را به بهمان شیوه انجام داد. ویتگنشتاین گفت این بیش از آن‌ که شبیه خرد باشد شبیه موهومات است. چرا باید برای هر چیزی تبیینی وجود داشته باشد؟

فهرست مطالب کتاب

پیشگفتار مترجم
مقدمه
توهم
تدریس
تداعی آزاد
شکاکیت
معرفت
نظریه
علل و دلایل
آیین
خود
یادداشت‌ها
کتاب‌شناسی
اختصارات