معرفی و دانلود کتاب والدین سمی: شناخت آسیب‌های جسمی و روانی ناشی از رفتار نادرست والدین و راه‌های مقابله و درمان آن

معرفی کتاب والدین سمی: شناخت آسیب‌های جسمی و روانی ناشی از رفتار نادرست والدین و راه‌های مقابله و درمان آن

والدینی که به جای حمایت تحقیر و به جای محبت باج‌گیری می‌کنند، زخمی به وسعت زندگی بر روان فرزندشان جا می‌گذارند. کتاب والدین سمی نوشته‌ی سوزان فوروارد و از آثار پرفروش نیویورک تایمز، درباره‌ی تاثیر حضور پدر و مادرهایی است که با رفتارهای نابهنجارشان، آسیبی جدی به فرزندان خود وارد آورده‌اند. این کتاب به فرزندان والدین سمی کمک می‌کند که الگوهای ناسالم را بشناسند و در جهت بهبودی و اصلاح آن قدم بردارند.

درباره‌‌ی کتاب والدین سمی

تاثیر رفتارهای پدر و مادر در زندگی و شخصیت ما غیر قابل انکار است. گاهی این آدم‌ها آن‌قدر عزیزند که لایق ستایشند اما گاهی چنین نیستند. همه‌ی پدر و مادرها ممکن است در برهه‌ای از زندگی بی‌حوصله یا عصبانی شوند اما این مسئله زمانی جدی می‌شود که ویژگی‌های منفی در وجود آن‌ها به‌صورت یک الگوی پایدار وجود داشته باشد. در این صورت ما با پدیده‌ای به نام والدین سمی روبه‌رو هستیم.

سوزان فوروارد (Susan Forward) در کتاب والدین سمی (Toxic Parents)‌ درباره‌ی پدیده‌ای به‌شدت منفی صحبت می‌کند؛ والدین کنترلگر یا کسانی که از فرزند خود سوءاستفاده‌ی جنسی می‌کنند یا آن‌ها را کتک می‌زنند. والدین سمی کسانی هستند که فرزندشان را با احساساتی درهم پیچیده و سرشار از تحقیر و خشم رها کرده‌اند و حال بر دوش فرزندان است تا زندگی‌شان را دوباره سر و سامان دهند.

کتاب والدین سمی به شناسایی پدر و مادرهای سمی، انواع الگوهای رفتاری آسیب‌زا و گام‌های رهایی و درمان می‌پردازد و به مخاطبانش کمک می‌کند تا بتوانند تاثیرات منفی این رفتارهایی را که در به وجود آمدنش نقشی نداشته‌اند، در زندگی خود به حداقل برسانند.

این کتاب با ترجمه‌ی وحیده السادات ناصری قمصری در انتشارات سفیر قلم به چاپ رسیده است.

نکوداشت‌های کتاب والدین سمی

• اثری پویا، قدرتمند و تاثیرگذار. کتاب والدین سمی علاوه بر ایجاد درک عمیق، نویدبخش امید نیز هست. واقعاً می‌تواند نجات بخش باشد. (ابیگل ون بورن)
• من سوزان فوروارد را از برجسته‌ترین درمانگران روزگار خودش می‌دانم. (جان بردشاو، نویسنده‌ی کتاب وقتی شرم بیمار می‌کند)

کتاب والدین سمی برای چه کسانی مناسب است؟

اگر فکر می‌کنید کودکی آرامی نداشته‌اید و در روابط فعلی خودتان دچار مشکل شده‌اید، بد نیست به این کتاب نگاهی بیندازید. این اثر برای درمانگران و علاقه‌مندان به علوم تربیتی نیز مناسب است.

در بخشی از کتاب والدین سمی: شناخت آسیب‌های جسمی و روانی ناشی از رفتار نادرست والدین و راه‌های مقابله و درمان آن می‌خوانیم

زمانی که والدین سمی به روش‌های شدید و ترسناک ما را دچار احساس گناه می‌کنند و این‌گونه سبب فلج احساسی ما می‌شوند، معمولاً باعث می‌شوند ما واکنش نشان دهیم و یکی از این دو راه را انتخاب می‌کنیم: 1. تسلیم می‌شویم یا 2. شورش می‌کنیم. هر دوی این واکنش‌ها، جدایی روانی را مهار می‌کنند، حتی اگر به نظر می‌رسد که شورش درست برعکس باشد. حقیقت این است که اگر در واکنش به والدین خود دست به شورش بزنیم به همان اندازه که تسلیم می‌شویم تحت کنترل خواهیم بود.

جاناتان، 55 ساله، دارای مدرک لیسانس، خوش تیپ، ورزشکار و صاحب یک شرکت بزرگ کامپیوتری در حوزه نرم‌افزاری بود. در اولین جلسه به دلیل داشتن احساس ترس از تنهایی عذرخواهی کرد و من از او خواستم که به این دلیل متأسف نباشد. او گفت:

حالا برای من تأسف نخور؛ چون من خانه‌ای زیبا و ماشین‌های لوکس زیادی دارم. تقریبا هر چیزی را که دیگران آرزو دارند، من دارم و حقیقتاً دارای زندگی خوبی هستم. چیزهای زیادی دارم ولی نمی‌توانم آن را با کسی شریک شوم. گاهی اوقات احساس تنهایی، وحشت از دست دادن را برایم چند برابر می‌کند. می‌ترسم در تنهایی بمیرم.

از جاناتان پرسیدم که آیا ایده‌ای در این زمینه دارد که چرا چنین دوران سختی را سپری می‌کند؟ او گفت:

هر بار که به یک زن نزدیک شدم یا حتی به ازدواج با کسی فکر کردم، وحشت کردم و فرار کردم نمی‌دانم چرا؟ مادرم هرگز اجازه نمی‌دهد که این تنهایی من تمام شود. از او پرسیدم که در مورد فشارهایی که مادرش به او می‌آورد، چه احساسی دارد؟ او به من گفت مادرم در مورد ازدواج من وسواس خاصی دارد. او 81 سال سن دارد، از سلامتی خوبی برخوردار است و دوستان زیادی هم دارد، اما احساس می‌کنم تمام روزش را صرف نگرانی در مورد زندگی من می‌کند. او برای خوشبختی من زندگی می‌کند و این‌گونه با نگرانی‌هایش مرا خفه می‌کند. مثل این‌که من نمی‌توانم این زن را از خودم جدا کنم، او دائماً سعی می‌کند به من بگوید چگونه زندگی کنم، انگار او به جای من زندگی می‌کند! حتی اگر می‌توانست به جای من هم نفس می‌کشید.

فهرست مطالب کتاب

مقدمه
چرا به گذشته فکر می‌کنیم؟
پدر و مادر سمی یعنی چه؟
والدین سمی چه بر سر کودکان خود می‌آورند؟
ضربان نبض روانی خود را به دست بگیرید
رهایی از میراث آسیب‌های والدین سمی
این کتاب چه کاری می‌تواند برای شما انجام دهد؟
بخش اول: والدین سمی
فصل اول: والدین خداگونه، افسانه پدر و مادر کامل
هزینه راضی نگه داشتن خدایان
قدرت انکار
امید بی‌پایه و اساس
هدف آن‌ها فقط کمک است!
او این کار را فقط به این دلیل انجام داد که...
علت این‌همه خشم چیست و سرچشمه‌اش از کجاست؟
پشت سر مرده صحبت نکنیم
تو هم مثل من شکست می‌خوری
پایین آوردن آن‌ها از جایگاهشان
فصل دوم: والدین بی‌کفایت
فقط به دلیل این که منظورشان را درک نمی‌کنید به این معنی نیست که دردی هم احساس نمی‌کنید.
چگونه زندگی‌ کردن در این دنیا را یاد می‌گیریم
سارقین دوران کودکی
چه زمانی مشکلات متوقف می‌شوند؟
«اگر من به نیازهای والدینم رسیدگی نکنم چه کسی این کار را انجام خواهد داد؟»
لیست افراد وابسته عاطفی
کودک نامرئی
والدین غائب
این دفعه فرق می‌کند
فصل سوم: والدین کنترلگر
چرا آن‌ها به من اجازه نمی‌دهند زندگی خودم را داشته باشم؟
این به صلاح خودته
کنترل مستقیم
چرا خودم را به والدینم فروختم؟
نمی‌توانی هیچ کاری را درست انجام دهی!
کنترل‌ کردن عوام فریبانه
چرا همیشه مادر باید کمک کند؟
فصل غم‌انگیز
چرا نمی‌توانی مثل خواهرت باشی؟ (مقایسه فرزندان)
علت سرکشی
کنترل از درون قبر
احساس می‌کنم نمی‌توانم نفس بکشم!
هویت مستقلی وجود ندارد
فصل چهارم: والدین الکلی
«هیچ کس در این خانواده الکلی نیست»
دایناسوری در هال
کودکانی که نادیده گرفته می‌شوند
«من هرگز نباید بچه باشم»
رویای اصلاح گذشته
این بار آن را درست خواهم کرد
چرا برای کسب اطلاعات بیشتر به گذشته بازمی‌گردیم؟
روش سازش
شما نمی‌توانید به کسی اعتماد کنید
«اما دیروز گفتی اشکالی ندارد»
«همه‌چیز تقصیرتوست»
فرزند طلایی
«مجبورم همیشه تحت کنترل باشم»
«چه‌طور جرات کردی مادرت را مست صدا کنی!»
پایان‌دادن به داستان‌ها
فصل پنجم: والدین بدزبان
گاهی اثر زخم‌ها بر روح شخص باقی می‌ماند
قدرت کلمات بی‌ رحمانه
من این را فقط به خاطر صلاح خودت می‌گویم
موفق باشی هر چند می‌دانم که شکست می‌خوری
رقابت والد
داغ توهین‌ها
والدین کمال‌گرا
نمی‌توانم کامل باشم، بنابراین تسلیم می‌شوم
سه ضلع کمالگرایی
کلمه s به معنای success یا موفق
بی‌رحمانه‌ترین جملات اینها هستند: «کاش هرگز به دنیا نمی‌آمدی»
هنگامی‌که «تو هستی» تبدیل به «من هستم» می‌شود
(تحقیر و کوچک‌ کردن فرزندان)
فصل ششم: والدین تنبیه‌گر
گاهی اثر زخم‌ها در ظاهر فرد نیز وجود دارد
خشونت تمام‌عیار در خانواده‌های آمریکایی
چرا والدین فرزندان خود را کتک می‌زنند؟
خودویرانگری هیچ راه فراری وجود ندارد
هیچ وقت نمی‌دانید که تنبیه بدنی بعدی چه زمانی قرار است اتفاق بیفتد
«من مشکلات بسیار زیادی داشته‌ام، ولی اجازه نمی‌دهم تو هم مشکلاتی که داشته‌ام را تجربه کنی»
«این کار را به خاطر خودت انجام می‌دهم چون به نفع تو است»
والد منفعل
متنفر‌ بودن از خود با گفتن جمله «همه‌چیز تقصیر من است»
سهل‌انگاری و عشق؛ ترکیبی گیج‌کننده
رازنگه‌دار خانواده
زنده نگه داشتن اسطوره
چهارراه عاطفی
تره به تخمش می‌ره حسنی به باباش (از آن پدر این پسر به عمل می‌آید)
فصل هفتم: والدین متجاوز
خیانت‌کنندگان اصلی
محارم به چه معنا است؟
باور غلط زنای با محارم
خانواده‌های به ظاهر محترم
علت وقوع چنین حوادثی چیست؟
ظواهر مختلف اجبار
چرا بچه‌ها حرفی نمی‌زنند
شکاف اعتبار
«احساس کثیف‌ بودن می‌کنم»
حسادت دیوانه‌کننده: «تو متعلق به من هستی»
«تو تمام زندگی منی»
درپوش آتشفشان
زندگی دوگانه
شریک خاموش
زنای با محارم به صورت موروثی
«نمی‌دانم یک رابطه عاشقانه چه احساسی دارد»
«نمی‌توانم خودم را به اندازه کافی تنبیه کنم»
«این بار بهتر خواهد شد»
سالم‌ترین عضو خانواده
فصل هشتم: چرا والدین این‌گونه رفتار می‌کنند؟
نظام خانواده
باورها؛ تنها حقیقتی که وجود دارند!
«زنان بدون حمایت مردان نمی‌توانند زندگی کنند»
قوانین نوشته و نانوشته
اطاعت بی‌چون‌و‌چرا
اطاعت محض
نمی‌دانم شروع من و پایان شما کجاست
متفاوت‌ بودن، به منزله بد‌ بودن است
قانون تعادل خانواده
نحوه مقابله با والدین سمی
بخش دوم: کنترل زندگی‌تان را در دست بگیرید
فصل نهم: مجبور نیستید ببخشید!
تله بخشش
فصل دهم: «من بزرگ شده‌ام پس چرا هنوز خودم را در برابر والدینم همچون کودکی می‌بینم؟»
چه چیزی را باور داری؟
باورهای نادرست، احساسات دردناک
«اما من هیچ احساسی ندارم»
مشاهده ارتباط
چه کاری باید انجام دهید؟
واکنش به این فهرست‌ها
فصل یازدهم: تعریف خودشناسی
گاهی اوقات خودخواه‌ بودن هیچ اشکالی ندارد
پاسخ متقابل به واکنش
نداشتن حالت تدافعی
اعلام موضع‌گیری
قالب‌بندی مجدد «من نمی‌توانم»
آن را روی والدین خود امتحان کنید
فصل دوازدهم: واقعاً چه کسی مسئول است؟
با سرعت پیش بروید
این مسئولیت آنهاست
فکر نمی‌کنم آن‌ها واقعاً آسیب دیده باشند.
«او خیلی خارج از کنترل بود»
ترس از خشم
مقابله با خشم
اندوه و ماتم
شدت غم و اندوه
نمی‌توانید زندگیتان را متوقف کنید.
غم واندوه به پایان می‌رسد
قبول مسئولیت فردی
فصل سیزدهم: رویارویی؛ تنها راه رسیدن به استقلال فردی
هیچ فایده‌ای نخواهد داشت
چرا باید با والدینم مقابله کنم؟
چه زمانی باید با والدینم روبرو شوم؟
چگونه با والدینم روبرو شوم؟
نامه‌نگاری
رویارویی
آماده‌شدن برای افشاگری (شب افتتاحیه)
چه انتظاری باید داشت؟
«ما بهترین کار ممکن را انجام دادیم.»
«بهترین کاری را که می‌توانستیم برایت انجام دادیم.»
گاهی اوقات واقعاً غیرممکن است
رویارویی آرام
رویارویی انفجاری
پس از رویارویی چه انتظاری دارید
تأثیر روابط والدینتان در ارتباط با یکدیگر
واکنش خواهر و برادر شما
واکنش سایر اعضاء خانواده
خطرناک‌ترین زمان
تصمیم جو
رویارویی با والدین بیمار یا پیر
رویارویی با والدین فوت شده
چیزی به نام رویارویی بد وجود ندارد
فصل چهاردهم: التیام زخم زنای با محارم
«چرا به درمان نیاز دارم؟»
انتخاب یک درمانگر
اولین بار در گروه درمانی
مراحل درمان
خشم قربانی
رهاسازی و توانمندسازی
روش‌های درمانی
نامه‌ها
نامه‌ای به متجاوز
نامه‌ای به شریک خاموش (والد منفعل)
نامه‌ای به کودک آسیب‌دیده درون
دروغ‌های شاخ‌دار
نامه به شریک زندگی خود
نامه به فرزندان شما
قدرت نقش‌آفرینی
تمریناتی برای شفای درونی کودک
بازنویسی تاریخ تمرین «نه گفتن»
انتخاب کودک‌ بودن، انتخاب بزرگسال‌ بودن
رویارویی با والدین
زمان آن فرارسیده است که از تظاهر‌ کردن دست برداریم
برخورد به دیوار سنگی
مقابله با شریک خاموش
ما از این‌جا ادامه می‌دهیم
فارغ التحصیلی
یک فرد جدید
فصل پانزدهم: شکستن چرخه
من می‌توانم در دسترس فرزندانم باشم
سوگند خوردم مثل پدرم نباشم
فرزندان من مجبور نیستند با فردی الکلی بزرگ شوند
من نمی‌خواهم به فرزندم صدمه بزنم
فرزندانم را با پدرم تنها نمی‌گذارم
«متأسفم که به تو صدمه زدم»
مبارزه‌ کردن را رها کنید
رها‌ کردن و حرکت‌ کردن
تعریف دوباره عشق
اعتماد به خود