معرفی و دانلود کتاب وحشی
برای دانلود قانونی کتاب وحشی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب وحشی
کتاب وحشی نوشتهی شرل استرید به سبکی هنرمندانه به زندگی، لذتها و نگرانیهای زنی جوان میپردازد که به رغم تمام مشکلات زندگی تصمیم به سفری مخاطرهآمیز میگیرد. سفر استرید به حدی جذاب است که این کتاب 126 هفته در فهرست پرفروشترین عناوین نیویورک تایمز قرار داشت.
شرل استرید (Cheryl Strayed) کتاب خود را در سال 2012 منتشر کرد. کتاب وحشی دومین اثر این نویسنده محسوب میشود و به نوعی زندگینامهی وی است. استرید در 22 سالگی مادر خود را از دست داد و حدود چهار سال از این اتفاق ناگوار گذشت اما خانواده که نتوانست با غم از دست دادن مادر کنار بیاید از هم پاشید و او از نظر روحی به حدی ناتوان بود که حتی نتوانست ازدواج خود را از معرض نابودی نجات دهد.
شرل استرید در 26 سالگی کاملاً از زندگی ناامید بود و درست در چنین شرایطی، شجاعانهترین تصمیم زندگی خود را گرفت و این تصمیم چیزی نبود جز سفری مخاطرهآمیز؛ او میخواست به تنهایی و پیاده هزاران مایل را از کالیفرنیا تا اورگان و ایالت واشنگتن سفر کند.
بخش عمدهی کتاب وحشی: از گمشده تا پیدا شده در مسیر پاسفیک کرست (Wild: From Lost to Found on the Pacific Crest Trail) در مورد قدم گذاشتن به این مسیر و طی کردن آن است که برای شریل تبدیل به راهی برای رسیدن به خود و تزکیه نفس میشود. در طول مسیر قهرمان داستان با خود و مادر از دست رفته صحبت میکند و تلاش میکند با فقدانها و شکستهایی که تا آن روز داشته کنار بیاید. این صحبت نه تنها به شریل کمک میکند تا از نظر روحی خود را بهبود بخشد بلکه او را تبدیل به شخص دیگری میکند.
اقتباس از کتاب وحشی
کتاب وحشی در سال 2012 توسط انتشارات آلفردای ناپ منتشر شد و زندگینامهی استِرِید به اندازهای جذاب بود که در سال 2014 فیلمی اقتباسی با همین نام و با بازی ریس ویترسپون در نقش استرید و کارگردانی ژان-مارک ولی از روی آن ساخته شد.
چرا باید کتاب وحشی را بخوانیم؟
شرل استرید برای نوشتن این کتاب به دفترچه خاطراتش رجوع کرده و با افرادی که در این کتاب حضور داشتهاند مصاحبه کرده است تا بتواند هر چه میتواند بیشتر در انتقال وقایع به حقیقت وفادار باشد. در این اثر تمام وقایع و شخصیتها واقعی هستند و از دل تجربههای شرل استریدِ جوان بیرون آمدهاند.
این کتاب از آن دست کتابهایی نیست که برای سرگرمی مطالعه کنید. کتاب وحشی میتواند همچون راهنمایی در زندگی شما باشد چرا که هر کدام از ما ممکن است در چنین موقعیتهایی قرار بگیریم و ندانیم چه باید بکنیم. از طرف دیگر، اگر در غم عزیزی به سرمیبرید، اگر از زندگی خسته و ناامید شدهاید و اگر فکر میکنید که دیگر در زندگی چیزی برای از دست دادن ندارید، این کتاب را از دست ندهید.
جوایز و افتخارات کتاب وحشی:
- ترجمه شده به بیش از 30 زبان
- انتخاب در فهرست پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز به مدت 126 هفته متوالی
- بهترین کتاب سرگذشت نامه سال 2012 در سایت گودریدز
- برندهی بهترین کتاب غیرداستانی در جشنواره پادلی
- برندهی بهترین کتاب غیر داستانی بزرگسالان از جشنواره کتاب هندوستان
- فینالیست نویسندهی بهترین کتاب غیر داستانی در جشنواره کتاب اورگن
- انتخاب در فهرست باشگاه کتابخوانی اپرا وینفری
در بخشی از کتاب وحشی میخوانیم:
درختها بلند بودند، ولی من بالاتر از آنها، بر فراز شیببِ کوهی در کالیفرنیای شمالی ایستاده بودم. لحظاتی قبل، چکمههای پیادهرویام را درآورده بودم و لنگهی سمت چپی میان آن درختها افتاده بود. وقتی کولهپشتی غولپیکرم روی چکمهام واژگون گشت، چکمهام ابتدا به هوا پرتاب شد، سپس در طول مسیر پُر از سنگریزه سُر خورد و به سوی پرتگاه به پرواز درآمد. پیش از آنکه در میان سایهبان جنگلِ زیر پایم ناپدید شود، به صخرهای که در چند قدمیام بود اصابت کرد، بازگرداندنش ناممکن بود. با حیرت آهی کشیدم، هرچند سیوهشت روز بود که در طبیعتِ وحشی بودم و دیگر میدانستم هر اتفاقی ممکن است رخ دهد و هرچیزی شدنیست. ولی به این معنی نبود که وقتی آن اتفاق رخ داد شوکه نشده باشم. چکمهام از دست رفته بود. بهراستی از دست رفته بود.
جُفتِ دیگر چکمه را همچون کودکی به سینهام چسبانده بودم، گرچه دیگر بیهوده بود. یک چکمه بدون جُفتِ دیگرش به چه دردی میخورَد؟ به هیچ دردی. بیاستفاده است، تا ابد یتیم است، دیگر نمیتوانستم در حقش لطفی کنم. حمل کردن یک عدد چکمهی چرم قهوهای رایکِل با بندهای قرمز و گیرههای فلزیِ نقرهایرنگ، مشقتبار بود، بیهوده بود. آن را بالا بردم و با تمام قدرتی که داشتم پرتش کردم و به سقوطش در میان درختهای انبوه و خارج شدنش از زندگیام نگاه کردم.
تنها بودم. پابرهنه بودم. بیستوشش ساله بودم و همچنین یتیم. یک ولگرد واقعی، چند هفته پیش وقتی به غریبهای نامم را گفته و توضیح داده بودم که چهقدر در دنیا سرگردان بودهام، مرا اینگونه قلمداد کرده بود. وقتی شش سال داشتم پدرم از زندگیام خارج شد. وقتی بیستودو سال داشتم مادرم مُرد. در پی مرگ او، ناپدریام از فردی که بهعنوان پدر رویش حساب باز کرده بودم به مردی تبدیل شد که فقط گاهی میتوانستم ببینمش. برخلاف تمام کوششهایی که کردم تا خواهر و برادرم را کنار یکدیگر نگه دارم، آنها در غم و اندوهشان متفرق شدند، تا اینکه دیگر از کوشش دست کشیدم و من نیز متفرق شدم.
سالها قبلتر از آنکه چکمهام را بر فراز آن کوه پرتاب کنم، داشتم خودم را نیز به درون منجلاب ویرانی پرتاب میکردم. سرگردان و بیبندوبار دل به جاده زده بودم -از مینهسوتا به نیویورک، به اورِگُن و سراسر غرب- تا اینکه سرانجام در تابستان 1995، بدون چکمههایم، خودم را در دنیا بیشتر پایبند یافتم تا بیبندوبار.
آنجا دنیایی بود که هرگز در آن نبودم و بااینحال همیشه میدانستم که وجود داشته، دنیایی که در آن با غم و اندوه و سردرگمی و ترس و امید دستوپا زدم. دنیایی که فکر میکردم میتواند هم مرا به زنی که میدانستم میتوانم بشوم تبدیل کند و هم به دختری که روزی بودم. دنیایی که عرضش دو فوت و طولش 2663 مایل بود. دنیایی که مسیر پاسیفیککِرِست نام داشت.
فهرست مطالب کتاب
یادداشت مترجم
یادداشت نویسنده
مسیرِ پاسیفیککرِست
پیشگفتار
بخشِ اول: ده هزار چیز
1. دَههزارچیز
2. تقسیم شدن
3. خم شدن با کمترین حالت عمود
بخشِ دوم: ردپاها
4. مسیر پاسیفیک کِرِست، جلد اول: کالیفرنیا
5. ردِ پاها
6. گاوی در هر دو سو
7. تنها دُخترِ جنگل
بخشِ سوم: گسترهی نورها
8. کلاغشناسی
9. کتابِ راهنمای قطبنما
10. گسترهی نورها
بخشِ چهارم: وحشی
11. ملاقات با لو
12. تا اینجا
13. تجمع درختها
14. وحشی
بخشِ پنجم: جعبهی باران
15. جعبهی باران
16. مازاما
17. یک چرخدندهی ابتدایی
18. ملکهی مسیر پاسیفیک کِرِست
19. رؤیای زبان مشترک
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب وحشی |
نویسنده | شرل استرید |
مترجم | میعاد بانکی |
ناشر چاپی | نشر ستاک |
سال انتشار | ۱۳۹۸ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 456 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-8883-05-0 |
موضوع کتاب | کتابهای اتوبیوگرافی |