معرفی و دانلود کتاب وداع با اسلحه

عکس جلد کتاب وداع با اسلحه
قیمت:
۱۵۰,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب وداع با اسلحه و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب وداع با اسلحه و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب وداع با اسلحه

به مطالعه‌ی آثار فاخر ادبیات کلاسیک علاقه‌مندید؟ می‌خواهید رمانی را مطالعه کنید که درون‌مایه‌ی انسان‌دوستانه داشته باشد؟ یکی از بهترین نمونه‌های چنین آثاری هم‌اکنون روبه‌روی شماست. کتاب وداع با اسلحه، اثر ماندگار ارنست همینگوی، ماجرای زن و مردی جوان را برایتان روایت می‌کند که هر دو در بحبوحه‌ی جنگ مشغول فعالیت برای جبهه‌ی ایتالیا هستند تا این‌که عشق میان آن‌ها، مسیر زندگی‌شان را برای همیشه دگرگون می‌کند.

درباره‌ی کتاب وداع با اسلحه

آن‌چه در کتاب وداع با اسلحه (A Farewell to Arms) می‌خوانید، در حقیقت ماجرای عاشقانه‌‌ی ستوان فردریک هنری با یک بانوی انگلیسی است که کاترین بارکلی نامیده می‌شود و به‌عنوان پرستار در طول جنگ مشغول به کار شده. وقایع داستان مربوط به جنگ جهانی دوم هستند و عمدتاً به کشور ایتالیا مربوط می‌شوند. یک نگاه کلی به رمان حاضر نشان می‌دهد ارنست همینگوی (Ernest Hemingway) قصد داشته با شرح روایت‌های این اثر، تقابل عشق را با جنگ به تصویر بکشد.

ستوان هنری جوانی است که اصولاً خود را درگیر قیدوبندهای اخلاقی نمی‌کند و بیشتر سعی دارد در لابه‌لای حملات نظامی، هر وقت که مجالی دست می‌دهد، پی خوش‌گذرانی برود. بااین‌حال، آشنایی با کاترین زندگی او را به‌کلی زیرورو می‌کند. در واقع هم نگرش او را نسبت به جنگ دگرگون می‌کند و هم نگاهش را در مورد زندگی تغییر می‌دهد. آشنایی کاترین و فردریک ابتدا با دروغ و تظاهر به دوست داشتن دیگری، آغاز می‌شود. هر دو این‌طور وانمود می‌کنند که به طرف مقابل خود علاقه‌مند شده‌اند، در حالی که خودشان هم می‌دانند علاقه و تمایلاتشان حقیقت ندارد. لازم است زمان زیادی بگذرد تا دلبستگی آن‌ها به هم، چهره‌ای دیگری به خود بگیرد و طعم عشق واقعی را به این دو جوان بچشاند.

معرفی و دانلود کتاب وداع با اسلحه

ارنست همینگوی در این رمان ضدجنگ سعی دارد نه‌تنها مغایرت ذات انسان‌ها با جنگ‌های سیاسی را نشان بدهد، بلکه می‌کوشد به فراخور داستان، گوشه‌هایی از تناقض جنگ با طبیعت و سرشت جهان را نیز به نمایش بگذارد. گویا جنگ وصله‌ی ناخوشایندی است که ناغافل دامان زندگی انسان‌ها را گرفته و تنها انسانی که از خرد برخوردار باشد درمی‌یابد، نه سرشت طبیعت و نه ذات انسان، هیچ‌کدام با جنگ و خون‌ریزی سر سازش ندارند.

کتاب وداع با اسلحه با نثری ساده و روان نوشته شده و البته مترحم کتاب، نازی عظیما، هم این سادگی و روانی را به نسخه‌ی فارسی آن منتقل کرده. نویسنده اگرچه می‌خواسته تقابل زندگی آدمی با جنگ را نشان بدهد اما هرگز به سراغ شعار دادن نرفته. به جای این کار، تلاش کرده تا توصیفات دقیقی از تناقضات میان زندگی و جنگ ارائه کند و خوانندگان را به تأمل وادارد. گاه توصیفات پی‌در‌پی همینگوی آن‌قدر طولانی می‌شوند که ممکن است مخاطب احساس ملال کند اما باید بگوییم، بخشی زیادی از درون‌مایه‌ و پیام اصلی این اثر با همین توصیفات به مخاطبان منتقل می‌شود. بنابراین، از توصیف‌های ارائه‌شده در این رمان سرسری نگذرید و سعی کنید تمامی آن‌ها را در ذهنتان حک کنید.

به زعم بسیاری از منتقدان کتاب وداع با اسلحه از درخشان‌ترین آثار ادبیات جنگ محسوب می‌شود. بااین‌وجود، هدف آن نه ستایش جنگ بوده و نه قصد داشته از افتخارات جنگ برای خوانندگان سخن بگوید. برعکس، سعی کرده جدال جنگ را با سرشت انسانی نشان بدهد و واقعیاتی را به نمایش بگذارد که از گزارش‌های جنگ و آمار کشته‌شدگان، برای انسان امروزی بیشتر ارزش دارند. در یک کلام می‌توان گفت، وداع با اسلحه رمانی است در ستایش انسان و انسانیت، آن‌گاه که فراتر از آتش جنگ، معنای دیگری برای زندگی می‌یابد.

این رمان خواندنی را انتشارات افق به دنیای کتاب عرضه کرده است.

نکوداشت‌های کتاب وداع با اسلحه

  • به باور من کتاب وداع با اسلحه، برترین رمان همینگوی و واقع‌بینانه‌ترین رمان است. اثری دلخراش! (ادنا اوبراین)
  • به نظر می‌رسد که ما هرگز نمی‌توانیم از واکاوی ماجراهای جنگ دست بکشیم و هر بار با نگاه جدیدی به سراغ آن می‌رویم. هیچ‌کس نتوانسته بهتر از همینگوی از عهده‌ی این کار بربیاید. (توبیاس ولف)
  • کتاب وداع با اسلحه داستان زندگی زنان و مردانی است که تحت فشارهای جسمی و روحی، همچنان شجاعانه به زندگی خود ادامه می‌دهند و با کمبودهای زندگی رویارو می‌شوند. (آلیکس ویلبر)

اقتباس سینمایی از کتاب وداع با اسلحه

در سال 1930، رمان وداع با اسلحه، از سوی لارنس استالینگز برای اجرای یک نمایش تئاتر مورد اقتباس قرار گرفت. سپس در سال 1932، فیلمی بر اساس آن ساخته شد که توانست جایزه‌ی اسکار برای بهترین فیلم‌برداری و صداگذاری را از آن خود کند و نامزد جایزه‌ی بهترین کارگردانی هنری شود. گری کوپر و هلن هیز در این فیلم سینمایی به ایفای نقش پرداخته بودند.

یک مینی‌سریال سه‌قسمتی نیز در سال 1966 با اقتباس از کتاب وداع با اسلحه ساخته شد و به نمایش درآمد.

کتاب وداع با اسلحه برای چه کسانی مناسب است؟

اگر شما هم از دوستداران رمان‌های کلاسیک ضدجنگ هستید و می‌خواهید با یکی از شاهکارهای ادبیات جهان آشنا شوید، مطالعه‌ی کتاب وداع با اسلحه از بهترین فرصت‌های شما خواهد بود.

در بخشی از کتاب وداع با اسلحه می‌خوانیم

ما چهار نفر با درشکه‌ای روباز راهی میدان اسبدوانی سان‌سیرو۱ شدیم. روزی دلپذیر بود و ما از میان پارک و بعد بیرون پارک در کنار مسیر تراموا راندیم تا از شهر خارج شدیم و جاده دیگر خاکی بود. ویلاهایی بود با نرده‌های آهنی و باغ‌های بزرگ پردرخت و نهرهای آبیاری با آب روان و کَرت‌های سبزِ سبزی‌کاری که خاک روی برگ‌هایش نشسته بود. می‌توانستیم در چشم‌انداز دشت خانه‌های دهاتی و مزارع سبز پرمحصول را با نهرهای آبیاری و کوه‌هایی که در شمال بود ببینیم. درشکه‌های زیادی وارد محل مسابقه می‌شدند و مأمورانی که در دروازه‌ی ورودی بودند ما را بدون کارت راه دادند چون لباس نظامی‌ تنمان بود. از درشکه بیرون آمدیم، برنامه‌ها را خریدیم، و از پیست گذشتیم و بعد از روی چمن هموار و پُرپشت زمین مسابقه به محوطه‌ی اسب‌ها رفتیم. جایگاه‌های سرپوشیده‌ی تماشاگران کهنه و چوبی بود و ردیف غرفه‌های شرط‌بندی زیر جایگاه‌ها نزدیک اصطبل‌ها قرار داشت. جمعیتی از سربازان کنار حصار دور مسیر مسابقه دیده می‌شدند و قرارگاه اسب‌ها تقریباً پر از ‌آدم بود و داشتند اسب‌ها را در دایره‌ای زیر درختان و پشت جایگاه سرپوشیده راه می‌بردند. چند تا آشنا دیدیم و برای فرگوسن و کاترین صندلی پیدا کردیم و به تماشای اسب‌ها نشستیم.

اسب‌ها پشت سر هم دور می‌زدند، سرشان پایین بود و مهترها راهشان می‌بردند. یکی از اسب‌ها سیاه بود و به بنفش می‌زد، و کراوِل قسم خورد که رنگش کرده‌اند. نگاهش کردیم و به نظرمان بعید نیامد. او را درست موقعی که زنگِ زین‌گذاری خورد بیرون آورده بودند. از شماره‌ای که روی بازوی مهترش بود در برنامه‌مان پی او گشتیم که در آن اسب اخته‌ی سیاه به نام ژاپالاک معرفی شده بود. مسابقه بین اسب‌هایی بود که هرگز رویشان بیش از هزار لیر شرط‌بندی نشده بود. کاترین مطمئن بود که رنگش عوض شده. فرگوسن گفت نمی‌داند چه بگوید. وضعش به نظر من هم مشکوک بود. همگی توافق کردیم که روی او شرط ببندیم و صد لیر رویش بستیم. برگه‌ی شرط‌بندی نشان می‌داد که بُردش سی و پنج به یک است.

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب وداع با اسلحه
نویسنده
مترجمنازی عظیما
ناشر چاپینشر افق
سال انتشار۱۳۹۷
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات416
زبانفارسی
شابک978-600-353-392-9
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان عاشقانه خارجی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب وداع با اسلحه

هیچ نظری برای این کتاب ثبت نشده است.

راهنمای مطالعه کتاب وداع با اسلحه

برای دریافت کتاب وداع با اسلحه و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.